فکر میکنم من در فرانسه آخرین شاهد زندۀ سینمای پیش از جنگم. روزی دیگر نخواهم بود و در آن روز کسی نیست تا خاطراتم از این چیزها را به یاد داشته باشد و بتواند فیلمهای زمان ما را در جایگاهی واقعی که لایقش هستند، قرار بدهد. فیلمی که در آوریل 1934 اکران شد دقیقاً شبیه همان فیلمهایی نیست که ما این روزها در سینماتک میبینیم؛ پس من از خودم میپرسم آیا فیلمهای من اصلاً ارزش دارند _ و فکر نکنید که تلاش میکنم ادای آدمهای فروتن را درآورم _ تا برخی دربارهاش حرف بزنند، مثل من که دربارۀ فیلمهای آنها حرف میزنم؟
در انتظار بوجانگلز داستانی عجیب از زبان نوجوانی است که مادرش به تدریج به بیماری روانی مبتلا میشود؛ با روایتی سرگرم کننده و خنده دار و درعین حال صریح شیرین و دوست داشتنی. سرگذشت این خانواده داستانی است پر از عشق؛ عشقی بی انتها. پسری نوجوان که هرگز نامش را نمیدانیم زندگی پرمشقتش را روایت میکند. پدرش هر روز هنگام ،آشامیدن با آواز آقای بوجانگلز، همراه همسرش میرقصد و او را با نامهای دیگری صدا میکند. این کتاب تاکنون برنده جوایز متعددی شده است و توانسته نظر مثبت منتقدان را نیز به خود جلب کند.
در کتاب حاضر، زندگی ناپلئون بناپارت، از زمان ازدواج با ماری لوییز، دختر امپراتور اتریش، بازگو میشود .ناپلئون پس از این ازدواج صاحب فرزند پسری میشود که ناپلئون دوم نام میگیرد .این هنگام مصادف است با حمله ناپلئون به روسیه و شکست و عقب نشینی ارتش فرانسه که در پی آن ناپلئون به دست انگلیسیها به جزیره سنت هلن تبعید میشود ;ناپلئون دوم نیز در عنفوان جوانی بر اثر بیماری سل در حالی که آرزوی سلطنت بر کشور فرانسه را در دل میپروراند از دنیا میرود .
دقت کن کبوتر سفید!
هر وقت به ساحل رسیدی
دقت کن،
خاموشی صخرهها
نشان میدهد
دیگر از دستِ دریا
کاری ساخته نیست،
کلماتِ عاشقانه را
پسِ پلکهای خیسِ خود
پنهان کن
مغز متفکر جهان شیعه کتابی از ذبیح الله منصوری درباره امام صادق(ع) است. این کتاب در دهه ۱۳۵۰ش در ایران منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفت و بارها تجدید چاپ شد. آشتی دادن علم و دین از دغدغههای اصلی این کتاب است. مترجم مدعی است این کتاب، اقتباس و ترجمه کتابی است که جمعی از نویسندگان در مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ فرانسه نوشتهاند.
«غرش طوفان» روایتی جذاب از وقایع انقلاب فرانسه، دلایل و چگونگی بروز آن است. کتابی که در واقع گزیدهای از چهار کتاب «گردنبند ملکه»، «آنژ پیتو»، «کنتس دوشارنی» و «شوالیه دومزونروژ» نوشتۀ آلکساندر دوما است.
جستارهای گردآوریشده در این کتاب، شامل طیف متنوع اما پیوستهای از مطالعات فروید دربارۀ نِوروزها و بهطور عمده هیستری و نِوروز وسواس است که از رهگذرشان میتوان از تحولات صورتگرفته در رویکرد او نسبت به اختلالهای روانی، ریشهها و چگونگی پیدایش آنها، نحوۀ دستهبندی و شیوۀ درمانشان تصوری پیدا کرد. این نوشتهها هم حاصل تلاشهایی مداوم برای صورتبندی نظریِ یافتههای بالینی بر زمینی نوظهور و جدیدند و هم بخشی از مسیر کلی تاریخ روانکاوی را ترسیم میکنند.
نوشتههای بالینی فروید نشان میدهند که کشف قارۀ ناخودآگاه شبیه گذرکردن از دل جنگلی تاریک بوده که نیازمند میزان بالایی از صبر و حوصله، درک نقاط انسداد و کاستیهای نظری، شهامت جستوجوی مسیرهای تازه و ابداع مفاهیمی جدید برای پیریزی شالودههای این مسیرهاست. این تقلای دشوار و پرفرازونشیب قبل از هرچیز از بطن تجربهای مشخصاً مدرن شکل گرفته، تجربۀ مواجههای خاص میان بیمار و درمانگر که متضمن انبوهی از سردرگمیها، تجدید خاطرهها، طفرهرفتنها، مقاومتها و بیدارکردن دردهای خفته است، تجربهای که چشمی بینا و گوشی شنوا و حساس به کوچکترین جزئیات را میطلبد.
