رئالیسم و رمان نو در آمریکای لاتین
نقش فعال خواننده در تولید اثر
نصیر اسدی
تا پیش از دهه 40، نوعی رئالیسم اجتماعی سادهانگارانه بر جریان ادبی آمریکای لاتین حاکم بود. این سبک از رئالیسم، سعی بر بازآفرینی نسخهای عینی از واقعیت داشت و واقعیتی محدود و عاری از هرگونه پیچیدگی را به خواننده عرضه میکرد. در چنین شرایطی، به گفته فیلیپ سوانسان، این خطر وجود داشت که تحریفهای نویسنده رنگ و بوی حقیقت بگیرند و داستاننویس با بهکارگیری تکنیکهای مختلف، مثلا راوی دانای کل سوم شخص، از خواننده یک گیرنده صرف و منفعل بسازد. در واکنش به این تهدید، جنبش رمان نو
(Nueva Novela) یا روایت نو (Nueva Narrative) شکل گرفت. رمان نو، بر دو اصل مهم رئالیسم سنتی خط بطلان کشید. سوانسان، این دو اصل را چنین تعریف میکند:
1. واقعیت به عنوان عنصری معلوم و قابل فهم 2. ثبت دقیق و آسان واقعیت در داستان. نقض این دو اصل بنیادین و بسط دیدگاهی شکگرا نسبت به واقعیت و ادبیات، که از طرفی نتیجه بحرانهای فکری جهان غرب و سست شدن باورهای میسحی بود، سبب پدید آمدن سبکی شد که با بیاعتمادی به دنیا نگاه میکرد و دیگر به دنبال یافتن معنایی یگانه در جهان هستی نبود. این چشمانداز فلسفی، نویسندگان را بر آن داشت تا در آثارشان به دنبال خلق واقعیتی پیچیده، سیال، مبهم و دستنایافتنی باشند. در پی این تلاش، واقعیت ساده و سرراست رئالیسم به عنصری چندوجهی و مبهم تبدیل شد. همچنین، داستاننویسان دست به ابداع تکنیکهای غالبا پیچیدهای زدند که خواننده را از جلد گیرنده محض بیرون آورد و نقشی فعال در تولید یا بازتولید روایت به او بخشید. رمان نو، جریان ادبی غالب دو دهه 40 و 50 آمریکای لاتین بود و در دهه 60، یعنی دوران شکوفایی، به اوج خود رسید.
یوسا و رمان کامل
ماریو بارگاس یوسا یکی از نویسندگان پرآوازه دوران شکوفایی است که رد پای اصول رمان نو را در جایجای آثارش میتوان دید. با این همه، او یک تفاوت مهم با نویسندگان رمان نو دارد و آن، وفاداری به رئالیسم است. یوسا از یک طرف نگاه بسته و محدود نویسندگان واقعیتگرا را برنمیتابید و از طرف دیگر، وظیفه ادبیات را بازتاب واقعیت میدانست. پس، تمام هم و غماش را گذاشت تا نگاه سیاه و سفید نویسندگان واقعیتگرا را کنار بزند و اصول رئالیسم را چنان بال و پر بدهد که رمان، انعکاس واقعیتی چندوجهی و پیچیده باشد. درواقع، یوسا به دنبال «رمان کامل»
(Novela totalizadora) بود؛ رمانی که هم به جنبههای گوناگون واقعیت میپرداخت و هم تا عمق ناخودآگاه آدمی نفوذ میکرد و لگام از خواستههای او برمیداشت. رمانی که در آن خیال از بطن واقعیت زاییده میشد و واقعیت به خیال تغییر ماهیت میداد و از این راه، خواننده به مصاف با واقعیتی هزاررو میرفت.
