وبلاگ

سلطان‌حمید و ترس‌هایش: معرفی رمان بر پشت ببر

«بر پشت ببر» رمانی تاریخی به قلم زولفو لیوانلی، نویسنده سرشناس ترک است که در سال ۲۰۲۲ منتشر شد. این رمان بر دوره‌ی تبعید سلطان عبدالحمید دوم در شهر سالونیک (تسالونیکی) پس از برکنار شدن از سلطنت در سال ۱۹۰۹ تمرکز دارد و سال‌های ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۲ را روایت می‌کند.

این رمان تا حد زیادی از خاطرات عاطف حسین  پزشک نظامی که در دوران تبعید به عبدالحمید و خانواده‌اش رسیدگی می‌کرد، الهام گرفته شده است. عاطف خود یکی از شخصیت‌های اصلی کتاب است. همچنین جزئیاتی از خاطرات تحسین پاشای وزیر جنگ مثل روایت آزاردهنده «ارمنیانی که پس از مرگ ختنه شدند» را در خود جای داده است.

داستان رنج‌های جسمی و روحی عبدالحمید در دوران حصر او در کاخ آلالتینی را به تصویر می‌کشد، جایی که او سه سال را بدون اینکه هرگز پا بیرون بگذارد سپری کرد. این رمان ترس‌های او را از کشته شدن توسط همان «ببر» (اشاره استعاری به امپراتوری عثمانی) که به مدت ۳۳ سال بر آن حکومت کرده بود، و همچنین  تبدیل شدنش به یک «مرد خانواده»ی تنها را بررسی می‌کند.

«بر پشت ببر» در حالی که در درجه اول رمانی تاریخی است، اما به عنوان تفسیری بر روایت‌های فرهنگ عامه درباره عبدالحمید در دوران مدرن نیز عمل می‌کند. تحقیقات گسترده لیوانلی مشهود است، هرچند گاهی منجر به حجم زیاد جزئیات تاریخی می‌شود و خودنمایانه جلوه می‌کند.

شاید گفتگوهای بین عبدالحمید و دکتر عاطف گاه فاقد اعتبار جلوه کنند، چرا که تلاش لیوانلی برای انسانی جلوه دادن سلطان، منجر به به تصویر کشیدن او به عنوان پاشایی بازنشسته و تقریباً پارسا شده است. با این وجود، این رمان تصویری ظریف از سال‌های پایانی عبدالحمید ارائه می‌کند و آن فضای ترس و پوسیدگی که در امپراتوری عثمانی نفوذ کرده بود را از طریق چشمان سلطان تبعید شده و افسران مستقر در سالونیک، که به شهری از ترس تبدیل شده بود، به تصویر می‌کشد.

بر پشت ببر

نوشتن دیدگاه