گزیده ای از کتاب گوساله و دوندهی دو استقامت
سرش را بلند کرد: لو هان، چی کار میکنی، عوض مراقبت از گوسالهها؟
– زود بیا خودت ببین، استاد، اونا مردهن …
مثل یک پلنگ از جا جهید.
در آغاز کتاب گوساله و دوندهی دو استقامت می خوانیم
یادداشت مترجم
مو یان[1]، به معنای «کسی که حرف نمیزند»، اسم مستعار نویسندهی چینی، گوآن مویه[2] است که سال 1955 در شهر کوچک شاندونگ[3] به دنیا آمد. کسی که حرف نمیزند، عمیق فکر میکند و بیشک همین موضوع به او این امکان را میدهد که ملاحظهکاری و اعتدال مفرط در زندگی را با جسارت و خلاقیت در ادبیات مخلوط کند. کسی که حرف نمیزند، قبل از آنکه همهچیز را بهیکباره روی کاغذ ثبت کند، ماهها در ذهنش مینویسد: رمانهای طولانی او معمولاً ظرف سی یا چهل روز نوشته شدهاند. مو یان، در کودکی، از والدینش آموخت که بهتر است از حرف زدن در بیرون پرهیز کند، چون آن موقع این کار میتوانست گران تمام شود. پس او زبان دیگری برای حرف زدن برگزید و برای در امان ماندن والدینش، آثارش را با اسم مستعار چاپ کرد.
کودکی، روستا، فقر، گرسنگی و آموزش نظامی تمهای آشنای دنیای داستانی مو یان هستند که از زندگی شخصیاش میآیند. او برخلاف نویسندههای نسل خود، فرصت تاثیر گرفتن از رمانهای بزرگ کلاسیک را نداشت. آثار او در روستای زادگاهش ریشه دارند و شاخ و برگشان را حوادث سیاسی چین از انقلاب کمونیستی تا امروز تشکیل میدهند. مو یان با احیای میراث ادبی چین و سنت شفاهی آن، در نوشتار خود از زبانهای محلی استفاده میکند و ترکیبی میسازد از خاطرات واقعی، تاریخ، سیاست و تخیل. اولین رمان مو یان، تربچهی کریستال[4] در سال 1981 چاپ شد، اما او شش سال بعد با نوشتن رمان ذرت سرخ[5] به شهرت رسید که کارگردان چینی، ژانگ یمو[6]، فیلم علف سرخ را بر اساس آن ساخت و سال 1988 برندهی خرس طلایی جشنوارهی برلین شد. به دنبال موفقیت این فیلم،آثار مو یان به چند زبان ترجمه شدند و خیلی زود او ملقب به پرمخاطبترین نویسندهی زندهی چینی در سطح جهان شد.
او که برای فرار از گرسنگی و زندگی سخت کشاورزی وارد ارتش شده بود، در سال 1986 دیپلم هنر و ادبیات ارتش را دریافت کرد و سال 1991 از دانشگاه پکن فارغالتحصیل شد. او سالها در بخش فرهنگی ارتش کار کرد و سال 1999 استعفا داد. از طرفی، او معاون انجمن نویسندگان چین بود که همهی دنیای ادبی این کشور را در برمیگرفت. اگر نگوییم که مو یان یک نویسندهی دولتی است، مسلماً یک نویسندهی معترض هم به حساب نمیآید. او در بزرگداشت مائو که از طرف حزب حاکم برگزار میشد شرکت کرد و به همراه چند نویسندهی سخنرانیهای او را رونویسی کردند؛ متنهایی که مظهر اطاعت هنرمندان از معیارهای انقلابی بودند. از بین آثار مو یان، فقط چند صفحه از رمان اندام زیبا[7] در چاپهای اول سانسور شدهاند و هیچیک از کتابهای او ممنوع نشدهاند. مجموع این موارد، انتقادهای تند هنرمندان معترض را متوجه مو یان ساخته است. آنها سکوت مو یان را در قبال شکنجههایی که این هنرمندان متحمل میشوند، ملامت میکنند. پس از گائو گینجیانگ[8]، نویسندهی معترض و تبعیدی چینی که در سال 2000 برندهی جایزهی نوبل ادبیات شد و با رد