در صفحه “کتابخانه” روزنامه «سازندگی» طی یادداشتی«فرهنگ مدارا» نوشتۀ حافظ موسوی معرفی شده است که در ادامه می خوانید:
آسایش دو گیتی: معرفی مختصر و مفید کتاب «فرهنگ مدارا»
«فرهنگ مدارا» مجموعه مقالاتی است از حافظ موسوی در باب ادبیات و فرهنگ که همان گونه که از نام آن بر می آید به پدیده مدارا پرداخته است. این کتاب حاوی مجموعه ای از مقالات و یادداشتها در باب ادبیات و فرهنگ است که اغلب آنها به سفارش مطبوعات و طی دو دهه نگارش شده. نویسنده تلاش کرده تا متنی را که در مطبوعات به چاپ رسیده با تصحیح و حذف یا اضافه کردن جملاتی به شکلی ویرایش شده و بر اساس موضوع در فرهنگ مدارا جای دهد. به گفته نگارنده اگر امروز ایرانیان در مقایسه با سایر ملت های مسلمان منطقه مداراجوترند، اگر تربیت یافتگان فرهنگ ایرانی را نمی توان به راحتی برای کشتن دگراندیشان به عملیات انتحاری واداشت، و اگر در طول قرنها، مردمانی از اقوام مختلف، با تعلقات مذهبی گوناگون، در این سرزمین در صلح و آرامش نسبی در کنار یکدیگر زیسته اند، یکی از دلایلش وجود تساهل و مدارا در شعر اغلب شاعران نامدار ایران است که از روزگاران دور تا کنون در روح و جان مردم رسوخ کرده است.
حافظ موسوی (زاده ۱۵ اسفند ۱۳۳۳ خورشیدی) شاعر معاصر ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران است. نخستین مجموعه شعر او (دستی به شیشه های مه گرفته دنیا در سال ۱۳۷۳ منتشر و برنده قلم زرین مجله گردون شد. دومین مجموعه شعر او «سطرهای پنهانی» در سال ۱۳۷۸ منتشر شد. این کتاب از سوی هیئت داوران برنده جایزه مستقل ادبی فراپویان به عنوان یکی از شش کتاب برگزیده شعر دهه هفتاد معرفی شد.
در بخشی از این کتاب با عنوان «تساهل در شعر و اندیشه حافظ» می خوانیم: «احتمالا در دنیا هیچ شاعری به اندازه ی حافظ محبوب خاص و عام نیست. شاعری که خواص او را حد اعلای فصاحت، بلاغت، تخیل، زبان و اندیشه می دانند و در بالاترین مرتبه ی شعر و شاعری قرار می دهند و عامه ی مردم او را آنقدر باور دارند که با کتابش فال می گیرند. داشتن چنین موقعیت و جایگاهی در بین مردم و در تار و پود یک فرهنگ، طبیعتا آرزوی هر شاعر و هنرمندی است.
حافظ چرا و چگونه در چنین جایگاهی قرار گرفته است؟ آیا فقط جادوی کلام اوست که وی را در چنین جایگاهی نشانده است؟ آیا به این دلیل است که او زبانی صمیمی و طنازو پر کرشمه دارد؟ آیا مردم، انبوه بی شمار خوانندگان حافظ، از گذشته تا اکنون، تنها مجذوب سخن شیرین و نکته سنجی ها و باریک بینی های حکیمانه ی او شده اند؟…
حقیقت این است که همه ی اینها بخشی از حقیقت بزرگتری است که نامش «حافظ» است. حافظ بیش از هر سخنی، از عشق سخن گفته است؛ و عشق عمیق ترین و عمومی ترین خصلت انسان در همه ی اعصار بوده است و خواهد بود. حافظ از بی اعتباری و ناامنی دنیا، و از مرگ – این قدیمی ترین موجب اضطراب و هراس انسان – سخن گفته است. حافظ از دوستی، مهرورزی، صفا، بیکیندگی، قناعت، یکرنگی، رندی، قلندری و دهها مفهوم عمیق انسانی سخن گفته است و طبیعی است که اینها او را با هزار رشته به انسان پیوند داده است. آیا این دلایل برای توضیح جاودانگی و محبوبیت اعجاب انگیز حافظ کافی نیست؟»
https://negahpub.com/shop/litrature/%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%d9%85%d8%af%d8%a7%d8%b1%d8%a7/
«فرهنگ مدارا» نوشتۀ حافظ موسوی