این مجلد مجموعهجستارها، یادداشتها و نامههایی است به انتخاب ژیژک و مقدمۀ او از دو سال آخر زندگی فعال لنین و تلاش او در غلبه بر مشکلاتی که دولت شوروی در پایان جنگ داخلی با آنها مواجه بود: مبارزه برای یافتن راههایی جدید برای سازماندهی زندگی روزمره در دولت نوپا؛ مشکلات وفادار ماندن به بینش کمونیستی و درعینحال اجتناب از دو تلة فرصتطلبی غیراصولی و سازشناپذیری جزمی؛ نیاز به ترکیب انضباط نظامی با دموکراسی پرولتری؛ تهدید شوونیسم روسی و…
ژیژک پیش از ورود به نوشتهها در مقدمۀ روشنگرش بر کتاب، انقلاب اکتبر و مسائل بعد از آن را با سه مفهوم روانکاوی فرویدی، یادآوری و تکرار و حلوفصل، بررسی و خواننده را در خواندن این متون به رویکری خاص مجهز میکند.
فیلسوف فرهیخته تنها میتواند از قدرت زبان طبیعی برای توصیف، اگر نه واقعاً برای ساختن جهان، شگفت زده شود. قدرت زبان تا جایی که در تاریخ طبیعی و علم نیز پیش روی کرده است به اندازه کافی تأثیرگذار است، اما ظرفیت تجلی قوه زبانی انسان زمانی خود را نشان میدهد که به قلمروهای اجتماعی و فرهنگی روی میآوریم، جایی که زبان نقش سازندهای را ایفا میکند.
جای تعجب نیست که یونانیان باستان هم زبان و هم خود عقل را تحت یک اصطلاح واحد یعنی لوگوس درک میکردند! حال در ریشه همه اینها، کارکرد دلالتی خود کلمه نهفته است. بنابراین رشته نشانهشناسی که ماهیت نشانهها و فرآیندهای شکلگیری آنها جهت درک پرورش یافته دانش و زندگی را مطالعه میکند، باید برای ذهن هیجانانگیز و کلیدی باشد. از این رو، زمانی که یک شخصیت ادبی مشهور مانند اومبرتو اکو، رماننویس ایتالیایی، نوشتن شرحی از این پدیدهها را در اثری مثل این کتاب به عهده میگیرد، باید از آن استقبال کرد.
کسی نیست که نام افلاطون را نشنیده و از شهرت و مقام مخصوصی که این کتاب در میان کتب فلسفی و اجتماعی جهان دارد بی خبر باشد. مسائلی که در این کتاب طرح شده مهمترین موضوعهایی است که بشر از بدو پیدایش فکر به آن توجه داشته و مادام که باقی است، توجه خواهد داشت، و به همین جهت است که با آنکه بیش از دو هزار و سیصد سال از تاریخ تألیف این کتاب میگذرد، هنوز مطالب آن تازگی دارد و هیچ یک از آنها برای همیشه حل نشده و شاید هرگز حل نشود. فلسفه زندگی و مرگ، بقای روح، چگونگی عالم بعد، دینداری، اخلاق، عشق، فلسفه، اصول تربیت، کشورداری، هنرهای زیبا، حکمت الهی، اینها موضوع های کتاب است. موضوع هایی است که فکر انسان را همیشه به خود مشغول داشته و احساسات بشری را برانگیخته، عقاید و افکار متضاد، نه تنها در طی قرنهای مختلف، بلکه حتی در آن واحد به وجود آورده.
کتاب حاضر اثری موثق، روشمند، موجز و جامع درباره سیاست و روابط خارجی افغانستان در صدساله اخیر است. نویسنده، دکتر محسن مدیرشانه چی، از معدود صاحب نظران عرصه افغانستان شناسی است که علاوه بر تحقیق و نگارش آثاری در این حوزه، تدریس موضوعاتی از این دست را در دانشگاههای ایران و افغانستان عهده دار است و از این رو اثر حاضر را به حق می توان چکیده و ماحصل سال ها پژوهش و تدریس ایشان به شمار آورد. در این اثر پس از بیان برخی مباحث نظری درباره سیاست خارجی و اشاره ای در هر مورد در انطباق آن با سیاست خارجی افغانستان، سیر سیاست خارجی این کشور در صد سال اخیر، که طی آن افغانستان با کسب یا استرداد استقلال به تنظیم و پیشبرد سیاست خارجی خود پرداخته، بررسی شده است. معرفی مختصر پادشاهان یا رؤسای جمهور افغانستان، اصول کلی و رویکردها و راهکارهای شاخص سیاست خارجی و مهم ترین حوادث و وقایع حیطه سیاست خارجی هر دوره، از جمله نکاتی است که در این اثر مطمح نظر نویسنده قرار گرفته است.
