در دل خاورمیانهای که قرنها زیر سایه امپراتوریهای کهن و ایدئولوژیهای مذهبی غوطهور بوده، ترکیه اولین دولت مدرن و سکولاری بود که ظهور کرد؛ کشوری که نه تنها مرزهای جغرافیاییاش پلی میان شرق و غرب، که هویتش نیز نمادی از تقابل سنت و مدرنیته است. کتاب «شکلگیری ترکیۀ مدرن» نوشته فروز احمد، مورخ و سیاستشناس برجستۀ ترک-آمریکایی، چون یک گزارش دقیق پرهیجان، ما را به عمق این تحول عظیم میبرد. این کتاب، که در سال ۱۹۹۳ توسط انتشارات راتلج منتشر شد، نه تنها یک متن درسی دانشگاهی که داستانی است از قهرمانان فراموششده، کودتاهای خونین، و چرخشهای اقتصادی که ترکیه را از لبه پرتگاه نجات داد و به قدرتی منطقهای تبدیل کرد. احمد، که در دانشگاههایی چون هاروارد و کلمبیا تدریس کرده، با قلمی تیز و تحلیلی عمیق، خواننده را به چالش میکشد: آیا ترکیه واقعاً «مدرن» شده، یا هنوز درگیر سایههای گذشته است؟
کتاب در واقع روایتی پیوسته از اواخر امپراتوری عثمانی تا جمهوری سکولار و تحولات نیمۀ دوم قرن بیستم ارائه میدهد. احمد بر خلاف بسیاری از مورخان که نقطۀ عزیمت خود را تأسیس جمهوری در 1923 لحاظ میکنند، به واپسین دهههای عثمانی توجهی ویژه دارد و ریشههای جمهوری را در همان دوران دنبال میکند.
احمد کتاب را با فصل “میراث عثمانی” آغاز میکند، جایی که به فروپاشی امپراتوری عثمانی میپردازد. قرن نوزدهم، دورۀ اصلاحات تنظیمات (Tanzimat)، تلاشی ناکام برای نجات امپراتوری از طریق مدرنیزاسیون بود. اما فساد بوروکراتیک، مقاومت اشراف سنتی و شکستهای نظامی در برابر اروپا، عثمانی را به زانو درآورد. احمد با لحنی که گویی یک گزارشگر از صحنۀ یک فاجعه مینویسد، توصیف میکند چگونه این شکستها، زمینهساز انقلاب ۱۹۰۸ ترکهای جوان شد. کمیته اتحاد و ترقی، با ایدههای ناسیونالیستی و مدرنیتهخواه، قدرت را گرفت و بذرهای جمهوری را کاشت. این فصل، نه تنها گذشته را شرح میدهد، که ریشههای بحران هویتی ترکیه، از کردها تا اسلامگرایان را نشان میدهد.
قلب کتاب، دورۀ تکحزبی مصطفی کمال آتاتورک (۱۹۲۳-۱۹۴۵) است؛ این ژنرال کاریزماتیک، با اصلاحاتی جسورانه چون تغییر الفبا به لاتین، ممنوعیت حجاب و چندزنی و اعطای حق رأی به زنان ترکیه را به سمت غرب چرخاند. حزب جمهوری خلق چون ابزاری بوروکراتیک، مدرنیته را از بالا تحمیل کرد؛ کارخانهها ساخته شد؛ نظام آموزشی سکولار شد و کلاه فرنگی جایگزین فِس عثمانی شد. اما احمد با نگاهی انتقادی نشان میدهد که این تغییرات عمدتاً در شهرها متمرکز بود. روستاها که ۸۰ درصد جمعیت را تشکیل میدادند، در فقر و سنت غرق بودند. او میپرسد: آیا این سکولاریسم اجباری، هویت فرهنگی را ریشهکن کرد یا تنها نقابی بر جامعه بود؟ این پرسش، برای خوانندگان ایرانی که با اصلاحات رضاشاه آشنا هستند، طنینانداز است.
در ادامه کتاب به دهههای پس از جنگ جهانی دوم، ظهور احزاب جدید، کشمکش میان اسلامگرایی، ملیگرایی و سکولاریسم، و نیز جایگاه ترکیه در بلوک غرب میپردازد. احمد تحلیل میکند که چگونه این کشمکشها تا امروز در سیاست ترکیه جاریاند. در تمام این دوران ارتش، به عنوان نگهبان کمالیسم، نقش محوری دارد. احمد استدلال میکند که ارتش ترکیه، برخلاف نمونههای پسااستعماری، ریشه در نخبگان عثمانی دارد و همیشه سیاست را هدایت کرده است. کودتاهای بعدی – ۱۹۷۱ (هشدار غیرمستقیم) و ۱۹۸۰ (دخالت مستقیم کنعان عرفن) – این نقش را تثبیت کردند. تا جایی که کودتای ۱۹۸۰، با قانون اساسی جدید، ارتش را قدرتمندتر کرد، اما دموکراسی را خفه کرد. این بخش، با جزئیات تکاندهنده، نشان میدهد چگونه ارتش، به نام حفظ مدرنیته، آزادی را قربانی کرد.
کتاب «شکلگیری ترکیۀ مدرن» نه تنها تاریخ ترکیه که درسهایی برای خاورمیانه است. این کتاب، با روایتی ژورنالیستی و تحلیلی عمیق، دعوتی است به بازاندیشی در هویت و آینده منطقه.
کتاب «شکلگیری ترکیه مدرن» نوشتۀ فروز احمد ترجمۀ قدیر گلکاریان