افسانه‌ های آذربایجان

صمد بهرنگی

بهروز دهقانی

 افسانه قسمت مهمى از فولكلور را تشكيل مى‌دهد. در افسانه‌ها علاوه بر چيزهاى ديگر كه عمومآ از فولكلور عايد جامعه‌شناسان و غيره مى‌شود مى‌توان بهترين و اصيل‌ترين زبان نثر را پيدا نمود. به‌علاوه افسانه‌ها سرشار از تركيبات و تعبيرهاى لطيف زبان‌ها هستند. مثلا در داستان‌هاى كوراوغلو مى‌توان بهترين نمونه نثر زبان تركى را سراغ گرفت.نگفته پيداست كه افسانه‌هاى هر ملت و كشورى داراى ويژگى‌هايى است كه آن‌ها را از افسانه‌هاى ملل ديگر متمايز مى‌كند. در شرايط اقليمى مختلف و از ميان حوادث و شرايط تاريخى گوناگون افسانه‌هايى با خصوصيات متنوع و مختلف زاده مى‌شود. مثلا آن‌چه در نظر اول در فولكلور سياه‌پوستان ديده مى‌شود رنج و حسرت و اندوهى است كه طى هزاران سال بردگى و استثمار بر آن‌ها سنگينى كرده، لاجرم بازتاب آن در فولكلورشان آشكار است.اصولا فولكلور نشان‌دهنده و منعكس‌كننده احوال و افكار و آرزوهاى طبقات محروم و پايين اجتماع است و گاهى كه از بالاترها و اشراف صحبت مى‌شود هنگامى است كه طبقات محروم به ناچار ضمن امرار معاش و تحصيل روزى با آن‌ها برخورد مى‌كنند.چون روى سخن در اين مقاله با افسانه‌هاى آذربايجان است همين‌قدر مقدمه‌چينى هم كفايت مى‌كند

*

در دو سه جاى ديگر هم گفته شده كه مى‌توان داستان‌هاى فولكلور آذربايجان را سه دسته كرد :

  1. داستان‌هاى حماسى مخلوط با عشق‌هاى پهلوانى و دلاورى‌ها و مبارزه با پادشاهان و خوانين و فئودال‌ها. از اين دست داستان‌ها مى‌توان داستان‌هاى بسيار شورانگيز كوراوغلو را نام برد كه هفده داستان است؛ بعد هم داستان‌هاى كتاب دده‌قورقود.
  2. افسانه‌هاى صرفآ عاشقانه. از اين نوع مى‌توان از داستان‌هاى بسيار مشهور «عاشق غريب»، «طاهر ميرزا»، «اصلى و كرم»، و غيره و غيره نام برد.
  3. افسانه‌هايى كه براى بچه‌ها و نوه‌ها و نتيجه‌ها در شب‌هاى دراز زمستان پاى كرسى براى سرگرمى و فرو رفتن به خواب شيرين و شكر گفته مى‌شود. هر كس دست‌كم نام پنجاه داستان از اين دست را مى‌داند. در اين‌جا فقط مى‌پردازيم به خصوصيات افسانه‌هاى دسته سوم.

195,000 تومان

جزئیات کتاب

وزن 500 گرم
ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

بهروز دهقانی, صمد بهرنگی

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

چهارم

قطع

رقعی

تعداد صفحه

272

سال چاپ

1402

موضوع

افسانه های آذربایجان

تعداد مجلد

یک

وزن

500

گزیده از کتاب افسانه های آذربایجان نوشتۀ صمد بهرنگی

کتاب افسانه های آذربایجان نوشتۀ صمد بهرنگی

روزی بود روزی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود. دو تا برادر بودند، یکی هفت تا دختر داشت، آن یکی هفت تا پسر. پدر پسر هر وقت برادرش را می دید او را ریشخند می کرد و می گفت: سلام علیکم، پدر هفت ماده سگ، پدر هفت دختر، خجل می شد سرش را پایین می انداخت و می رفت به خانه اش