اصول و قواعد مندرج در این کتاب را نباید به منزلۀ حکم یا قانونی غیرقابل تخطی تلقی کنیم. این اصول، چنان که خود استانیسلاوسکی بارها گفته است، باید با توجه به شرایط زمانی و مکانی و نیازهای مادی و روحی مورد بررسی قرار گیرند و با محک تجربه سنجیده شوند. و در عین حال، نظریههای دیگر و جدیدتر را نیز باید در کنار آن مورد مطالعه قرار داد تا از کژراهههایی که در کمین نگرش یک جانبه نشسته است دوری کنیم.
«عشق و یک دروغ» رمان عاشقانهای در مورد یک عشق نافرجام که گذر زمان آن را دستخوش تغییرات میکند. روایتی از یک رابطه پرفراز و فرود که نویسنده نه چندان آشنا- مارگریت وست- آن را دستمایهای برای تبلیغ اصول و ارکان اخلاقی و تاثیرات آن بر زندگی هر فرد قرار میدهد. دختری از طبقه متوسط به نام سیسیلی واتسون، برای گذراندن تعطیلات خود به هتلی ساحلی سفر میکند و در آنجا، تصادفا با نجیبزادهای آشنا میشود که باعث بوجود آمدن عشق عمیقی میان این دو نفر میگردد. رابطهای که با یک دروغ، تبدیل به نفرت و جدایی میشود، غافل از آنکه سرنوشت آنها چنان درهم تنیده است که مجددا در مسیر یکدیگر قرار میگیرند.
این کتاب درباره شناخت روشهاى تاریخ هنر و بررسى مسایل مربوط به تفکر تاریخى به رشته تحریر درآمده است؛ و پژوهشى است در خصوص آنچه تاریخ علمى هنر مىتواند انجام دهد، درباره امکانات و محدودیتهاى آن. این کتاب حاوى اندیشههایى فلسفى درباره تاریخ است، ولى اشارهاى به فلسفه تاریخ به معناى طرح نظرى تاریخ جهان، یا منطق فرآیند تاریخى و حتى پیشگویى تاریخى ندارد؛ در اینجا کوششى براى استنباط فرآیند تاریخ از اندیشهاى والا یا گنجاندن همه رخدادهاى گذشته و آینده در یک قالب واحد به عمل نمىآید. از این لحاظ، به اصول راهنماى من در نگارش کتاب تاریخ اجتماعى هنر (1951) وفادار است. لیکن، دیدگاه و شکل تشریح موضوع، از پایه با کتاب یاد شده متفاوت خواهد بود. در آن کتاب، روش توصیفى را براى خود برگزیدم و هدفم این بود که پیشپنداشتهاى نظرى و قوانینى را که گمان مىکردم کشف کردهام بهطور کامل تابع توصیف و تفسیر پدیدههاى تاریخى گردانم. در آنجا وظیفه برگزیدن و انتقاد کردن از مقولههایى که مبناى ادامه تفسیر بودند به خواننده کتاب واگذار شده بود. عمدآ از نوشتن پیشگفتارى به منظور
توضیح مستقیم درباره هدفها و روش کارم خوددارى کردم. در یک معنا، کتاب کنونى مىخواهد جاى آن پیشگفتار نانوشته را بگیرد. در اینجا پیشپنداشتهاى فلسفى مفهوم تاریخ هنر از دیدگاه من، روشن و کامل مطرح شدهاند و از مدارک تاریخى فقط براى نمایاندن مفاهیم بنیادى از نوع روشمند سود جستهام. این بار، خواننده مىتواند در پرتو تجربههاى شخصىاش در زمینه هنر و با یارى گرفتن از نگرش تاریخى خویشتن، این نظریهها را محک بزند. هر جا عدم توافقى احساس کند، ممکن است نویسنده یا خواننده در خطا بوده باشند؛ نویسنده، در صورتىکه واقعیات مشخص تاریخى را که موضوع کارش هستند از نظر انداخته باشد، و خواننده در صورتىکه نتوانسته باشد از عهده تجرید لازم براى هر پژوهش روشمند برآید.
