سینما
سینما
سینما،پژوهش،هنر،بهزاد عشقی،انتشارات نگاه
فرهنگ سینمای ایران
فرهنگ نامه سینمایی
مرگ سینمایی
سینمای ژانپیر ملویل
نوشتۀ روئی نوگویرا
عباس نادران
فکر میکنم من در فرانسه آخرین شاهد زندۀ سینمای پیش از جنگم. روزی دیگر نخواهم بود و در آن روز کسی نیست تا خاطراتم از این چیزها را به یاد داشته باشد و بتواند فیلمهای زمان ما را در جایگاهی واقعی که لایقش هستند، قرار بدهد. فیلمی که در آوریل 1934 اکران شد دقیقاً شبیه همان فیلمهایی نیست که ما این روزها در سینماتک میبینیم؛ پس من از خودم میپرسم آیا فیلمهای من اصلاً ارزش دارند _ و فکر نکنید که تلاش میکنم ادای آدمهای فروتن را درآورم _ تا برخی دربارهاش حرف بزنند، مثل من که دربارۀ فیلمهای آنها حرف میزنم؟
«از یادداشت ژانپیر ملویل بر کتاب»
سینماگران زن (فرهنگ چهره های مطرح سینمای ایران از آغاز تا امروز)
گلنوش امید
جمال امید
این فرهنگ برای معرفی چهره ها مبنا را بر این گذارده است که هنرمند دست کم یک بار، در سینمای حرفه ای، فعالیتش را ثبت کرده باشد، هنرمندانی که در این مجموعه به آنها پرداخته شده شامل: کارگردان، نویسنده ی فیلمنامه، تهیه کننده، مجری طرح، مدیر تولید، طراح صحنه، تدوینگر، گوینده، آهنگساز، عروسک گردان، منشی صحنه، عکاس، فیلم بردار، چهره پرداز، منتقد فیلم و … است که مطابق روال معمول مولف سعی شده تا مجموعه ی کارهای یک هنرمند مرور شود، البته در این مرور قصد داوری یا قضاوت و یا اصولاً هر گونه اظهار نظری نیست، حجم و کمیت این شناسنامه ها نیز با طول مدت فعالیت یا تعداد فیلم هایی که بازی یا کار کرده است ارتباط پیدا می کند و معنا و مفهوم دیگری ندارد.
مرگِ سینمایی
محسن دامادی
چهار داستانِ کتابِ مرگ سینمایی نخستین بار در سال 1371 منتشر شد، پس از آن، کتاب پشتِ دیوارِ نگاه ماند… کار ندارم این نگاه! روا بود یا ناروا.
اکنون و در سال 1402 قرار است کتابِ مرگ سینمایی با همتِ انتشارات گرامیِ نگاه تجدید چاپ و منتشر شود. حروف چاپِ نخست کتاب، روی بدسلیقگیِ من ریز بود که در این چاپ بهتر و به همین دلیل تعداد صفحاتِ کتاب نسبت به چاپِ نخست بیشتر شد، ولی داستانها همان است که در آن سالها و از نگاه حساسِ نوجوانی دیده بودم.
تردید ندارم بچههای این زمانه نیز در این داستانها رگههایی پُر رنگ از همدلی با حالِ خودشان خواهند دید…
نویسنده