و خب، چنین شیوه نگارشی، مستلزم بسط رویکردی نوین و خلق ابزار جدید بود. یوسا، این رویکرد نو را «روایت خودسامان» (Autonomous narrative) نامید. به گفته سوانسان، روایت خودسامان از مجموعه عناصری بههمپیوسته تشکیل شده که عبارتند از: جهش زمانی
(salto temporal) یا رگهای مرتبط (vasos comunicantes) و جعبه چینی (caja china) . در روایت خودسامان، به ظاهر خبری از راوی دانای کل، یا حتی شبح نویسنده، نیست و خواننده با واقعیتی آمیخته به خیال مواجه میشود که خودش به تنهایی باید آن را تعبیر و تفسیر کند. جعبه چینی، به مجموعه زاویه دیدهای درهمتنیدهای گفته میشود که شخصیتهای داستان را قادر میسازد تا افکار و دریافتهای خودشان و نیز اطلاعات مربوط به متن را بیواسطه به خواننده منتقل کنند و از این راه، خصوصیت سوبژکتیو رمان را برجسته کنند و رگهای مرتبط (که جهش زمانی بخشی از آن است)، عبارت است از همنشینی و تعامل دیالوگها یا اپیزودهایی که در زمانها و مکانهای مختلف اتفاق میافتند و درک و دریافت خواننده را به بازی میگیرند. سوانسان، این احتمال را دور نمیداند که برخی بگویند روایت خودسامان توهمی بیش نیست و ساختار ظریف و پیچیده رمان، دست نویسنده را رو میکند. اما با وجود این، معتقد است روایت خودسامان نقش خود را در عمل به خوبی ایفا میکند و خواننده در مواجهه با واقعیت، همچون شخصیتهای داستان، گیج و انگشت به دهان میماند. نگاهی اجمالی به رمان سالهای سگی، ما را با سبک و شیوه نگارش یوسا بیشتر آشنا خواهد کرد.
سالهای سگی
سالهای سگی (که عنوان اصلی آن به زبان اسپانیایی شهر و سگهاست و چه بهتر که به خاطر رابطهاش با متن رمان در ترجمه هم حفظ میشد)، نخستین رمانی است که یوسا در سال 1963 منتشر کرد. داستان رمان، ماجرای قتل یکی از دانشآموزان سال چهارم مدرسه نظامی لئونسیو پرادو در لیما است که دوستانش را به خاطر تقلب در امتحان شیمی لو میدهد. یوسا در دوران نوجوانی حدود دو سال، از 1950 تا 1952، در این مدرسه تحصیل و فضای این نوع مدارس را با گوشت و پوست احساس کرده بود. به همین خاطر، رمان تجسم فضای خشن، دور از اخلاق و آمیخته با فساد و تباهی نهادی است که مشتی جوان در آغاز راه زندگی با آن دست و پنجه نرم میکنند و هویتشان در آن شکل میگیرد. رمان، دنیای این جوانان را دنیایی سیاه و وحشی تصویر میکند. در مدرسه لئونسیو پرادو، همه، از دانشآموز ارشد گرفته تا ورودی جدید، با همدیگر رفتار گزنده و حیوانی دارند. از طرفی، استیفنام. هارت، عنوان رمان شهر و سگها را استعارهای میداند که رابطه خوی حیوانی و تلاقی آن با دنیای متمدن را نشان میدهد. به نظر او، رمان سالهای سگی همانند داستان دو شهر چارلز دیکنز آغاز میشود. به این ترتیب که نویسنده در ابتدای رمان دو جهان کاملا متفاوت از هم را ترسیم میکند و بعد، آرام آرام، رابطه تنگاتنگ این دو را با هم به خواننده نشان میدهد. نویسنده خوی حیوانی دانشآموزان را، که با القابی چون بوآ و جاگوار و دانشآموزان سال اول با عنوان «سگها» شناخته میشوند، در مقایسه با مُردنی به خوبی تصویر میکند. مردنی سگی است که صاحبش با او رفتاری محبتآمیز دارد و به همین خاطر، انسانتر از انسانهای داستان به نظر میآید. در پایان بخش اول