آنتونیو نگری: مدرنیته و انبوه خلق

تیموتی اس مورفی

فواد حبیبی

کتاب مورفی مواجه های تمام عیار، ژرف و فکورانه با آثار نگری را فراهم می س ازد و همه چیز، از آثار اولیه نگری در باب هگل و كانت تا مباحث سیاسی اخیر در باب امپراتوری، را پوشش میدهد. علاوه بر پرداختن به آثاری که هنوز به انگلیسی ترجمه نشده، نقطه قوت اصلی کتاب حاضر شیوه ای است که بدان طریق سیاست و فلسفه را با هم تلفیق می کند و نشان میدهد که چگونه نگری از رهگذر فلسفه درگیر سیاست میشود و به چه نحو از مجرای سیاست به فلسفه می پردازد. اغراق نیست اگر بگوییم که این کتاب بحث بر سر آثار نگری را از اساس دگرگون خواهد ساخت.

– جیسون رید، استاد فلسفه دانشگاه ماین جنوبی

 

375,000 تومان

جزئیات کتاب

ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

تیموتی اس مورفی, فواد حبیبی

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

سوم

تعداد صفحه

462

سال چاپ

1402

موضوع

فلسفه

وزن

200

کتاب آنتونیو نگری: مدرنیته و انبوه خلق نوشتۀ تیموتی اس مورفی ترجمۀ فواد حبیبی

گزیده ای از متن کتاب

فصل 1
تونی نگری کیست و چرا آن حرف‌های وحشتناک را
درباره‏اش می‌زنند؟

آنتونیو نگری ، فیلسوف و نظریه‏پرداز سیاسی ایتالیایی، از دهۀ 1960 به سبب ایده‏ها و فعالیت‏هایش به‏تناوب مورد ستایش و ناسزا قرار گرفته است. برخی وی را در درجۀ نخست مبارزی می‏دانند که سویۀ شورشی سیاست مارکسیستی را علیه سازشکاری‏های انتخاباتی احزاب چپ رسمی موجود در ایتالیا جانی تازه بخشید _ یک تهییج‏گر که توجیه و دفاعی را برای خشونت انقلابی فراهم کرد و، به قول مخالفانش، دلیل منطقی ‏سربسته‏ای را برای تروریسم. شماری دیگر مهم‌ترین آثار او را تحلیل فلسفی قدرت و سوبژکتیویته در مدرنیته و پست‏مدرنیته قلمداد می‏کنند، تحلیلی که پروبلماتیک پساساختارگرایانه‏ای را بسط می‏دهد که میشل فوکو، ژیل دلوز و فلیکس‌گتاری پیش کشیده‏اند. وانگهی، نگری نیز همانند اسلاف جنجالی خویش گاه به محروم کردن سوژه‏ها از عاملیتی متهم می‏شود که برای تحقق‏بخشی به دگرگونی‏هایی که از آنها پشتیبانی می‏کند، ضروری است. اگرچه هر دو چشم‏انداز مزبور حاوی حقایقی چند هستند، وقتی به مرتبۀ پیش‏فرض‏های ایدئولوژیک انتزاعی تنزل می‏یابند، در نهایت به چشم‏اندازهایی مانعه‌الجمع بدل می‏شوند. اما پارادوکسی که کنار هم قرار دادن آنها باعث می‌شود آموزنده است. چه‏بسا تغییری در چشم‏انداز بتواند به ما در سوا کردن حقایق از داعیه‏های کاذب و مشاهده و درک روشن‏تر نگری ، در امتداد طیف کاملی از دستاوردهای فکری و عملی‏اش، یاری برساند. برای نیل به این مهم باید آغوش خود را به روی تناقض، آنتاگونیسم و پارادوکس بگشاییم، همانند خود نگری  در سرتاسر حیات پرآشوبش.(1)

