«نام های الهی» و «الهیات سری» دو اثر برجسته از نویسندهای معروف به دیونوسیوس آریوپاگی مجعول است. کسی که مدت ها تصور می شد از اندیشمندان قرن یک و شاگرد پولس است، اما شواهد بعدی نشان داد که این متکلم مهم و تأثیرگذار یک متفکر مسیحی و نوافلاطونی گمنام قرن پنجم است.
این متون کاوش عمیقی در ماهیت خدا و چگونگی توصیف الهی به زبان بشر است. دیونوسیوس از رویکرد «الهیات سلبی» استفاده میکند و تأکید میکند که خدا چه چیزی نیست، به جای اینکه ادعاهای مثبتی در مورد ذات الهی داشته باشد. او استدلال میکند که خدا فراتر از همه نامها و مفاهیمی است که میتوانیم به او نسبت دهیم. بر این اساس مسیر سه مرحلهای اتحاد عرفانی با خدا بنا میشود. مرحله اول همه توصیفات تأییدی خدا را از بین میبرد. مرحله دوم تمام نفیها را در مورد خدا حذف میکند. در نهایت، مرحله سوم شامل ورود به «ظلمت درخشان» ناشناختگی است، جایی که تعالی خدا فراتر از همه دانشها تجربه میشود.
در واقع این نویسنده قرن پنجمی روی خط باریک و شکنندهای قدم میزند، جایی که عرفان میتواند به سمت پوچی کشیده شود، اما او در بیشتر موارد تصویری قدرتمند و قانعکننده از تثلیث و ویژگیهای آن ارائه میدهد. او باعث میشود به اصطلاحات رایج متافیزیکی مانند «وجود»، «زندگی» و «خیر» به شیوههای بسیار متفاوتی فکر کنید؛ و نتیجه به شکلی غنی و غیرمنتظره درک شما از ماهیت خدا را افزایش میدهد.
همچنین «نام های الهی» و «الهیات سری» تأثیر بسزایی بر الهیات و عرفان مسیحی، علیالخصوص تأثیر عمیقی بر اندیشه مسیحی قرون وسطی در مورد تعالی خدا و امکانات تجربه عرفانی داشتند. دیونوسیوس فلسفه نوافلاطونی را به شیوهای بدیع با مسیحیت تلفیق کرد. رویکرد او به توصیف خدا (منفی) به طور گسترده مورد پذیرش قرار گرفت و بر متکلمانی چون مایستر اکهارت و عارفانی مانند سنت جان صلیب تأثیر گذاشت.