ملیت خود، این جایزه را به عنوان یک نویسندهی فرانسوی دریافت کرد، مو یان اولین نویسندهی چینی است که جایزهی نوبل ادبیات را در سال 2012 به خود اختصاص داد. اما دریافت این جایزه، فقط نقدهای مخالفان رژیم را نسبت به او تندتر کرد و موقعیت او را به عنوان نویسندهای که بهرغم نظرات دوپهلو در قبال حکومت چین، راحت و مرفه زندگی میکند، تثبیتترکرد. از نظر روشنفکرانی که مو یان را میشناسند، او با نوعی محافظهکاری نبوغآمیز همیشه میتواند حساب زندگیاش را از آثارش جدا کند. مو یان طی سالها هنر دور زدن سانسور را بهخوبی فرا گرفته و با توسل به چرخدندههای نوشتار آن را خنثی میکند، البته مشورتهای طولانی با ناشرها راجع به محتوی کتابهایش و پادرمیانی آنها هم در این امر موثر است. مو یان میگوید: «جاخالی دادن به سانسور مسئلهی ظریفی است و محدودیتهایی که سانسور به بار میآورد، راههای فوقالعادهای برای آفرینش ادبی پیش رویمان ترسیم میکند.» مو یان، حتی اگر نویسندهی معترضی بهحساب نیاید، تاکنون هیچ اثری در مدح قهرمانها و ایدههای انقلاب چین ننوشته است، گرچه در رمانهایش معیارهای تعیینشده از طرف حزب حاکم را رعایت میکند.
اگرچه منتقدان و کارشناسان ادبی آثار مو یان را با رمانهای دیکنز، فاکنر و مارکز مقایسه میکنند، اما میتوان او را یک لا فونتن[9] چینی هم بهحساب آورد. چیزی که مو یان از تشبیه، استعاره و اخلاقِ دنیای حیوانات برمیگیرد، نوشتارش را به رئالیسمی قوی و سرشار از ابتکار مجهز میکند؛ حکایتهای مربوط به حیوانات، فانتزی، ابسورد، مضحکه، هجو و کمدی به سبک نوشتاری او غنا میبخشند و از بعضی جنبهها منحصر به فردش میکنند. این استعداد تغییر شکل دادن امر حقیقی بدون ترک آن، به مو یان اجازه میدهد در کتابهایش به مضمونهای تابو در چین نزدیک شود، از قبیل سیاست، تکفرزندی، بیعدالتی، انحرافهای قدرت حاکم و مسائل جنسی. سال 2009، مو یان تصمیم گرفت در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت کند، با اینکه میدانست حکومت از بازگشت چند هموطن معترض او که در این نمایشگاه شرکت کرده بودند، جلوگیری کرده بود. او آنجا به روزنامهنگارها گفت: «نویسنده باید از زشتیهای طبیعت انسانی به خشم آید و آنها را نقد کند. اما ما برای بیان این نقد، مجبور نیستیم روش یکسانی داشته باشیم. بعضیها میتوانند مخالفتشان را با صدای بلند و رسا اعلام کنند، اما باید کسانی را هم تحمل کنیم که ترجیح میدهند توی اتاقشان پنهان شوند و با استفاده از ادبیات نظرات خود را بیان کنند.»
دو داستان بلند «گوساله» و «دوندهی دوی استقامت» در سال 1998 نوشته شدهاند و سال 2012، توسط فرانسوا ساستورنه[10] به فرانسه ترجمه شدند. کتاب حاضر از روی این نسخه به فارسی ترجمه شده است. از نظر منتقدان فرانسوی، این دو داستان، به دلیل دارا بودن بسیاری از ویژگیهای سبک نوشتاری مو یان، مدخل خوبی برای ورود به دنیای داستانی او هستند.
اصغر نوری
[1]. Mo Yan 2. Guan Moye 3. Shandong
[4]. La Radis de cristal 2. Le Clan du Sorgho
[8] Gao Xingjian 2. La Fontaine
[10]. François Sastourné
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.