گزیده ای از کتاب تاریخ سخت کشی
در روزگار كنونى در پى دانش رفتن، بزرگى نمىآورد و به بهروزى نمىانجامد و شايد هم به كوچكى و تيرهروزى بيانجامد، زيرا در روزگار كنونى دانش آموختگان و فرهيختگان نمىتوانند در زدوبندهاى راهزنان ديروزى و دلالها و كلاهبرداران امروزى وارد شوند
در آغاز تاریخ سخت کشی می خوانیم
پيشگفتار 13
- بريدن اندامها
كشتن به شيوه «نُه مرگ» 42
كشتن بابك 42
كشتن حسينبن منصور حلّاج 47
كشتن ابنالمقفّع 48
كشتن گرگينخان 49
كشتن معينالدّين پروانه 50
كشتن عليمرادخان 51
كشتن نادر ميرزا 53
كشتن فرماندار قم 53
كشتن يعقوبخان فرماندار شيراز 54
كشتن مجدالملك 56
كشتن براگادينو فرمانرواى قبرس 58
- كندن پوست
كندن پوست مانى 61
كندن پوست نسيمى 65
كندن پوست سپهسالار انوشيروان 67
كندن پوست كودك 12 ساله 68
كندن پوست عطّاش 70
كندن پوست كبير عيسى 72
كندن پوست محمّد علايى 73
كندن پوست خواجه كلان غوريانى 74
كندن پوست محمّد بن عباده 75
كندن پوست پتىسكاس 76
كندن پوست سر شيبكخان 76
كندن پوست شيخ احمد صراف 81
- سوزانيدن و كباب كردن
سوزانيدن كشندگان ميرقوامالدّين 83
سوزانيدن محمّدبنحسن 85
به سيخ كشيدن و در تنور انداختن 86
كباب كردن مرادبيگ جهانشاهلو 88
سوزانيدن با باروت 90
سوزانيدن مسيحيان 91
سوزانيدن باطنيان 92
سوزانيدن زيد بن رُقاد 94
سوزانيدن بازرگانان 94
سوزانيدن حاجى هاشمخان 95
سوزانيدن محمّد كرّه 96
سوزانيدن خواجه جلالالدّين 97
سوزانيدن اميره دباج 98
سوزانيدن فالگيرها 99
سوزانيدن كشندگان شيخ حيدر 99
سوزانيدن فرستاده دمشق 100
سوزانيدن بانوى حرم 100
سوزانيدن ابراهيمخان كاردى 101
- پاره پاره كردن
پاره پاره كردن شمسالدّين پاشا 103
پاره پاره كردن سارو پيره 104
پاره پاره كردن يكى از بزرگان 105
پاره پاره كردن ميرزا شاه حسين 106
پاره پاره كردن يوسف هكماوارى 108
پاره پاره كردن زن بدنام 109
پاره پاره كردن عليشاه افشار 109
پاره پاره كردن رستم بيگ 111
پاره پاره كردن ميرزا سلمان جابرى 112
پاره پاره كردن پهلوان اسد 113
پاره پاره كردن احمد بن نصر 114
پاره پاره كردن يوسف خوارزمى 115
پاره پاره كردن پسر پىثىيوس 116
پاره پاره كردن يك عثمانى 118
پاره پاره كردن اصفهبد حسن بن رستم 119
پاره پاره كردن بهزاد 121
پاره پاره كردن قاتل جواهرفروش 122
- زنده به گور كردن
زنده به گور كردن مزدكىها 125
زنده به گور كردن مريد درويش رسول 132
زنده به گور كردن محمّد بن ابراهيم 135
زنده به گور كردن مردم سيواس 136
زنده به گور كردن معتز خليفه عبّاسى 137
زنده به گور كردن دختران همراه هلاگوخان 139
زنده به گور كردن نورالدّين احمد اصفهانى 139
- زير تازيانه و چوب كشتن و خرد كردن سر با گرز
كشتن مازيار زير تازيانه 143
كشتن محمّد بن عبدالملك زيّات زير تازيانه 145
كشتن احمد بن اسرائيل و ابونوح زير تازيانه 146
كشتن ابوالقاسم بن عبدان زير تازيانه 147
كشتن عامر بن محمّد زير تازيانه و چوب 147
كشتن مسعود بن ماساى زير تازيانه 150
