عبید

گپ و گفتی با جواد مجابی به بهانه رمان «عبید بازمی‌گردد» در انتشارات نگاه

نگاه: سید فرزام حسینی/ نیم قرن نوشتن و تاب آوردن در مصاف با كلمه، شوخی نیست. نیم قرن درگیری با ممیزی و منتظر چاپ ماندن هم شوخی بردار نیست. به طریق اولی‌تر، اینكه در شاخه‌های مختلف هنر و ادبیات دستی برده باشی و اسمی هم ازت به جا مانده باشد باز هم كار آسانی نیست، از نقاشی و روزنامه‌نگاری گرفته تا شعرنویسی و رمان اما دكتر «جواد مجابی» همه اینها با هم هست. همان‌طوری كه در پایان این گفت‌وگو در پاسخ سوال آخرم گفته است كه چرا از نوشتن خسته نمی‌شود، با تمام اتفاقاتی كه بر خودش و آثارش طی...

ادامه خواندن ←

احضار عبید زاكانی به قرن حاضر

نگاه: سید فرزام حسینی/ نیم قرن نوشتن و تاب آوردن در مصاف با كلمه، شوخی نیست. نیم قرن درگیری با ممیزی و منتظر چاپ ماندن هم شوخی بردار نیست. به طریق اولی‌تر، اینكه در شاخه‌های مختلف هنر و ادبیات دستی برده باشی و اسمی هم ازت به جا مانده باشد باز هم كار آسانی نیست، از نقاشی و روزنامه‌نگاری گرفته تا شعرنویسی و رمان اما دكتر «جواد مجابی» همه اینها با هم هست. همان‌طوری كه در پایان این گفت‌وگو در پاسخ سوال آخرم گفته است كه چرا از نوشتن خسته نمی‌شود، با تمام اتفاقاتی كه بر خودش و آثارش طی...

ادامه خواندن ←

از غربت، با عشق

مجموعه نامه‌های هانیبال الخاص به محمود مشرف آزاد تهرانی(م.آزاد)

با مقدمه و کوشش محمد مفتاحی

انتشارات نگاه

 

آن چه می‏خوانید نامه‏‌های نقاش مشهور معاصر، هانیبال الخاص، به شاعر نام آشنا، م. آزاد (محمود مشرف آزاد تهرانی) است. از شواهد امر چنین بر می‌‏آید که نامه‏‌نگاری بین این دو چهره‌ی شناخته شده‏ی هنر و ادب معاصر، حدود یک دهه ادامه داشته است؛ اما با تأسف آن چه در اختیار ماست، بیش‏تر مربوط به سال‏های 1964 تا 1966 است. البته لازم به ذکر است که از سال 1967 نیز تک و توک نامه‏هایی وجود دارد.

درباره‌‏ی اهمیت این نامه‌‏ها و علت انتشار آن‏ها، باید به چند نکته اشاره کنیم: نخست این که در این نامه‌‏ها، عمق ارتباط بین این دو چهره‏‌ی مهم ادب و هنر سرزمین‏مان روشن می‏‌شود. رابطه‏‌ای که بی‏‌شباهت به رابطه شمس و مولانا نیست. در اغلب این نامه‏‌ها، شیفتگی هانیبال الخاص به م. آزاد به روشنی دیده می‏شود. حتی گاهی خود الخاص به رابطه‌ی شمس و مولانا اشاره می‏کند: «…من هر چه به گذشته بیش‌تر فکر می‏کنم و به خصوص آن زمان کوتاه، که عمری بود و زندگی و به قول تو آن راه رفتن‏‌ها در حاشیه‏‌های آن سرزمین، محبت‌‏ام به تو بیش‌تر می‏شود. البته سخت است، ابراز این نوع حرف‏ها که به معاشقه می‏ماند؛ ولی این حرف‏ها حتی مولوی و شمس‌‏بازی نیست. دوستی خالص و الخاص است و من هر چه فکر می‏کنم که زندگی جز لذت این همدمی‏‌ها و هم‏نفسی‌‏ها نیست و مرگ جز غم از دست دادن آنان. و هر وقت این حرف‏ها را گفتیم، خجالتی بود و فلسفه‌‏بازی، برای جبران آن خجالت و بله و نه خیر (!)»

