سرگذشت نیكلای دوم آخرین تزار روسیه و همسرش الكساندرا كه بر یك صد و سی میلیون نفر از مردم روسیه ی آن زمان سلطنت می كردند از حیرت انگیزترین و عبرت آورترین سرنوشت های تاریخ بشر است.
رابرت ماسی نویسنده ی آمریكایی برای تألیف كتاب مذكور دست به تحقیقی كامل، جامع و دقیق زده و در شرح زندگی نیكلای دوم و همسرش و نگارش شرح حال این دو، فقط به خاطرات و یادداشت های كسانی مراجعه كرده كه تماس مستقیم با امپراتور و همسرش داشته اند.
فساد سیاسی عصر تزار روزنامه شرق در یادداشتی به معرفی رمان رستاخیز پرداخته است که در ادامه می خوانید: شرق: وقتی از رمان کلاسیک و به ویژه کلاسیک های بزرگ قرن نوزدهم حرف می زنیم، بیشک لئو تولستوی یکی از نخستین نام هایی است که به یادمان می آید؛ نویسنده ای که شاهکارهایی به یادماندنی چون «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» را در تاریخ ادبیات جهان به یادگار گذاشته است. تاریخ روسیه، زندگی و فرهنگ مردم این کشور، اخلاق و سیاست، معنای هستی و مفاهیمی چون عشق، زندگی و مرگ و نیز آنچه روح روسی نامیده می شود،...
کتاب پیش رو شرح زندگی و مبارزات مشهدی بیگ عزیز بیگوف، یکی از رهبران حزب بلشویک در آذربایجان شوروی و دیگر مبارزان چپگرا در دورهٔ استیلای روسیه تزاری بر این سرزمین است. این وقایع در زمان حکومت مطلقه نیکولای دوم، آخرین تزار روسیه و اوایل انقلاب اکتبر روی داده است. در این دوران مبارزات انقلابی پرولتاریای روسیه به اوج خود میرسد و به پیروزی بلشویکها میانجامد. در این مسیر بسیاری شجاعانه مبارزه میکنند و میمیرند. بایرام نماد مردمانی است که ظلم را برنمیتابند و به پا میخیزند.
«رستاخیز» سومین رمان بزرگ لئو تولستوی است که در سال 1899 منتشر شد. و به نوعی حاصل دوران پختگی و تحولات عمیق فکری او به شمار میرود. تولستوی در این اثر سترگ با ارائهی تصویر سیاه و هولناک از نابرابری و فساد سیاسی دوران تزار، جامعهی روسیه را به نقد کشیده و آن را به بازگشت به آموزههای مسیحیت دعوت میکند. منتقدین ، آثار تولستوی را جاده صافکن انقلاب 1905 و متعاقب آن، انقلاب بزرگ اکتبر میدانند. داستان رستاخیز با نمایی از فضای طبقاتی و ترسیم دادگاههای آشفتهی روسیه آغاز میشود… «نیلیدوف»، اشرافزادهای خوشگذران که در جایگاه هیئت منصفه قرار گرفته در مواجهه با ماسلووا، زنی متهم به قتل، به یاد میآورد که در دوران نوجوانی، برای ارضای هوای نفس خود، چگونهماسلوورا ندیمهی روستایی خود را در مسیر تباهی و گناه قرار دادهاست. لحظهای تاثیرگذار در وجدان او که باعث تغییراتی عمیق در روح عدالتخواه او میشود. دلیل مانایی و شکوه این کتاب، تفصیل سرگذشتی است که تولستوی با بازدید از زندانها و سفر به مناطق دوردست سیبری، تاریخ این سرزمین را در قالب یک داستان به رشتهی تحریر در آورده است.
