کوپر

سفرنامۀ کلودیوس جیمز ریچ

کلودیوس جیمز ریچ

فرامرز آقابیگی

یادداشت‏‌های «کلودیوس جیمز ریچ» در برخی موارد مانند وبای شیراز، از تک‌‏نگاری‌‏های دقیق و شاخصی است که به وسیلة آن به‌خوبی از ترس و وحشت مردم و بی‌عملی حاکمان مطلع می‌‏شویم. او در روزگار شیوع بیماری، شاهد احوال مردم بوده و روزبه‌روز گزارش بیماری را هرچند موجز یادداشت کرده و حتی برای حمایت از آنها در شهر مانده است؛ درحالی‏که والی و وزیر به جای ساماندهی امور، گریخته‌ و شهر را به امان خدا سپرده‌‏اند!

شاید گزاف نباشد اگر بگوییم ریچ در ثبت مشاهدات و گزارش سفر خود، همچون بیهقی دیده‌‏هایش را با جزئیات نوشته است. او از کنار هیچ چیز بی‌توجه رد نشده و همه‌چیز از نظر او اعم از ماسه‌‏سنگ، رودخانه، تپه، دشت، کوه، اماکن تاریخی، عتیقه‏‌ها، نسخ خطی، کتیبه‏‌ها، جهات جغرافیایی، نوع بادها، محصولات، اسامی همراهان، دمای هوا، حالات و روحیات نزدیکان و … درخور اهمیت و شایستة توجه بوده است.

ادامه خواندن ←

ادبیات آمریکا و دو انقلاب از دیدگاه منتقدان روس

محمدتقی فرامرزی

به ادبیات امروز آمریکا از چه دیدگاهی می‌نگرید؟ کدامین شخصیت‌ها و رویدادهای ادبیات آمریکا را مهم ترین شخصیت و رویداد می‌دانید؟ کدامین جنبه‌های ادبیات آمریکا همدلی شما را بر می‌انگیزد و کدامین جنبه‌های آن را رد می‌کنید؟ چشم‌اندازهای کنونی برای دگرگونی و پیشرفت آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ نویسندگان این گلچین نقدها می‌کوشند به برخی از این پرسش‌ها پاسخ دهند. اینان شماری از منتقدان روس در سده‌ی بیستم هستند که به ویژه در زمینه‌ی ادبیات آمریکا متخصص‌اند و این مقاله‌ها بازتابی از اندیشه‌ی نسل‌های مختلف است و از دیدگاه ترکیب‌بندی، سبک و اسلوب با یکدیگر متفاوت‌اند اما همگی یک ویژگی مشترک دارند: احترام ژرف به سنت‌های دموکراتیک متمایز کننده‌ی ادبیات آمریکا از ادبیات دیگر ملت‌ها، از نخستین روزهای پیدایش آن. انگیزه‌ی گردآوری این مقالات، گرامی‌داشت دویستمین سالگرد تأسیس کشور ایالات متحد آمریکا بوده است. 

ادامه خواندن ←

اگر خورشید بمیرد

اوریانا فالاچی

عاطفه نریمان

اگر خورشید بمیرد دفترچه خاطرات یک سال زندگی در جهان و زمانی دیگر است: زمان بیماران تکنولوژی، زمان پیشرفت، امید و مرزهای جدید جهان و زمانی که ما حتی قادر به تصورش نیز نیستیم، ما که مبتلا به ترس و شکست و سکون هستیم. این کتاب، همزمان نوعی عدم تفاهم و در عین حال عشق نویسنده و پدرش است؛ یکی با اعتماد به آینده مینگرد و می خواهد به سوی ستاره ها پرواز کند و دیگری ترجیح میدهد ریشه اش را در سنتها و طبیعتی که میشناسد، نگه دارد و آلوده کارهای خطرناک و بیهوده نشود. کودک به ستاره ها و سیاره ها باور دارد و پدر اعتقادی راسخ به زمین دارد و هر انکار قاطع او، دردی جانکاه است.