ادامه خواندن ←

مردم‌شناسی و موسیقی نوار ساحلی شیبکوه

محسن شریفیان

منطقۀ «شیبکوه» واقع در حاشیۀ شمالی خلیج فارس با تاریخی پرفراز و نشیب و فرهنگ و تمدن کهن و متاثر از رویدادهای بندر مهم «سیراف» به عنوان یک میراث شفاهی در حال فراموشی است. در جنوب ایران و به ویژه منطقۀ شیبکوه، نقش فرهنگی و روند تاریخی و اجتماعی ساز نی‌انبان به عنوان یکی از شاخص‌ترین سازهای این منطقه زوایای بسیاری دارد که برای درک هویت قومی، فرهنگی و موسیقیایی منطقه بسیار حائز اهمیت است. بررسی ساز نی‌انبان در منطقه و مطالعۀ تاریخچه و تحولات این ساز از منظر نام، شکل ظاهری، سبک نوازندگی، قطعه‌ها و مقام‌های موسیقی، همنوازی با دیگر سازها می‌تواند به نوعی راوی مردم‌شناسی و تاریخ این نوار محصور در دریا و کوه باشد.

ادامه خواندن ←

حديث غربت جان : بيست و پنج مقاله و يك گفت و شنود

محمد استعلامى

این مجموعه حاوی 35 مقاله و یك گفت‌وگو از دكتر استعلامی، در حوزه ادبیات كلاسیك ایران است. برخی از مقالات پیش از این به زبان انگلیسی در مجلات مختلف به چاپ رسیده بود كه اینك ترجمه فارسی آنها در كتاب آمده است. عناوین برخی مقالات عبارتند از: عرفان و تربیت در دیدگاه انسان امروز، بازآفرینی شاهنامه در هنر نمایش، شریعت و طریقت دو راه به یك مقصد، گفتم: ز كجایی تو؟، طلوع و غروب شمس تبریز در قونیه، نقد كلیات عبید، درك منطقی كلام حافظ، بوف كور را دوباره بخوانیم، حافظ دل‌سوخته بدنام افتاد، كلام دیوان حافظ، مردم در شعر سیمین بهبهانی، شمایل معشوق در كلام حافظ و…

ادامه خواندن ←

عبيد بازمى‌گردد

جواد مجابی

شاعران ايران بنابر سنتى كهن، خردورزى و چند و چون در كار جهان و انسان را بيشتر در شعرهاى خود مطرح كرده‌اند. به دلايلى، هسته اصلى تأملات متفكران ايرانى در شعرشان پنهان شده، در سراسر تاريخ سير كرده و در حافظه جمعى ايرانيان جا خوش كرده است. اين بينش انديشمندانه به درجات در شعرهاى گويندگان پارسى زبان ديده مى‌شود. در سعدى، تجربه‌گرايى جامعه‌نگر با حس و هيجانات شاعرانه درآميخته و در بوستان و غزل‌هايش بازتاب يافته است، هرچند او مجال داشته بسيارى از باورهايش را در گلستان آشكار سازد. در فردوسى حماسه و اسطوره‌هاى شاهنامه همچنين رفتار نظامى در خمسه‌اش محملى شده است تا خردگرايى و عبرت‌انگيزى غالبآ از تجربه‌هاى خاص شعرى سبق ببرد. در سنايى و عطار، عرفان و نقد اجتماعى عرصه را بر هنر شاعرى تنگ مى‌كند. مولوى آگاهانه يا نياگاه، كاركرد شعر را از امور غيرشعرى كه به ضرورت‌ها بر شعر تحميل شده است جدا مى‌كند. در مثنوى چهره اجتماعى خود را به عنوان آموزگارى خردمند ترسيم مى‌كند كه مشتاق عرضه تعليماتش به مشتاقان است، سوداهاى جنون‌آميز خاطرش را در غزليات شمس بازتاب مى‌دهد كه فرياد روح خودمختار اوست. البته در اين تعبير وجه غالب منطق آموزه‌ها با خيالات شاعرانه مورد نظر است و بسامد حالت‌ها را در نظر داشته‌ام؛ گرنه در مثنوى گاه زيباترين شعر ناب را شاهد هستيم. بارى، شاعران بزرگ هر يك به گونه‌اى در عالم خردورزى و تجربه‌گرايى و عرفان و شعريت غرقه‌اند، تنها كسى كه با همان تمركز مولوى در دنياى عرفان شاعرانه، در جهان طنز و طيبت غرقه است و با آن فضا هم‌سو و هم‌ذات شده؛ عبيد است. او دمى از آن نگاه و بينش خندستانى به جهان فارغ نيست. به هر چيز و هر كس كه نگاه مى‌كند و مى‌انديشد، آن را جز در قالب يك شوخى مكرر و مضحكه‌اى فاجعه‌بار نمى‌يابد. گويى اين رباعى را نه به قصد تخطئه شخصى پرآزار، بلكه براى بيان جهانى ناسازگار سروده است كه چون توده‌اى از وحشت مكرر در عين حال مضحك، ناخوانده خود را بر رندان گوشه‌گرفته تحميل مى‌كند :

