وبلاگ

غزل بانوی شعر ایران در بستر بیماری

نگاه: بانو سیمین بهبهانی، یکی از بزرگان شعر معاصر ایران متاسفانه گرفتار بیماری شده است.

سیمین خانم دو روز است که تن نازنین اش اسیر تخت بیمارستان شده…

آرزومندیم که این بانوی یگانه لباس سلامت در بر کند و مجددا او را سالم و بانشاط ببینیم.

(چهارشنبه 15 مرداد 93)

————–

خبر تکمیلی:

خوشبختانه وضع عمومی سرکار خانم سیمین بهبهانی، بانوی یگانه شعر امروز ایران، خوب است و ایشان از بخش مراقبت های ویژه خارج شده و وضعیت عمومی ایشان پایدار است.

امید که در روزهای آینده شاهد بهبود کامل این بانوی یگانه باشیم.

(جمعه 17 مرداد 93)

————–

گزارشی از حال‌وهوای اتاق‌ آی‌سی‌یو

بانوی غزل در بیمارستان

عسل عباسیان:  از پشت شیشه اتاق‌ آی‌سی‌یو طبقه دوم بیمارستان پارس، بانوی معاصر غزل را می‌دیدم که آرمیده و روی مانیتور کنار تختش، خطوطی سینوس‌مانند بالا و پایین می‌شدند. همان خطوطی که خبر از ادامه زندگی او می‌دادند، حیاتی که فقط مختص سلول‌های بدنش نیست، مختص روح و جانی است که در کلمات دمیده می‌شود از سر انگشتان او.

پشت در اتاق‌ آی‌سی‌یو جمعیتی از دوست‌داران شعر و ادب پارسی و رفقای سالیان بانوی غزل صف کشیده بودند و حزن در چهره‌هایشان موج می‌زد. هرکس به هر شکلی که بلد بود، از خدا برایش طلب سلامت و تندرستی می‌کرد. سیل تماس‌های دوستان و آشنایان با تلفن بخش، به جای اینکه پرستاران و سوپروایزر بخش را کلافه کند، برعکس لبخندی بر لبشان می‌نشاند. همه اهالی بخش، پزشکان، پرستاران، انتظامات و حتی خدمات، با لبخند و متانت خبر از بهبود حالش می‌دادند. انگار قرار بر این بوده تا سیمین‌بانو در بیمارستانی بستری باشد که پرسنلش بر خلاف روال همیشگی پرستاران و اهالی بیمارستان، لبخند بزنند و با صبوری میزبان علاقه‌مندان به شعر و ادب ایران زمین باشند. همه‌چیز از نیمه‌شب جمعه 17مرداد شروع شد. منتظر پیامک تبریک روز خبرنگار بودیم، اما به‌جایش زنجیره‌وار در شبکه‌های اجتماعی وایبر و واتس‌آپ، پیام پشت پیام، از خاموشی «سیمین بهبهانی » – در شب کنسرت «چرا رفتی؟» همایون شجریان- خبر می‌دادند. دلهره جاری بود. این نگرانی را داشتیم که آیا در روز خبرنگار، خبر بدی خواهیم نوشت؟

هرچند شهروند- خبرنگارها بی‌اینکه صحت خبر را در خبرگزاری‌های رسمی بجویند، با یک کلیک، خبر کذب را در صفحات فیس‌بوک و اینستاگرام و توییترشان منتشر کردند. در این میان، علیرضا رییس دانا ناشر آثار سیمین بهبهانی و مدیرعامل نشر نگاه، تنها کسی بود که ساعت دو بامداد، باید پشت خطش می‌ماندیم تا از سیل تماس‌های وارده، تماس ما را هم پاسخ گوید و خبر از سلامت خانم بهبهانی بدهد. همان کسی که ظهر جمعه نیز در لابی بیمارستان پارس در کنار دختر و پسر سیمین بهبهانی از سلامت او خبر می‌داد و هر چه منتظر ماندیم تا ساعت سه‌عصر که دکتر برومند، پزشک معالج برسد و بیشتر خبر بگیریم، امکان‌پذیر نشد. علی بهبهانی همراه همیشگی مادر هم از راه که رسید، گله‌مند بود از انتشار بی‌مهابای خبری که صحت نداشت. خبری که حتی تا وزارت امور خارجه امریکا نیز رفت. دل رفقا و نزدیکان بانوی غزل اندکی قرار گرفته. انگار همه عجله داشتند در شبکه‌های اجتماعی بخوانند «چرا رفتی؟» و به قول برخی بی‌قرار رفتن سیمین بهبهانی باشند. شاید ما که او را از نزدیک دیده‌ایم می‌توانیم حالا برای سلامتش از خداوند بهبود طلب کنیم و با خود خاطره کتلت‌های خاطره‌انگیز، عیددیدنی‌های نوروز را مرور کنیم و شیرینی لبخندهای خانم بهبهانی را مزمزه کنیم، وقتی که می‌خواند «هشتاد‌سالگی و عشق، تصدیق کن که عجیب است» و از خدا بخواهیم تا این عشق مستدام بماند… و سیمین بانو به زندگی برگردد و باز کلمات را در قالب غزل‌هایش بتراشد.

(روزنامه شرق – شماره 2082)

————–

جدیدترین اخبار از وضعیت خانم بهبهانی

خوشبختانه طبق اظهارنظر بستگان و نزدیکان خانم سیمین بهبهانی، وضع عمومی ایشان به طور شگفت انگیزی  رو به بهبودی است. وضعیت تنفسی ایشان بهتر بوده و بدون دستگاه های اکسیژن رسانی تنفسشان منظم شده است. حرکات طبیعی بدن نظیر چشم گشودن و حرکات اندام ها نیز آشکارا بهتر است. این تغییرات که نشان از بهبود وضع جسمانی ایشان است، موجب امیدواری دوستان و نزدیکان و خوشبینی پزشکان معالج برای بازیابی سلامت کامل ایشان است.

نوشتن دیدگاه