لنگستون هیوز – شکسپیر در هارلم
سرودۀ لنگستون هیوز
ترجمۀ حسن علیشیری
من یه کاکاسیام:
سیاه مثل شب که سیاهه،
سیاه مثل اعماق آفریقای خودم.
یه برده بودم:
سِزار بهم گفت پلههای جلو درو تمیز کنم.
چکمههای واشنگتن رو من واکس زدم.
یه کارگر بودم:
زیر دستای من اهرام قد کشیدن.
من شِفته واسه وولورثبیلدینگ درست کردم.
یه خواننده بودم:
تموم راه از آفریقا تا جُرجیا
رانههای غمگینم رو به دوش کشیدم.
من موزیک رگتایم رو دُرست کردم.
یه قربانی بودم:
بلژیکیها دستامو تو کنگو بریدن.
هنوزم تو میسیسیپی منو لینچ میکنن.
من یه کاکاسیام:
سیاه مثل شب که سیاهه،
سیاه مثل اعماق آفریقای خودم.
شکسپیر در هارلم با لنگستون هیوز
"شکسپیر در هارلم" عنوان مجموعه اشعار لنگستون هیوز، نویسنده و شاعر نامدار آمریکایی است. انتشارات نگاه این مجموعه شعر را، با ترجمه ای از حسن علیشیری به مخاطبان خود عرضه کرده است. برای خرید این کتاب اینجا کلیک کنید.
احمد شاملو مجموعهى آثار، دفتر دوم: گزینه ای از شاعران بزرگ جهان
احمد شاملو
این دفتر شامل ترجمه های احمد شاملو از شاعران زیر است:
لنگستون هیوز
گابریل ماریانو
اویدیو مارتینس
اکتاویو پاز
ویلیام فاکنر
فدریکو گارسیا لورکا
ایلیا ارنبورگ
بوریس پاسترناک
یقیشه چارنتس
ناظم حکمت
یانیس ریتسوس
و . . .
عصری به نام احمد شاملو
جمعه 21 آذرماه، مصادف است با سالروز میلاد یکی از اعجوبه ها و نوابغ تاریخ ادبیات فارسی، یعنی زندهیاد احمد شاملو؛ بزرگمردی که به راستی توانست رمز جاودانگی را دریابد و برای همیشه در یاد و خاطر مردم زنده بماند. چندی قبل، داشتم به اتفاق تکهای از مستندی قدیمی از زندگی احمد شاملو را مرور می کردم؛ آنجا که محمود دولت آبادی از او میخواهد تا کمی راجع به مفهوم زندگی و مرگ توضیح بدهد. شاملو در پاسخ می گوید تولد یک اتفاق است و مرگ، یک واقعیت. بعد هم توضیح میدهد که تعریف مرگ، بر تعریف زندگی میچربد و...