ادامه خواندن ←

از قلعه تا سرحد

جواد مجابی

بهتر است بگوییم جواد مجابی یکی از شناخته شده‌ ترین روشنفکران و هنرمندان معاصر که نامش همیشه در میان بزرگان آمده است جواد مجابی که او را به عنوان شاعر و طنز پرداز معاصر می شناسند در سال ۱۳۱۸ در قزوین به دنیا آمد . مجابی شاعر ، نقاش ، محقق ادبی – هنری ، روزنامه نگار ، طنزپرداز ، نمایشنامه نویس ، فیلمنامه‌ نویس و داستان نویس است از مجابی تا به حال ده‌ ها کتاب در زمینه داستان منتشر شده است  .جواد مجابی در شهری به دنیا آمده است که طنزاندیشان بسیاری از آن برخاسته اند و همواره در تاریخ طنز نام همشهریانش آمده است ؛ عبید زاکانی ، میرزا علی اکبرخان دهخدا ، سید اشرف الدین گیلانی ،عارف قزوینی ، بهاءالدین خرمشاهی و بسیاری دیگر از قزوینیان نشان داده اند که در خرده فرهنگ این دیار نشانه هایی بزرگ از طنزاندیشی و ظریف و لطیف گویی وجود داشته است . مجابی از خانواده ای قدیمی و ریشه دار از قزوین است .جواد مجابی اوایل دهه ۴۰ لیسانس حقوق و دکترای اقتصاد را از دانشگاه تهران گرفت . جواد مجابی در رشته های حقوق و اقتصاد و مجسمه سازی تحصیل کرده است و از دانشگاه تهران دکترای اقتصاد گرفته است ، اگر چه در زندگی اش هر کاری کرده است جز اقتصاد و گفته است که از اعداد همواره می هراسد :

