گزیده ای از کتاب خیام و ترانه ها
خیام و ترانه ها
فهرست
1 پيشگفتار زيارت فروتنانه 11
2 دوران طلائى رياضى نجوم موسيقى 24
3 دشمنان فيلسوف 42
4 پرسه در اطراف دسته گل فاجعه 65
5 مقام جهانى 78
6 آشفته بازار آسيمه 89
7 هدايت فروغى دشتى درويش 97
8 شاعر صوفى در مدارك خارجى 118
9 خيام و خيامى 129
10 زار بر سر سبزه 144
11 شيوه انتخاب 168
12 بدر كامل 184
13 گلافشان 235
14 ترانهها 239
تلخیصی از متن پیشگفتار:
خیام و ترانه ها از چه کسی سخن می گوید؟
- كسى كه بزرگترين منجم سدههاى ميانه جهان است. بزرگترين رياضىدان روزگار خويش است. در سرزمين زبان مادرى يكى از پنج شاعر بزرگ است.
- كسى كه در موردش جز از لابهلاى پردههاى مبهم مه هيچ نمىدانيم.
- كسى كه دُرّ يگانه نيشابور است. نيشابورى كه به خاطر مهاجرت دانشمندان سراسر گيتى مركزيت فرهنگى داشت و خيل دانشجويان از دورترين نقاط مغرب و مشرق به اين شهر جذب مىشد. و در مورد كتابخانههاى شهرش حرفهاى حيرتانگيز مىزنند. كه اكنون همه كتابهاى شهرش از بين رفته. همراه با شهرش دچار ظلم تاريخى شده. ظلم تاريخى به كنار دچار سوء تفاهم تاريخى شده.
- به راستى در مورد چه كسى صحبت مىكنيم؟ كسى كه در دوران سقوط آل بويه و ظهور سلاجقه زيسته. در روزگارش جنگهاى صليبى شروع شده. مسلمانهائى كه مىخواستند بلاد كفر را مسلمان كنند طبيعى است با بلاد خود چه مىكنند. كه در زمانهاش ظهور و قدرت باطنيه و قرامطه مشهود است. در طول حياتش نخستين حكومت اسماعيليه در ايران تشكيل شد. در عصر عظمتى زيست كه مرزهاى ايران از حدود چين تا شام شامل هند و يمن بود.
در باب شهرتش بارها نوشته شده شاعری که:
- به عنوان حاذقترين پزشك روزگار براى معالجه سلاطين مقتدر سلجوقى به دربار مىرفت. معالجهاش روى سنجر سلجوقى معروف است.
- ستارهخوانى را از جنبههاى نامطلوب شغل خويش مىشمرد. به ندرت پيشگوئى مىكرد اما به شهادت تواريخ همواره پيشگوئىهايش درست از آب
در مىآمد. - در اهميت پرداختن به او و به رياضيات قديم اينجا هرچه بگوئيم كم گفتهايم. شناسائىاش لااقل سه فايده عمده دارد. اول استفاده تاريخى و شناسائى گذشته ما و بخشى از آنچه بر سرمان آمده. دوم نمايش مقام رياضيات و نجوم ايران در جريان علم جهان. سوم كمك به انتخاب و تصحيح رباعيات كه در هزار سال گذشته نو مانده به درد خورده ظاهرا هزار سال ديگر هم كاربرد خواهد داشت.
- كسى كه يك شخص نيست. يك انديشگى است. انديشگى ايرانى. كه راز بقاى ملت قديمى ماست. انديشگى ملتى كه هنوز هم زنده است گاه نيز مىخندد.
- ابر رندى واقعى است. يك سوپر انتلكتوئل كه هنوز با يك چشم مىخندد و مىخنداند و با ديگر چشم مىگريد و مىگرياند. كه چون ژانوس – از آن سو – نمايشگر مظالم و مصائبى است كه بر ما رفته است.
- و امروز متجاوز از چند هزار رباعى به نام اوست. كه ملتى به نامش ترانه مىسرايد. ملتى به نامش سكه زده است. پناه رندان زمانه است. نمايشگر آمال ملى است.تقريبا متعلق به ده قرن پيش است اما معاصر به نظر مىرسد. ازلى است.
ابدى است. باستانى است. نماد روح اين ملت است. برخورد ملى ما با شكست را نمايش مىدهد. - همچون انسانى مسلط و مجهز به علم همه چيز را به خوبى مىبيند. بيش از همه زجر مىكشد. اما باقى مىماند. و باقى مىماناند!
خیام و ترانه ها خیام و ترانه ها خیام و ترانه ها
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.