خرد كردن سر قلندران با گرز 152
كشتن يكى از اميران با چوب به فرمان معتصم 152
خرد كردن سر شيخ بهاءالدين استيرى 153
كشتن ميرمظفّر باچوب 155
كشتن اميرعلمخان با چوب 155
كشتن اللّه قلىبيگ با چوب 157
خرد كردن سر مرشد قلىخان استاجلو 158
كشتن حاجى بيگ با چوب 162
كشتن بنىاميه با چوب 162
كشتن بشّار بن بُرد زير تازيانه 163
- خفه كردن
خفه كردن با لحاف مسموم 166
در نمد پيچيدن المستعصم 166
خفه كردن در حمّام 169
پر كردن دهان و سوراخهاى گوش و بينى با پنبه 169
خفه كردن ميرعبداللّهخان 173
خفه كردن سُغديان در خاكستر 175
خفه كردن صفى ميرزا 176
خفه كردن ملكالمتكلمين 176
دار زدن دوباره پترسخان 177
در نمد پيچيدن و در آب انداختن فاطمه خاتون 179
خفه كردن دوباره محمودميرزا 180
- بستن به دم اسب و بستن به درخت
بستن علىبيگ تالش به درخت 184
بستن گيسوى نضيره به دم اسب 185
بستن مصطفى بيگ كچل به درخت 187
بستن يك شهروند عثمانى به دم اسب 187
كشتن موسى چلبى و خليل بيگ بغدادى 188
بستن غريب شاه و تيرباران كردن او 189
بستن خوارج به درخت و پاره كردن آنها 190
بستن گيسوى پيرزن به دم قاطر 191
- در ديگ جوشان انداختن و در نمد پيچيدن
در ديگ جوشاندن زهر مار سلطان 193
در ديگ جوشاندن بابِل زاكاريان 194
در ديگ جوشاندن معزالدّين وزير 196
جوشاندن همسر كنستانتين در گرمابه 196
در نمد پيچيدن المستعصم خليفه عباسى 197
در نمد پيچيدن بهاءالدين مرغينانى 197
- جوالدوز بر زبان زدن
زدن جوالدوز بر زبان خواجه محمّدصالح 199
زدن جوالدوز بر زبان خداوردى دلاك 201
زدن جوالدوز بر زبان خواجه كلان 204
- در پوست خام گذاشتن؛ زير پاى پيل انداختن
در پوست گاو دوختن رئيس الرؤسا 207
در پوست گاو دوختن غازى سلطان 209
در دنبه خام گرفتن ملك صالح 210
زير پاى پيل انداختن نعمان بن منذر 211
زير پاى پيل انداختن ابن بقيه 215
- برخى ديگر از شيوههاى سختكشى
از خايه آويختن 217
سرب و نقره گداخته در چشم و گلو ريختن 217
سنگسار كردن 219
زير شكنجه كشتن 222
از گرسنگى و تشنگى كشتن 224
كندن سر از بدن 224
فشار بر سينه و خرد كردن پاها 227
كشتن با قلمدان 230
گذاشتن در تنور ميخدار 231
زدن دايره بر سر و كشتن 231
زنده خورده شدن 232
ايوان ترسناك (مخوف) انجامدهنده بسيارى از شيوهاى سخت كشى 233
يادداشتها 239
كتابشناسى 301
فهرست اعلام 311
پيشگفتار
تاريخ زندگانى انسان پر از اندوه و اشك است و به راستى «يكى داستان است پر آب چشم.» انسان اگرچه در زندگانى، هم از خوشىها و بهروزى و هم از ناكامىها و تيرهروزى، بهره داشته، اما بهره او از بخش نخست اندك و از بخش دوم بيشتر بوده است. همواره گذشته را شيرينتر از حال دانسته و از روزى كه دوران پيش از تاريخ آغاز شده و انسان توانايى نوشتن پيدا كرده بر گذشته و شيرينىهاى آن دريغ خورده است. گويى گذشته او سرشار از شادابى و جوانى و چالاكى و روزگار كنونى او پر از اندوه و ناتوانى و روزگار پيرى است و مىخواهد بگويد و ……
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.