در آغاز کتاب افسانه های آذربایجان می خوانیم

مشخصات قهرمان در افسانه‌هاى آذربايجان           7

دختر حاجى صياد          11

پدر هفت دختر و پدر هفت پسر     19

آدى و بودى       27

قصه آه    35

دختر درزى و شاه‌زاده      44

شتر و روباه        48

آلتين‌توپ           50

اذان‌گو    59

گل خندان          71

اى واى هاى       77

نخودى    86

پيرزن و سه دخترش        90

ملك‌محمد          94

بيزووم    105

عروسك سنگ صبور       107
بى‌بى‌لى‌جان        112

موش گرسنه       117

ديو پخمه           120

شير و روباه        124

هفت جفت كفش آهنى، هفت‌تا عصاى آهنى           126

رفيق خوب و رفيق بد      136

به دنبال فلك      141

فاطمه خانم        145

پيراهن عروسى از سنگ آسيا        155

پسر زرنگ و دختر تنبل پادشاه     158

انار خاتون         162

محمد گل‌بادام     169

گرگ و روباه      176

پرنده آبى           184

درويش و ميوميو خانم و دختر غازچران     191

گل و «سيناور»    198

دختران انار        210

شاهزاده حلوافروش         220

تيزتن     227

روباه و پيرزن خمره‌سوار   237

گنج       244

كچل مم‌سياه       247

انتشارات نگاه

کتاب افسانه های آذربایجان نوشتۀ صمد بهرنگی

 افسانه قسمت مهمى از فولكلور را تشكيل مى‌دهد. در افسانه‌ها علاوه بر چيزهاى ديگر كه عمومآ از فولكلور عايد جامعه‌شناسان و غيره مى‌شود مى‌توان بهترين و اصيل‌ترين زبان نثر را پيدا نمود. به‌علاوه افسانه‌ها سرشار از تركيبات و تعبيرهاى لطيف زبان‌ها هستند. مثلا در داستان‌هاى كوراوغلو مى‌توان بهترين نمونه نثر زبان تركى را سراغ گرفت.نگفته پيداست كه افسانه‌هاى هر ملت و كشورى داراى ويژگى‌هايى است كه آن‌ها را از افسانه‌هاى ملل ديگر متمايز مى‌كند. در شرايط اقليمى مختلف و از ميان حوادث و شرايط تاريخى گوناگون افسانه‌هايى با خصوصيات متنوع و مختلف زاده مى‌شود. مثلا آن‌چه در نظر اول در فولكلور سياه‌پوستان ديده مى‌شود رنج و حسرت و اندوهى است كه طى هزاران سال بردگى و استثمار بر آن‌ها سنگينى كرده، لاجرم بازتاب آن در فولكلورشان آشكار است.اصولا فولكلور نشان‌دهنده و منعكس‌كننده احوال و افكار و آرزوهاى طبقات محروم و پايين اجتماع است و گاهى كه از بالاترها و اشراف صحبت مى‌شود هنگامى است كه طبقات محروم به ناچار ضمن امرار معاش و تحصيل روزى با آن‌ها برخورد مى‌كنند.چون روى سخن در اين مقاله با افسانه‌هاى آذربايجان است همين‌قدر مقدمه‌چينى هم كفايت مى‌كند

*

در دو سه جاى ديگر هم گفته شده كه مى‌توان داستان‌هاى فولكلور آذربايجان را سه دسته كرد :

  1. داستان‌هاى حماسى مخلوط با عشق‌هاى پهلوانى و دلاورى‌ها و مبارزه با پادشاهان و خوانين و فئودال‌ها. از اين دست داستان‌ها مى‌توان داستان‌هاى بسيار شورانگيز كوراوغلو را نام برد كه هفده داستان است؛ بعد هم داستان‌هاى كتاب دده‌قورقود.
  2. افسانه‌هاى صرفآ عاشقانه. از اين نوع مى‌توان از داستان‌هاى بسيار مشهور «عاشق غريب»، «طاهر ميرزا»، «اصلى و كرم»، و غيره و غيره نام برد.
  3. افسانه‌هايى كه براى بچه‌ها و نوه‌ها و نتيجه‌ها در شب‌هاى دراز زمستان پاى كرسى براى سرگرمى و فرو رفتن به خواب شيرين و شكر گفته مى‌شود. هر كس دست‌كم نام پنجاه داستان از اين دست را مى‌داند. در اين‌جا فقط مى‌پردازيم به خصوصيات افسانه‌هاى دسته سوم.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “افسانه‌ های آذربایجان”