فرهنگ حاضر به روش الفبايى ـقياسى تنظيم شده است. براى روشن شدن امتياز اين روش بر روشهاى متداول تنظيم فرهنگهاى زبان، ابتدا به اختصار به روش الفبايى تنظيم فرهنگها و محدوديتهاى ناشى از آن مىپردازم و سپس روش الفبايى ـقياسى و امكانات آن را مطرح مىكنم :
در روش الفبايى، كه معمولا فرهنگهاى زبان (و مجموعههاى ارجاعى ) بر آن اساس تنظيم شدهاند، هر مدخل در رديف الفبايى خود قرار مىگيرد و هر واژه به صورتى مستقل از واژههاى ديگر ضبط مىشود. گاهى مجموعههاى ارجاعى به روش موضوعى طبقهبندى مىشوند. براى اين كار، ابتدا مجموعه را بر اساس حوزههاى مفهومى و موضوعات سازندهاش به زيرمجموعههاى جداگانه تقسيمبندى مىكنند و سپس واحدهاى مربوط به هر زيرمجموعه را در آن مىگنجانند. چنانچه اين واحدها درون هر زير مجموعه موضوعى به ترتيب الفبايى ضبط شوند، طبقهبندى آنها موضوعى ـالفبايى يا (مختلط ) است.
محدوديت اصلى استفاده از فرهنگهاى الفبايى، خطى بودن ضبط مدخلهاى آنهاست. واژههاى اين فرهنگها با هم ارتباط ندارند و معمولاً منزوىاند. استفاده كننده فرهنگ بايد واژهاى را در جايى بيرون از فرهنگ بشنود يا ببيند و بعد به سراغ فرهنگ زبان برود. به بيان ديگر، فرهنگ الفبايى مشخصات واژههايى را در اختيار ما مىگذارد، كه خود به دنبالشان هستيم و واژهاى را كه صورت آن را نشناسيم به ما معرفى نمىكند. از آنجا كه اصولاً تعداد واژههايى كه در فرهنگ زبان ضبط شوند، به مراتب بيشتر از تعداد واژههايى است كه در زبان روزمره استفاده مىكنيم يا در محدوده مطالعات خود مىبينيم و مىشنويم، امكان زياد وجود دارد كه با بسيارى از واژهها مواجه نشويم و در نتيجه به فرهنگ زبان مراجعه نكنيم. و اين سبب مىشود كه فرهنگ زبان بيش از آنكه جنبه آموزشى داشته باشد، نقش يك مرجع صِرف را بازى كند.
کتاب گذار به موج سوم جامعهشناسی، بر آن است تا اصول مشترک اندیشههای آنتونی گیدنز، پیربوردیو و یورگن هابرماس را در رهیافت کنش و ساختار، تاکید بر فرهنگ، ارتباطات و زبان و نیز وجود رابطهی دیالتیکی بین آنها، که از مولفههای تفکر دو رویکرد یاد شده است، بر رسد.
براى ما ايرانيان كه از اصول و فنون تئاتر و درامنويسى متأسفانه بىخبر ماندهايم اين كتاب به عقيده مترجم فايده بسيار دارد. زيرا مصنف موضوع را از جنبههاى مختلف مورد مطالعه قرار داده و از اينرو نهتنها براى نويسندگان بلكه براى عموم مردم سودمند مىباشد. وقتى ما به نكات فنى آثار ادبى و به مشكلات كار نويسندگان آگاه مىشويم از نوشته آنها بهتر و بيشتر لذت خواهيم برد. نكات فنى كه در اين كتاب راجع به آن بحث شده فقط مربوط به نمايشنامهنويسى نيست بلكه در داستاننويسى و افسانهسرايى و داستان فيلم و انواع مختلف نويسندگى نيز مفيد است. بحث و تحقيق در اين موضوع در زبان فارسى بىسابقه مىباشد و لذا اين كتاب، كه در بين كتابهاى خارجى نيز، در نوع خود كمنظير است (و ما آن را از بين هشت كتاب ممتاز ديگر برگزيدهايم) مىتواند در ازدياد ذوق و قوه ادراك و تشخيص خواننده تأثير فراوان داشته باشد. پس از خواندن اين كتاب شما ديگر از ديدن فيلمهاى مبتذل بازارى يا نمايشنامههاى خودمانى لذت نخواهيد برد و سعى خواهيد كرد توجه خود را روى خصال و صفات ذاتى يا اكتسابى قهرمانان حوادث كه از پيچيدهترين نكات هر اثر دراماتيك است و علل روانى و معنوى بروز حوادث متمركز سازيد. اين كتاب طريقه انتقاد صحيح كردن را به ما مىآموزد و علل ملالآور بودن فلان نمايش يا فلان فيلم را تا حدى به ما نشان مىدهد.