هر قدر اثرى مستدلتر و اتكاى آن بر اسناد و دادههاى واقعى (فاكتها) محكمتر باشد مطابقت آن با حقيقت عينى بيشتر خواهد بود. ارزش عظيم دو كتاب تاريخ مشروطه و تاريخ هيجده ساله آذربايجان تأليف احمد كسروى در همين است. انقلاب مشروطه كم يا بيش انقلابى از نوع انقلابات بورژوايى بود كه صد سال پيش از آن در غرب رخ داده بود و هدف آن نابودى استبداد شاه و درباريان و استقرار قانون بود. عمدهترين نيروهاى مشروطهخواه را «بازارىها»، پيشهوران و تهىدستان شهرى و روحانيان وابسته به آنان تشكيل مىدادند. درباريان فاسد و مستبد، تيولداران و مالكان بزرگ اراضى و نيز روسيه تزارى دشمنان آن بودند. احمد كسروى روابط درونى و مبارزه طبقات مزبور با يكديگر را بهخوبى درك كرده آنها را نه بهعنوان امرى جامد و ساكن بلكه بهمثابه فرايندى تاريخى در پيدايش، رشد و تكاملشان در نظر مىگيرد. كسروى خصوصيات انقلاب مشروطه و جزر و مدهاى آن، روحيات خوب و بد ملت، و جنبههاى مثبت و منفى رهبران آن را در دورانهاى مختلف با صداقت و درستى تشريح و توصيف نموده است.
داستان در مورد مشروطه طلبان است و تلاش «روس»های تزاری و زیردستان آنها، برای خاموش کردن قیام. ماجرا در «تبریز» اتفاق میافتد، زمانی که «ستارخان»، گویا از بین رفته، و شایع شده که عمویش «امامقلی» میخواهد به شهر قشون کشی کند، و «روس»ها در به در به دنبال او میگردند. «امامقلی» در حقیقت وجود خارجی ندارد، و سردمداران نهضت، برای حفظ روحیه ی مردمان این شایعه را راه انداخته اند. همزمان با همین سخنها، غریبه ای به نام «حیدر» وارد شهر شده، و همه گمان میبرند که او «امامقلی» است و…
ساعدی در اواسط دهه ی 30، دهه ی شکست، با نام مستعار “گوهرمراد” ظهور کرد. ابتدا داستان ها و نمایش نامه هایش در مجلاتی نظیر “سخن” و “صدف”، و از ابتدای دهه ی چهل، مجموعه های داستان و نمایش نامه هایش منتشر شدند، و روی صحنه آمدند. در اواسط دهه ی چهل، به عنوان یکی از دو سه تن نمایش نامه نویس برتر ما شناخته شده بود. داستان های “گاو” و “دایره مینا”، ساخته ی داریوش مهرجویی، و “آرامش در حضور دیگران” ساخته ی ناصر تقوایی … فیلم نامه هایی هستند برگرفته از آثار ساعدی، که اغلب خود در بازنوشتنشان همکاری داشته است.
جرای رمان دانشکدههای من از این قرار است که ن.یورنیف دوست ماکسیم گورکی فکر دانشکده رفتن را بهسر او میاندازد و گورکی را ترغیب میکند که برای ورود به دانشکده به قازان برود و در همین روایت است که با رسیدن به قازان پی میبرد دشواری تحصیل در دانشکدههای دوره تزاریسم این فرصت را نمیدهد و میگوید که «من اگر فکر رفتن به ایران را میکردم از فکر رفتن به دانشکده عاقلانهتر بود»، هرچند امکان به دانشکده رفتن راوی/ شخصیت اصلی داستان در این روایت فراهم نمیشود اما فرصتی بهدست میآید تا ماکسیم گورکی مانند سایر آثارش روزگار سیاه مردم روسیه در دوره تزاری را روایت کند. ماکسیم گورکی در رمان دانشکدههای من میگوید: «نتیجه افکارم از سرگذشتهای خویش و کتابهایی که خوانده بودم بهدستم آمده بود. برای اینکه از یک امر واقعی داستان عجیبی بسازم و رشته نامریی در اساس آن ریشه دوانیده باشد زیاد بهخود زحمت نمیدادم».
آلکسی ماکسیموویچ پِشکوف (به روسی: Алексей Максимович Пешков) که بیشتر با نام ماکسیم گورکی (به روسی: Максим Горький) شناخته میشود (۲۸ مارس ۱۸۶۸ – ۱۸ ژوئن ۱۹۳۶)، داستاننویس، نمایشنامهنویس و مقالهنویس انقلابی روس و از بنیانگذاران سبک رئالیسم سوسیالیستی بود. از آثار او میتوان نمایشنامهٔ چهار پردهای در اعماق، رمان مادر (که معروفترین اثر او نیز هست)، آدم بیکاره، ارباب، آرتامانوفها (که در ایران به نام تجارت آرتامانوف معروف است) و استادان زندگی را ذکر کرد. گرچه او را بیشتر به عنوان یک نویسنده، در سطح جهانی میشناسند و ستایش میکنند، از رهبران جنبش انقلابی روسیه نیز به شمار میآید.