تیمور ورمش[1] در سال 1967 در نورنبرگ آلمان پا به جهان نهاده است، مادرش آلمانی بود و پدرش تبار مجاری داشت. او در دانشگاه ارلانگن سیاست و تاریخ خواند و سپس بهعنوان روزنامهنگار به کار پرداخت، تا سال 2001 برای نشریات ابندسایتونگ[2] و اکسپرس شهر کلن مطلب مینوشت و پس از آن هم برای نشریات زیادی کار کرده است. تا سال 2009 بهعنوان نویسندۀ پشت پرده، چهار کتاب منتشر کرد و دو کتاب دیگر او در حال آماده شدن است.
کتاب «او بازگشته است» که اینک ترجمۀ آن تقدیم خوانندگان فارسیزبان میشود، در سال 2012 در نمایشگاه کتاب فرانکفورت عرضه شد و خیلی زود به مقام اول لیست مشهور نشریۀ اشپیگل[3] دست یافت. از این اثر فقط در آلمان حدود یک میلیون نسخه کتاب و بیش از سیصدهزار نسخۀ الکترونیکی و صوتی به فروش رسیده است. حق ترجمۀ کتاب هم به 38 زبان داده شده است. انتشارات باستای لوبه[4] حقوق مربوط به ساختن فیلمی را از روی این کتاب به مؤسسۀ برلینر میتوس فیلم[5] واگذار کرده و در حال حاضر تیمور ورمش در حال بازنویسی فیلمنامه است که گفته میشود در سال 2014 اکران میشود. کتاب هجویهای تلخ و گزنده از زنده شدن مجدد هیتلر در تابستان 2011 است، جایی که او را بهعنوان یک بازیگر به رسمیت میشناسند و برنامهای تلویزیونی در اختیارش مینهند تا به نشر افکار خود و عوامفریبی بپردازد. کتاب «او بازگشته است» هجویهای دربارۀ به سخره گرفتن افکار عمومی و تأثیر رسانههای عمومی در تغییر نگرش افراد، حتی در جامعهای پیشرفته چون آلمان است. میشائل تسوکوس[6] دربارۀ آن نوشته: «کتابی فوقالعاده است، باورکردنی نیست که چگونه آدم پس از خواندن چند صفحه شروع به مشاهده و تحلیل مسائل از دید آدولف هیتلر میکند.»
اشترن[7] دربارۀ آن آورده: «از یک سو بینهایت بامزه است، زیرا این مرد طرز سخن گفتن دیکتاتور را بینقص بیان میکند. از طرف دیگر، خنده به سرعت در گلوی آدم گیر میکند.»
دفترچه تلفنی که بی وقت پیدا می شود ریتم کند روزهای گرم تابستان کهن سالی ژان داراگان را به هم می ریزد. ژیل اتولینی، شانتال گریپی، گی تورستل و آنی آستران… آنی آستران نام زنی است که ناخواسته از بین تمامی نامها و نوشته ها از هزارتوی پرونده ای جنایی سر بیرون می آورد و مثل یک چراغ قوه نور می اندازد به قسمت تاریکی از زندگی ژان داراگان، همان قسمتی که او موفق شده بود تمام این سالها در تاریکخانه فراموشی حبس شان کند. و این قصه شرح جستجویی است برای به یاد آوردن آنی.
فرهنگ حاضر ویژگیهایی دارد که شاید در آثاری مشابه کمتر یافت شود. در این فرهنگ افزون بر تبیین اصطلاحات، نهادها و مکتبهای سیاسی، تلاش بر این بوده که آگاهیهای لازمی نیز دربارهی فیلسوفان و نظریهپردازان علوم سیاسی و سیاستمداران ارائه گردد. الگوی فراهمآورنده در گزینش عناوین و مدخلها، عمدتاً «فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد»بوده که در حال حاضر یکی از مراجع اهل فن است، با تأکید بر این نکته که در شیوهی کار ما تنها گزینش عناوین به پیروی از فرهنگ آکسفورد بوده و در توضیح و شرح مربوط به هر مدخل با تألیف و نیز ترجمه از مراجع و منابع دیگر، سعی کردهایم بهروزترین اطلاعات و آگاهیها تا زمان انتشار این فرهنگ به دست داده شود.