رمان، با پیدا شدن تن مجروح ریکاردو آرانا، معروف به برده، روایت خطی داستان میشکند و این گویی اهمیت زمانی این اتفاق را به ما نشان میدهد. با شروع بخش دوم رمان، خواننده یکباره به گذشته پرتاب میشود. استیفن هارت بخش دوم رمان را نمایش ددمنشیهای جهان انسانهای بالغ میداند. او معتقد است که دنیای آدم بزرگهای داستان، دنیای تبانی و فساد است. برای مثال، ستوان گامبوا تحت فشار قرار میگیرد تا گزارش خود را که مبنی بر ظن به قتل آرانا است، تسلیم مقامات نکند. و در آخر، به دلیل ایستادگی در برابر دستگاه حاکم به پایگاه نظامی دورافتادهای در جنگل تبعید میشود. آلبرتو، که به گفته منتقدان خود یوساست، سرنوشت بهتری ندارد. جناب سرهنگ، رمانهای غیراخلاقی را که آلبرتو برای دانشآموزان نوشته به او نشان میدهد و او را وادار به سکوت میکند. به نظر هارت، مهمترین خصوصیت سالهای سگی، نقش ادبیات در این رمان است. آلبرتو، معروف به شاعر، قهرمان این رمان است. او ماجرای قتل آرانا را بهرغم تمام مخاطرات فاش میکند و این عملش، نکوهیده و رمانگونه به نظر میرسد. بنابراین، سرانجام ادبیات حقایق مربوط به نهادهای اجتماعی را فاش میکند؛ حقایقی که جامعه از برملا شدن آنها ترس دارد. و نکته جالب توجه این است که رمان سالهای سگی چنان خشم مقامات مدرسه نظامی لئونسیو پرادو را برافروخت که برای
بیاعتبار کردن یوسا، نمرات ضعیف درسی او را در ملاءعام اعلام کردند و هزار نسخه از کتابش را به آتش کشیدند.
در رمان سالهای سگی، مدرسه لئونسیو پرادو نماینده جامعه پرو است، چراکه دانشآموزانی از همه قومیتها و تمامی طبقات اجتماعی در آن زندگی میکنند. همچنین، به گفته سوانسان، عکسی که از لیما در آغاز رمان وجود دارد، مناطق مختلف شهر را پیش چشم خواننده قرار میدهد.
بر همین اساس، ما در طول رمان یکسره با جامعه و فراز و نشیبهای آن سر و کار داریم. این درگیری تماموقت ما با جامعه و شرح و توصیف آن، یکی از خصوصیات بارز واقعیتگرایی است. همچنین، عنوان رمان به زبان اسپانیایی (شهر و سگها) رابطه بین انسان و محیطش را ماهرانه به تصویر میکشد و این نمود دیگری از تعهد یوسا به واقعیتگرایی است. اما نکته حایزاهمیت در اینجا، تکنیکهایی است که نویسنده رمان به کار میگیرد تا درک و دریافت خواننده را از واقعیت شاخ و برگ دهد. برای مثال، با توجه به شیوه رگهای مرتبط، مدرسه و شهر در رابطه با هم تعریف میشود و شناخت هر گروه انسانی از جامعهاش، تنها در قیاس با دریافتهای متفاوت گروه دیگر عینیت مییابد. همچنین، وقایع اصلی رمان از منظر شخصیتهای مختلف داستان، در بافتها و زمانهای متفاوتی از زندگیشان تعریف میشود. بهعلاوه، شخصیتها از دو منظر درونی و بیرونی ترسیم میشوند. کاوش در دنیای درونی و بیرونی انسانها، قیاسی است بین (خود) هر شخصیت و بازتاب آن در جامعه. برای مثال، در اواخر رمان معلوم میشود که راوی ناشناس، ترسو و درونگرای رمان کسی نیست جز گردنکلفت مدرسه، جاگوار. بر
همین اساس، رمان تصویری پیچیده از واقعیت میآفریند و خواننده را به تفکر درباره امر ظاهر و واقعیت وادار میکند.
چاپ هفتم رمان سال های سگی ماریو بارگاس یوسا با ترجمه احمد گلشیری به تازگی در فروردین 1392 از سوی انتشارات نگاه منتشر شد .