« بی عدد بود ، با عدد آشنا شد ، به عدد سواری داد ، بی عدد در خاک شد »جواد مجابی  ۱۹ سال کارمند دادگستری و بعد کارشناس فرهنگی وزارت فرهنگ و هنر بود . هم زمان ، روزنامه نگاری حرفه‌ ای را در بین سال‌ های  ۱۳۴۷ – ۱۳۵۸ در روزنامه اطلاعات با عنوان دبیر فرهنگی روزنامه ادامه داد . بعدها با مجلات ادبی ایران از جمله فردوسی ، جهان نو ، خوشه ، آدینه و دنیای سخن همکاری داشت . جواد مجابی در اواخر سال ۵۷ به اتفاق جمعی از همکاران مطبوعاتی اش در کیهان و آیندگان همچون عمید نائینی ، مهدی سحابی ، فیروز گوران ، سیروس علی ‌نژاد و محمد قائد تصمیم به بنیاد کانون مستقل روزنامه‌ نگاران گرفتند اما با حوادث سال ۵۸ این پروژه منتفی شد .از جواد مجابی بیش از ۵۰ اثر چاپ شده است که عمدتاً شامل ۸ مجموعه شعر ، ۴ مجموعه داستان کوتاه ، ۹ رمان ، چندین نمایشنامه و فیلمنامه و داستان کودکان و آثار طنز و طرح‌های هجایی و چند مجموعه مقالات و چند شناخت‌نامه ادبی درباره نویسندگان و شاعران ایران است . علاوه بر انتشار شعرها و رمان‌ها و داستان‌ها ، کار عمده مجابی ، تحقیق درباره نوپردازان هنرهای تجسمی ایران است که بالغ بر ۶ جلد می‌شود ، و این کتاب تاریخ تحلیلی زندگی و آثار نقاشان و مجسمه سازان ۵۰ سال اخیر است . جواد مجابی همسر آسیه جوادی است و دو فرزند دارد و به عنوان طنز پرداز مدرن شهرت دارد و طنز را در شکل‌ های مختلف کلامی و تصویری تجربه کرده است . نقاشی مدرن را به تفنن تجربه و چند نمایشگاه از کارهای خود عرضه کرده است . جواد مجابی در حال حاضر پژوهش مفصلی در زمینه تاریخ طنز در متون ادبی ایران را ادامه می ‌دهد که سیر شوخی ‌های ادبی را در کتاب ‌های نظم و نثر ایران طی هزار و اندی سال بر پایه تحولات اجتماعی ترسیم می ‌کند . جواد مجابی همچنین نقاشی مدرن را به تفنن تجربه کرده و چند نمایشگاه از کارهای خود عرضه کرده ‌است. از جواد مجابی تا به حال ده ‌ها کتاب تأثیر گذار و پرطرفدار در زمینه ی داستان منتشر شده ‌است و عموماً کتاب‌های جواد مجابی با اقبال خوبی از سمت خوانندگان ، علی ‌الخصوص خوانندگان حرفه ‌ای ، مواجه می ‌شود . مجابی بارها از سوی مجامع اروپایی و آمریکایی برای سخنرانی درباره ی هنر و ادبیات ایران دعوت شده ‌است و یکی از نمایندگان شاخص ادبیات معاصر ایران محسوب می‌ شود .جواد مجابی یک همه کاره فرهنگی است.  روزنامه نگاری که نوشتن برای روز را در دورانی از عمرش جدی گرفت . طنزنویسی خلاق و اندیشمند که در دوران جوانی اش بیشتر طنزنوشت ، اما همیشه طنز را جدی گرفت . شاعری که شاید دوست دارد بیش از هر چیزی به این نام خوانده شود . داستان نویس و رمان نویسی که از موقعیت تلخ انسانی داستان ساخته است . پژوهشگری در حوزه ادبیات که آثاری ماندگار در شناخت دیگران نوشته است . منتقد و محقق حوزه هنرهای تجسمی که بخش مهمی از زندگی اش را در حوزه زیبایی های تصویری گذرانده است . داستان نویس کودکان که چند سالی از عمرش را در خلق اثر برای کودکان گذرانده است .

ادامه خواندن ←

از قلعه تا سرحد رمانی از جواد مجابی

نگاه : جواد مجابی در بسیاری از آثارش تاریخ را عرصه روایت داستان‌های خود قرار می‌دهد و این مساله در تازه‌ترین کتاب‌های منتشر شده او، یعنی دو کتاب «عبید بازمی‌گردد» و «از قلعه تا سرحد» هم دیده می‌شود. از قلعه تا سرحد، رمانی در 12 فصل است که در عناوین برخی از فصل‌ها زمان تاریخی‌ای که داستان در آن تاریخ روایت شده دیده می‌شود، از جمله سال 32 و شهریور 1320. بخش‌هایی از فصل هشتم این رمان با نام «شهاب 1320» در ادامه می‌آید: «وقتی شهریور 20 رسید، آخان بابا پس از آن همه بگومگو که یک فصل ادامه داشت،...

ادامه خواندن ←