کتاب نیمی باد و نیمی پرنده نوشتۀ کامبیز کریمی ترجمۀ امید ورزنده
گزیده ای از متن کتاب
مقدمۀ مترجم
یک
گرایـش بـه نوگرایـی و احسـاس نیـاز بـه دگرگونـی در شـعر کُـردی تقریبـاً با تحـوّل و تجدد در شــعر فارســی همزمــان اســت. قــرن بیســتم را میتــوان قــرن نوزایــی و تحــولات ژرف در تمــام شــئون اجتماعــی، سیاســی و فرهنگــی دانســت. مدرنیزاســیون نیــز همچــون مفهــوم و پدیــدهای غربــی ســرآغاز تحــولات فرهنگــی و ادبــی در مشــرق زمیــن بــود.
نیمــا یوشــیج در شــعر فارســی و عبــدالله گــوران در شــعر کــردی بــا شــناختی کامــل از تجربههـای شـعر نـو در جهـان، بهویـژه شـعر فرانسـه، دسـت بـه نوگرایـی در شـعر فارسـی و کُـردی زدنـد و ایـن دو معمـاران شـعر نـو فارسـی و کُـردی نـام گرفتنـد. هرچنـد پیـش از نیمــا، ابوالقاســم لاهوتــی و پیــش از گــوران، شــیخ نــوری شــیخ صالــح آغازگــر نوگرایــی در شـعر بودنـد، امـا نیمـا و گـوران پـروژۀ نوگرایـی را بـا جدیّـت بیشـتری پیگرفتنـد و خـود را معمـاران شـعر نـو در تاریـخ ادبیـات شناسـاندند.
گــوران بــا شــناخت عمیقی که از شــعر کُــردی داشــت، نظام عروضــی و قوافی متعــارف را کنــاری نهاد و دســت بــه دگرگونی در فرم و محتوای شــعر کُردی زد و بــرای ایــن منظور از تجربیــات نهضت «فجر آتــی» در ترکیه و جنبــش «پارناس» در ادبیــات فرانســه بهــره گرفــت. عبدالله گــوران با احیــای وزن اشــعار فولکلور، اشعار موزون خود را بر اساس اوزان هجایی بنیان نهاد و برخلاف اوزان عروضی کلاسیک، تنها تساوی هجاها از نظر عددی موردنظر وی بود، نه تعداد مساوی هجاهای بلند و کوتاه.
وزنــی که گــوران آن را «وزن ملی» نامید، با ویژگیهای زبان کُردی همخوانی داشــت؛ چرا کــه این وزن پیشتر درســرودههای متون آیینی «یارســان» و نیز در اشــعار کردی با گویش اورامی در قرن 18 بهکار رفته بود. عبدالله گوران در نقش اصلیترین معمار شــعر نو کُردی توانســت در حیات ادبی خود سه پروژۀ بســیار مهم را به انجام برســاند. نخســت پیرایش زبان کُردی از لغات بیگانه، دوم کنــار نهــادن عــروض و اســتفاده از اوزان هجایی و ســوم پایین آوردن شــعر از آســمان بــه زمین؛ امــا پروژۀ نوگرایی در شــعر کُردی پس از گــوران دچار نوعی بحــران شــد و هیچکــدام از شــا گردان بلافصــل وی نتوانســتند خشــتی بــر دیوار تــازه بناشــدۀ گــوران اضافــه کننــد و این پروژه را بســط دهنــد و کامــل کنند، تا اینکــه شــاعرانی همچون شــیرکو بیکــس، عبدالله پشــیو، لطیف هَلمَــت و رفیق صابــر در اوایــل دهــۀ هفتاد میلادی شــعر نو کُردی را هم ازنظــر فرم و هم محتوا جــان تازهای بخشــیدند و بــا بنیانگذاری دو مکتب شــعری «روانگه» (دیدگاه) و «کفــری» در ســلیمانیه و کرکــوک یکبــار دیگر فرم و محتوای شــعر نــو کُردی را دگرگون کردند. شــاخصترین چهرۀ مکتب شــعری روانگه (دیدگاه) شــیرکو بیکس و شــاخصترین چهرۀ مکتب شــعری «کفری» لطیف هَلمَت اســت که با در نظر گرفتن ضرورتهای تاریخی، سیاســی و فرهنگی شــعر را از دام باورهای ســنتی، ایدئولوژیک و حزبی رهانیدند و مسیر شعر نو کُردی را تغییر دادند، تا جایی که قلمشان قلمهای یاغی نام گرفت.
نوگرایــی در شــعر نــو کُــردی در کردســتان ایــران بعــد از تحــولات فرهنگــی و ظهــور جریانهــای جدیــد در کشــورهای همســایه و بــا تأثیرپذیــری از ایــن جریانهــا آغــاز شــد. درواقــع بهدنبــال انقــلاب شــعری نیمــا در ایــران و تحــول شـعر کُـردی در پـی فعالیتهـای گـوران در کردسـتان عـراق، زمینـه و انگیـزۀ لازم بـرای کسـانی همچـون چـاوه شیخالاسـلامی (ریبـوار)، علـی حسـنیانی (هـاوار) و ســواره ایلخانــیزاده (ســواره) مهیــا شــد تــا بــا بهرهگیــری از تجربههــای پیشــینِ نوگرایــان و مطالعــۀ ادبیــات معاصــر جهــان دســت بــه نوگرایــی و تحــول شــعر در کردسـتان ایـران بزننـد. ایـن مثلـثِ خـلاق و نوگـرا (ڕێبـوار _ هـاوار _ سـواره) گرچـه تقریبـاً باهـم و بـه کمـک هـم رونـد نوگرایـی در شـعر کُـردی در کردسـتان ایـران را آغـاز کردنـد، امـا در میـان ایـن سـه، سـواره از بقیـه جدیتـر بـه سـرودن و انتشـار شــعرهایش پرداخــت و بــه تعبیــری بــه شــاخصترین چهــرۀ نســل اول شــعر نــو کُــردی در کردســتان ایــران تبدیــل شــد. ســواره نخســتین شــعرش را در ســال 1346 تحــت عنــوان زرد_ ســیاه_ رنگــی و بــا نــام مســتعار «پ اهــورا» در مجلــۀ فرهنگــی نگیــن بــه چــاپ رســاند و دومیــن شــعرش را بــا عنــوان دعــوت پنجــره در ســال 1348 در مجلــۀ خوشــۀ شــاملو منتشــر کــرد. سمبلیســم اجتماعــی بــا تأثیرپذیــری از شــاعرانی همچــون نیمــا، اخــوان و شــاملو یکــی از شــاخصههای شــعر ســواره اســت. در شــعر ســواره نوعــی از سمبلیســم اجتماعــی طبیعتگــرا و بیــزاری از شهرنشــینی دیــده میشــود. اوج سمبلیســم اجتماعــی و تــا حــدودی سیاســی را میتــوان در کتــاب خهــوه بهردینــه (خــواب ســنگی) مشــاهده کــرد.
کتاب نیمی باد و نیمی پرنده نوشتۀ کامبیز کریمی ترجمۀ امید ورزنده
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.