مبارز و استاد

آنتونیو نگری  __ که نزد رفقایش معروف به «تونی» است __ به تاریخ اول اوت 1933 در شهر پادووای ایتالیا چشم به جهان گشود، یک دژ سنتی جناح راست که او بعدها در همان‏جا به دانشگاه رفت و برای بیش از دو دهه در دانشگاه مزبور به تدریس پرداخت. فاشیست‏ها در سال 1936 پدر نگری  را، که به تأسیس حزب کمونیست در بولونیا کمک کرده بود، به قتل رساندند و برادر بزرگ‌ترش نیز در جریان عملیاتی به سال 1943 کشته شد. او را مادرش که معلم مقطع ابتدایی بود و شوهر خواهر بزرگ‌ترش که یک پارتیزان کمونیست اهل ترنتو بود بزرگ کردند. نگری  پس از جنگ برای مطالعۀ فلسفه به دانشگاه پادووا پا گذاشت؛ او، به موجب نبوغ فکری‏اش، به‏سرعت در مقام سردبیر نشریۀ دانشگاه با نام رفیق (II BO) و همچنین سرپرست دانشجویی گروه عمل جوانان کاتولیک ایتالیایی[1] قرار می‌گیرد، جایی که با اومبرتو اکو، جیانی واتیمو و دیگر روشنفکران جوان کاتولیک چپ آشنا شد. در خلال سال دومِ دانشگاه مدتی را در یکی از کیبوتص‏های اسرائیلی (اجتماعات روستایی [اشتراکی]) به سر برد و تجربۀ دست‏اولی از سازماندهی و کار گروهی به دست آورد، و پس از آن گروه عمل (GIAC) را ترک گفت. بهره‏مند شدن از بورس تحصیلی برای مطالعه در اکول نورمال سوپریور در پاریس، و دانشگاه‏های آکسفورد، توبینگن و مونیخ شناخت دست‏اولی از تفکر معاصر فرانسوی، انگلیسی و آلمانی را برای وی فراهم ساخت. نگری  زمانی که دورۀ دکترای خودش را در سال 1958 با رساله‏ای در باب تاریخی‏گری آلمانی و پیش‏نویسی از کتاب دولت و حق نزد هگل جوان[2]، که در همان سال منتشر شد، به پایان رساند، پیشاپیش به مدت دو سال بر منصب استادی علوم سیاسی دانشگاه پادووا تکیه زده بود. حوزۀ تخصص وی «آموزۀ دولت» نام داشت، رشته‏ای ایتالیایی که تا حد بسیار زیادی متناظر با رشتۀ فلسفۀ حقوق در دنیای انگلو _ امریکن بود، رشته‏ای که به‏طرز کنایه‏آمیزی، با توجه به تعلقات مارکسیستیِ نگری ، در زمان نفوذ فاشیسم تأسیس شده بود. نگری در سال 1959 کتابی راجع به تاریخی‏گری نزد ویلهلم دیلتای و فردریش ماینکه منتشر کرد، و در ادامه ترجمه‏ای را از نوشته‏های اولیه هگل  دربارۀ فلسفۀ حقوق و کتابی را دربارۀ دانش حقوقی کانتی در سال 1962 به چاپ رساند. او در سال 1966 مدیر گروه رشتۀ آموزۀ دولت شد و سال بعد به مقام ریاست انستیتوی علوم سیاسی دانشگاه رسید، یعنی درست در زمان خیزش اعتصاب‏ها، تظاهرات، و اشغال مکان‏های رسمی از سوی دانشجویان که طی دو سال آینده ایتالیا و کل جهان را درنوردید. نگری  همچنین در طول دهۀ 1970 به استخدام مرکز ایتالیایی پژوهش‏های ملی درآمد و برای هدایت تحقیقات یا تدریس به دانشگاه آزاد برلین[3]، دانشگاه فرایبورگ، دانشگاه پاریس و، از همه نام‏آورتر، به اکول نورمال سوپریور، به دعوت لویی آلتوسر، دعوت شد.