به عقیدهی بسیاری از هگل پژوهان مقدمههایی که هگل بر برخی آثار بزرگ خود، از جمله زیبایی شناسی و پدیدارشناسی روح، نوشته خود آثاری مستقل به شمار می روند و چنان که هگل در برخی از این آثار تصریح کرده است مقدمهنویسی او نه در حکم چکیده و زبدهی اثر اصلی است و نه درآمدی برای آشنایی خواننده با آنچه در پی میآید، بلکه تأملی است در کلیت و جوهرهی اثر. هگل هنر را همچون تجربهای معنوی از دین و فلسفه متمایز میسازد، سپس به بحث نظری دربارهی هنر میپردازد و سرانجام آن را هم از زیبایی طبیعت ممتاز میشمارد و هم دامنهی سخن را به نبوغ هنرمند و اصالت او میکشاند. هگل در فلسفهی هنر خود خاصه زیر تأثیر و نفوذ وينكلمان، كانت و شیلر است و تز «پایان هنر» او به ویژه در هایدگر و آدورنو تأثیر ژرف داشته است. زیباییشناسی هگل شرحی گسترده و فراخ دامن از زیبایی در هنر، تحول تاریخی هنر و تک هنرهایی چون معماری، مجسمهسازی، نقاشی، موسیقی و شعر است. تحلیلهای ممتاز و پرتأثیر او در هنر مصری، مجسمهی یونانی و تراژدی کهن و مدرن مایهی شگفتی زیباییشناسانی است که همه همت خود را به زیباییشناسی و مسائل استحسانی معطوف داشتهاند و در نظر بسیاری از پژوهندگان زیباییشناسی هگل یکی از بزرگترین دستاوردهای نظریهی زیباییشناسی از هنگام فنّ شعر ارسطو است.
نان و شراب یکی از شاخصترین رمانهای قرن بیستم است؛ رمانی گرم و گیرا دربارۀ به قدرت رسیدن فاشیسم در ایتالیا و ظهور رژیمی که با قلدری و زورِ برهنه پا بر آزادی و زندگی مردم میگذارد.
داستان در دوران حکومت موسولینی اتفاق میافتد. دورانی که فقرا، مستمندان، دهقانان و روستائیان با بدبختی و مصیبت روزگار میگذرانند. از سویی کلیسا که به دولت فاشیستی موسیلینی یاری میرساند، با ترویج باورهای خرافی مردم را ساکت نگه داشته است، اما قهرمان رمان اینیاتسیو سیلونه تلاش میکند مردم را بیدار کند. روحیه مقاومت شخصیتهای این رمان در برابر ظلم و بلایای فاشیسم نشان میدهد که چگونه روحِ ناسور و ستمکشیده ملت ایتالیا در دوران حکمرانی فاشیستها آنچه را نشدنی به نظر میآید شدنی میکند، آن هم با دستانی خالی.
اینیاتسیو سیلونه یکم مه ۱۹۰۰ در ایتالیا به دنیا آمد. دوران کودکیاش در فقر سپری شد و در زلزلۀ سال ۱۹۱۵ ایتالیا پدر، مادر و پنج برادرش را از دست داد. او سال ۱۹۲۱ مبارزه علیه دولت موسولینی را آغاز کرد. رمان نان و شراب نخستین بار در سال 1936 زمانی که سیلونه در سوئیس دوران تبعیدش را میگذراند منتشر شد.
تاریخ امپراتوری روسیه سرشار از جنگ، درگیری طبقاتی، رسوایی سلطنتی، و ظهور و سقوط امپراتوری است. این کتاب روسیه تزاری را از دریچه اجتماعی و مادی از جمله تغییرات در زندگی درباری، زندگی رعیتی/دهقانی، کلیسای ارتدکس و تأثیرات رهایی و صنعتی شدن، از تولد مسکو تا ظهور کمونیسم بررسی میکند.