احمد شاملو

فریدون مشیری «گزیده اشعار» – گالینگور

گردآورندگان: بهار مشیری – بابک مشیری

موسسه انتشارات نگاه

‌‌‌‌‌‌‌‌‌اکنون قریب پنجاه سال از روزگاری می‌گذرد که نخستین چاپ گزیده شعرهای شاعر توانا و خوب معاصر، زنده‌یاد  «فریدون مشیری» به سال ۱۳۴۹ خورشیدی، از سوی سازمان انتشارات بامداد یکی از ناشران شناخته شدۀ قدیمی که از اواخر دهۀ چهل فعالیت خود را در زمینۀ فرهنگ و ادبیات ایران آغاز کرده بود منتشر شده است.

در دهه هفتاد با تعطیلی انتشارات بامداد آقای جواد متین چاپ گزیده اشعار زنده‌یاد فریدون مشیری را بر عهده انتشارات نگاه نهاد این اثر چندین بار با حجمی در حداد 240 صفحه در انتشارات نگاه به چاپ رسید.

تا اینکه پس از گذشت پنجاه سال از انتشار نخستین چاپ آن، یادگاران عزیز شاعر یعنی بهار مشیری و بابک مشیری گرامی، با افزودن شعرهای تازه‌تر از مجموعه‌های بعدی استاد مشیری این برگزیده را به روزرسانی کرده که بسیاری از سروده‌های ماندگار ایشان را در بر می‌گیرد و کام تشنگان شعر معاصر از آن سیراب می‌شود.

ادامه خواندن ←

لنگستون هیوز – شکسپیر در هارلم

شکسپیر در هارلم

سرودۀ لنگستون هیوز

ترجمۀ حسن علیشیری

انتشارات نگاه

 

من یه کاکاسیام:

سیاه مثل شب که سیاهه،

سیاه مثل اعماق آفریقای خودم.

 

یه برده بودم:

سِزار بهم گفت پله‌های جلو درو تمیز کنم.

چکمه‌های واشنگتن رو من واکس زدم.

 

یه کارگر بودم:

زیر دستای من اهرام قد کشیدن.

من شِفته واسه وول‌ورث‌بیلدینگ درست کردم.

 

یه خواننده بودم:

تموم راه از آفریقا تا جُرجیا

رانه‌های غمگینم رو به دوش کشیدم.

من موزیک رگتایم رو دُرست کردم.

 

یه قربانی بودم:

بلژیکی‌ها دستامو تو کنگو بریدن.

هنوزم تو می‌سی‌سی‌پی منو لینچ می‌کنن.

 

من یه کاکاسیام:

سیاه مثل شب که سیاهه،

سیاه مثل اعماق آفریقای خودم.

ادامه خواندن ←