گزیده ای از کتاب دری به اتاق مناقشه
مىدانم و مىدانيد كه زيستِ جبرآ رسانهاى و روحيهى جهانى كه پست مدرن مىنامندش ــ و ديگر غلط هم نيست ــ ، ما را در معرض انواع زبانها و لحنهاى متنوع و گفتمانهاى عمدتآ مقتدر قرار مىدهد
در اغاز کتاب دری به اتاق مناقشه می خوانیم:
فهرست
احتمال دارد كه 5
به عمق فاجعه مراجعه فرماييد! 7
گريز از قطعيتها و قطبيتها 12
از تخيل من هر كارى برمىآيد 19
مطالبات پستمدرنيستى اثر 28
نوشتن، هميشه نوشتن! 41
شعرهاى من نه فرمال است و نه نرمال 53
معناگريزى و معناگرايىهاىِ همزمان 64
اندر قضاياى شعر امروز 74
شعر آوانگارد، شعر تودهها نيست 82
فاصلهگيرى و فرارَوى از اَشكال ثابت شعرى 91
اين پرى تاب مستورى ندارد 107
غزل پست مدرن خيلى شوخى است 118
هيچ چيز ذاتآ زنانه نيست 140
دموكراسى با بمبهاى كادوپيچ شده 151
اين هم يك شوخى بود 155
عبور از عقلانيتِ ابزارى 164
درى به اتاق مناقشه 173
واقعيتى كه شاعر مىبيند 178
شعركسازان، شعركبازان 185
شاعر حرفهاى؛ مثل داروخانهى شبانهروزى است 198
در شعر دههى هفتاد چه گذشت؟ 215
به رضايت خواننده فكر نمىكنم 231
شدهام بلندگوى يك جريان! 239
زمانى براى سرمستى حرفها 248
چهار گفتگوى پيوسته 261
اين قضايا 296
با هيچ كلمهاى قهر نيستم! 306
مصرفگرايى يك آيين شده است 317
شعر مدرن كمى اشتباه مىكند 325
هرچه بود زير سر غروب و دريا بود 332
هر شاعر آوانگاردى يك معماست 344
واقعيت امر اين است كه 362
نگاه نسبىگرايانه به ادبيات 371
كدام انسان؟ كدام وضعيت؟ 388
اما و اگرهاى پستمدرنيسم 397
ذات شعر اعتراض به ابتذال است 424
پست مدرنيسم دردِسرساز 434
فهرست اعلام 444
كتابشناسى آثار 454
احتمال دارد كه
- گفتگوها (مصاحبهها)ى اين كتاب با ديوانگى و فرزانگىهاى جهان مدرن، گفتمانى مفاهمهآميز دارند. دربسته بر، و فرورفته در خود نيستند، در همه حال اما نگاهى انتقادى به گفتمانهاى مسلط و غير مسلطِ در اطراف خود دارند. طرفهاىِ گفتگو، پرسشگران و پاسخگو نيز معتقدند كه عصر احكام جزمى و مطلقانديشى امور در شعر و هنر ما سپرى شده يا بايد بشود!
مىدانم و مىدانيد كه زيستِ جبرآ رسانهاى و روحيهى جهانى كه پست مدرن مىنامندش ــ و ديگر غلط هم نيست ــ ، ما را در معرض انواع زبانها و لحنهاى متنوع و گفتمانهاى عمدتآ مقتدر قرار مىدهد. از اينرو زبانِ اشراف، زبان اوباش، زبان ترانه، زبان لالايى، زبان جنگ، زبان صلح، زبان خروسهايى كه ديگر نمىخواهند جنگى باشند، زبان قدرت مورد اشارهى فوكو، زبانِ «وانمودهى» بودريارى، زبان تلويزيون در جنگ خليج فارس، زبانِ نهان، زبان عيان و زبانِ … لايههاى درون و برون گفتگوهاى كتاب را شكل مىدهند!
- قابل حدس است كه گفتگوهاى راه يافته در اين كتاب، شامل تعمّق و تعليقهاى فكرى نيم قرن زيستِ ادبى – هنرىِ من نيست. اين گفتگوها در متن تب و تابها و هيجانهاى شعرى سه دههى اخير و به موازات جريانسازى و جريان بازىهاىِ گونهگون صورت گرفته است.
اهداف گفتگوها را در انگيزههاى طرح پرسشها بايد جستجو كرد! اين گفتگوها معطوف به «من سالارى»ها و «فن سالارى»هاى مطرح در شعر مقاطع مورد اشاره نيز هست، و طرح گزارههاى تئوريك فلسفى و همچنين تأثيرگذارىهاى تخريبى و تأليفى و در نهايت نقد آن، يكى از محورهاى مشخص اين گفتگوهاست. - نكتهى فرعى اينكه گفتگوها به ترتيب تاريخ چاپ و انتشار آنها تنظيم نشدهاند، اما نه آنچنان كه فاصلهى زمانىِ فاحشى در اين ميان احساس شود. طرح و بسط مباحث، تصادفآ زمان شكلگيرى آنها را تداعى مىكند. ديگر اينكه بعضآ ارائهى مأخذها يكدست نيست، با اين توضيح كه گاه تاريخ دقيق مأخذ ذكر شده و گاه صرفآ نام پرسشگر در پايان گفتگو آمده است. هيچگاه اما نام پرسشگرانِ عاقل و دانا از قلم نيفتاده است. واقعيت امر اينكه گويا من در حفظ و نگهدارى مأخذ ــ روزنامهها، مجلات ــ همتى از خود نشان ندادهام، همواره ولى كُپىِ نسخهى نهايى هر گفتگو را با جان، نزدِ دل نگهداشتهام فراوانا!
اگر دقت و همت دوست فرهيختهام جناب فريد مرادى نبود، بىگمان غلطهاى چاپى بسيارى در اين كتاب راه مىيافت. جاى تشكر بسيار دارد: سپاسگزاريم ما!
كمى اگر اما نه به وفقِ رعايت ترتيب و نظمِ متداول است خرده بگيريد اى عزيزان لطفآ!
زمستان 1393
على باباچاهى
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.