ادامه خواندن ←

راه و رسم زندگی

اکسیس کارل

پرویز دبیری

امروز باید به بهترین وضع روانی و بدنی انسان متمدن توجه کرد؛ یعنی باید برای پرورش موجوداتی پرمایه‌تر از تمام آنچه تا امروز به روی زمین زیسته‌اند، دست به کار شد. این تصمیم ضروری است، زیرا فکر ما به‌نسبت پیچیدگی مسائلی که باید حل شود، بزرگ نشده است؛ برای همین ما در آستانۀ اضمحلالیم. اجتماع امروزی جز به ارزش‌های مادی توجه ندارد و مسائل اصلی انسانی را که در عین حال مادی و معنوی است، فراموش کرده و نه‌تنها برایمان خوشبختی به ارمغان نیاورده، بلکه خود را برای جلوگیری از فساد ما ناتوان نشان داده است. پیروزی بر سلامتی کافی نیست. در هر فرد باید به پرورش کامل خصایل ارثی و شخصیت او نیز توجه کرد، زیرا کیفیت زندگی به مراتب مهم‌تر از خود زندگی است.

ادامه خواندن ←

من پاتریک مودیانو هستم

پاتریک مودیانو

ترجمۀ نازنین عرب

 

به غیر از برادرم رودی و مرگش هیچ یک از آنچه اینجا برایتان تعریف می کنم مرا عمیقاً تحت تأثیر قرار نمی دهد. برای من نوشتن این صفحات درست مثل این است که برداشتم را از موضوعی تعریف کنم یا خلاصه داستانی را بنویسم. داستانی مصور، تا با این زندگی که زندگی من نیست تسویه حساب کرده باشم. همه چیز برای من حکم یک نوار فیلم را دارد. پر از اتفاق. من نه چیزی برای اعتراف کردن دارم و نه برای توضیح دادن. هیج میلی هم به نگه داشتن این قصه ها در دل خودم ندارم. حتی این حس را ندارم که وجدانم در معرض آزمایش است. تمام آنچه تا بیست و یک سالگی ام اینجا بازگو خواهم کرد همه آن چیزی است که من زندگی کرده ام. شفاف و بی پرده. درست مثل صحنه نمایشی که در آن بازیگران بی حرکت روی سن ایستاده اند ولی نمای پشت سرشان پرده به پرده عوض می شود تا به نمای مدنظر برسد. گذار شفاف حواس و منی که نتوانستم زندگی خودم را تجربه کنم.

ادامه خواندن ←

ولادیمیر ناباکف

گردآوری و ترجمه: فرزانه قوجلو

آخرين تصويري که ناباکف از روسيه به ما مي‌دهد عکسي است با لنز بسته از خود و پدرش که روي عرشه‌ي کشتي نادژدا[1] (اميد) شطرنج بازي مي‌کنند زماني که کشتي بندر سباستپول2 را زير آتش تفنگ بلشويک‌ها ترک مي‌کند ـ آخرين استعاره‌ي بصري براي نمودِ شجاعت کامل و پيروزي اميد بر ناملايمات. پاياني متفکرانه است و در عين حال تکان‌دهنده بر روايت سال‌هاي زندگي‌اش در روسيه.

ناباکف هرگز درباره‏‏ي اعتقادات سياسي پدرش چون و چرا نکرد و يا عليه آن نشوريد. پس از قتل پدرش رداي صداقت و شرافت او را بر تن کرد و تا پايان عمر به عقايد آزاديخواهانه‌ي او وفادار ماند. با اين حال، هرگز لزوم جنگيدن بر سر اين عقايد را احساس نکرد. انگار همين کافي بود که پدرش به جاي او به تمام اين اعتقادات پرداخته بود. تعهد و آرمان‌گرايي و دلبستگي پرتکاپويي که از ميان نوشته‌هاي پدرش بيرون مي‌تراود، چيزهايي نيستند که ناباکف هرگز در آن‌ها سهيم بوده باشد. اين پسر مطمئن به خود و بلندپروازِ پدري مشهور از همان آغازْ ساحل خود را جايي ديگر مي‌جويد.

[1]. Nadezhda                                            2. Sebastopol

 

ادامه خواندن ←

گذار به موج سوم جامعه شناسی

محمد توحید فام

کتاب گذار به موج سوم جامعه‌شناسی، بر آن است تا اصول مشترک اندیشه‌های آنتونی گیدنز، پیربوردیو و یورگن هابرماس را در رهیافت کنش و ساختار، تاکید بر فرهنگ، ارتباطات و زبان و نیز وجود رابطه‌ی دیالتیکی بین آن‌ها، که از مولفه‌های تفکر دو رویکرد یاد شده است، بر رسد.

کتاب در شش بخش و نوزده فصل تنظیم شده‌است.

ادامه خواندن ←