نگری ، به موازات حرفۀ آکادمیک ممتاز خویش، با عناصر دگراندیش در جامعۀ ایتالیا به‏طور پیوسته در پیوند بوده است. او در سال 1958 به حزب سوسیالیست ایتالیا پیوست و به لحاظ فکری و سازمانی در حلقه‏های حزبی به فعالیت پرداخت، جایی که در مقام مشاوری محلی ایفای نقش می‏کرد و به‏طور منظم برای نشریۀ سوسیالیستیProgresso Veneto  مطلب می‏نوشت. او در دهه‏های شصت و هفتاد به تأسیس و ادارۀ چهار نشریۀ کلیدی چپ فراپارلمانی یاری رساند __ یادداشت‏های سرخ (Quaderni rossi، 1960-1961)، طبقۀ کارگر (Classe operaia، 1963-1966)، برنامۀ متقابل (Contropiano، 1967-1968)، و سرخ (Rosso، 1973-1979) __ نشریاتی که بسیاری از مهم‌ترین متفکران ایتالیایی را گرد هم می‏آورد، از جمله ماسیمو کاچیاری[4]، رانی‏یه‏رو پانزی‏یه‏ری[5]، ماریو ترونتی[6]، و مانفردو تافوری[7].(2) نگری  در سال 1963 همراه با همسرش پائولا مئو[8] و ماسیمو کاچیاری (که بعداً در مقام یک چپگرا بر مسند شهرداری شهر ونیز تکیه زد) یک گروه مطالعاتی از کارگران کارخانۀ پورتو مارگرا[9] __ بزرگ‌ترین مجموعۀ پتروشیمی در ایتالیا، در مجاورت شهر ونیز __ را حول مطالعۀ سرمایه سازماندهی کرد. نگری  و خانواده‏اش (از جمله دختری که در 1964 به دنیا آمد و پسری که در 1967 متولد شد) در ونیز زندگی می‏کردند، که این امر به وی اجازه می‏داد تا آزادانه میان محیط فرهنگی پرجنب‏وجوش شهر، دنیای آکادمیک دانشگاه پادووا، که فقط پنجاه کیلومتر با محل سکونتش فاصله داشت، و محیط صنعتی کارخانۀ پورتو مارگرا در رفت و آمد باشد. پس از اینکه پانزی‏یه‌ری در دوران کار در نشریۀ یادداشت‏های سرخ او را به مطالعۀ آثار مارکس ترغیب کرد، پژوهش‏های نگری  از مطالعات علمی در حوزۀ فلسفۀ حقوق، که شغل دانشگاهی‏اش بر آن استوار بود، به سوی مداخلات و تحلیل‏های مستقیماً سیاسی‏تر تغییر مسیر یافت. این تغییر در ابتدا خودش را در هیئت انجام تحلیل‏هایی برای گروه‏های مستقل کوچکی در میان جنبش کارگری نشان داد و هدف از آن شناسایی الگوهای ابداعی مبارزۀ کارگری بود. نگری  در همین اثنا تعداد معدودی کتب دانش‏پژوهانه نیز منتشر ساخت، از جمله دکارت سیاسی (Negri 1970b)، تا موقعیتش را در دانشگاه حفظ کند. با وجود این، بخش زیادی از انرژی وی صرف فعالیت سیاسی مستقیم می‌شد.

[1]. GIAC: Gioventù Italiana Azione Cattolica

[2]. Stato e dritto nel giovane Hegel

[3]. Freie Universität Berlin

[4]. Massimo Cacciari

[5]. Ranieri Panzieri

[6]. Mario Tronti

[7]. Manfredo Tafuri

[8]. Paola Meo

[9]. Proto Marghera

 

 

موسسه انتشارات نگاه

کتاب آنتونیو نگری: مدرنیته و انبوه خلق نوشتۀ تیموتی اس مورفی ترجمۀ فواد حبیبی

موسسه انتشارات نگاه

 

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آنتونیو نگری: مدرنیته و انبوه خلق”