در دنیای ادبیات که اغلب با روایتهای غربی از آفریقا به عنوان قارهای پر از فقر، جنگ و کلیشههای استعماری روبرو میشویم، کتاب «بالاتر از سیاهی» به ویرایش هلون هابیلا که سال ۲۰۱۱ توسط انتشارات گرانتا منتشر شد، همچون نوری تازه میدرخشد. این مجموعه نه تنها یک آنتولوژی ادبی که سندی زنده از «نسل پساملیگرایی» آفریقا به شمار میرود، نسلی که هابیلا آن را نویسندگانی توصیف میکند که از بند سیاستهای ملیگرایانه رها شدهاند و به جای آن، به تمهای جهانی مانند مهاجرت، عشق، تبعید و هویت میپردازند. هابیلا، نویسنده برجسته نیجریهای که خود برنده جایزه کاین (Caine Prize) در ۲۰۰۱ شده و آثار متعددی به رشته تحریر درآورده، در مقدمه کتاب مینویسد: در آثار این نسل ترکیبی از تنفر نسبت به استعمار و بدگمانی به مفهوم ملیگرایی به چشم میخورد. چیزی که آثار نسلهای گذشته و ناراضی از رؤیای عقیم آزادی و تعارضات فرهنگی استعمار را برمیانگیخت. این نسل جدید، چشماندازهای جهانشمولتری از اوضاع آفریقا، تولیدات فرهنگی، ذهنیتهای جنسی و طبقاتی داشت.» به مدد عبارت «بدگمانی نسبت به مفهوم ملیگرایی» ، من این نسل نویسندگان را «پساملیگرا» خطاب میکنم که کنش اولیۀ آنها را در جملۀ معروف دامبودزو مارچرا میشود دید: «اگر برای قوم و نژاد خاصی نویسنده هستید، پس لعنت به شما!»
این کتاب دربرگیرنده داستانهایی از نویسندگانی چون چیماماندا انگوزی آدیچی (برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۲۱)، عبدالرزاق گورناح، و همچنین نویسندگان جوانتر و کمتر شناختهشده از مراکش تا زیمبابوه و از اوگاندا تا کنیا است و تصویری پویا و رها از آفریقای نوین ترسیم میکند؛ آفریقایی که دیگر فقط قربانی نیست، بلکه خالق داستانهای خود است.
کتابی که تنها یک پاسداشت ادبی نیست، بلکه پاسخی به انتقادهای دیرینه از روایتهای غربی درباره آفریقا است. هابیلا در مقدمه به وضوح به این اشاره میکند که ادبیات آفریقایی اغلب حاشیهای لحاظ میشود، در حالی که دهه ۲۰۰۰ شاهد انفجار استعدادهایی بوده که تحت تأثیر اینترنت و جهانیسازی، داستانهای خود را به جهان عرضه کردهاند. داستانهایی که با تمهای غالب مهاجرت، عشق در دوران جنگ، خانواده، و هویت، و با تصاویری قوی و انسانی روایت میشوند.
در عصری که آفریقا با چالشهایی چون تغییرات آبوهوایی، مهاجرت و نابرابری روبرو است، «بالاتر از سیاهی» یادآوری میکند که این ادبیات است که میتواند پلی برای درک واقعی فرهنگها باشد. کتابی که چون مقدمهای ارزشمند برای آشنایی با ادبیات معاصر آفریقا شناخته میشود. این کتاب با شکستن کلیشهها، خواننده را به سفری ادبی به قلب قارهای پر از تنوع و پیچیدگی دعوت میکند. با این حال، برخی منتقدان معتقدند که این مجموعه بیشتر برای مخاطب غیرآفریقایی گردآوری شده و ممکن است تصویری واحد و سادهشده از یک قاره متنوع ارائه دهد. با این حال، ارزش این کتاب در معرفی و برجستهسازی صدای نویسندگان جدید و متفاوت انکارناپذیر است.