خیام و پسا خیامیان

فیض شریفی

« ربایی » از جمله قالب هایی است که تا به امروز اصالت خود را از دست نداده و به دلیل دارا بودن خصوصیات ساختاری و ویژگی ایجاز که از مهم ترین قالب های این قالب به شمار می رود، هم چنان قابل توجه است. محور اصلی این کتاب اندیشه ی خیام و شاعران پسا خیامی است، به ویژه در سه شاعری که در عصر حاضر بصورت برجسته و خاص به این قالب عنایتی داشته اند: نیما یوشیج به این دلیل که تقریبا در همه ی مضامین خیامی ربایی هایی سروده و ایرج زبردست و ایرج صف شکن که از این جهت می توان گفت پس از خیام شاعرانی بوده اند که این قالب را به دگرگونی نزدیک کرده اند.

12,500 تومان

شناسه محصول: 99216 دسته: , ,

جزئیات کتاب

وزن 300 گرم
ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

فیض شریفی

نوع جلد

شومیز

SKU

99216

نوبت چاپ

دوم

شابک

978-600-376-202-2

قطع

رقعی

سال چاپ

1397

تعداد صفحه

150

موضوع

شعر فارسى

تعداد مجلد

یک

وزن

300

در آغاز کتاب خیام و پساخیامیان می خوانیم :

کتاب خیام و پساخیامیان نوشتۀ فیض شریفی

 

فهرست مطالب

واژه نهان 9

سیری کوتاه در تاریخچه‏یِ ربایی 12

 

خیام و حافظ 25

الف: تصاویر: 26

٭ دیدگاه اندیشگانی و مضمون و بیان مشترک: 27

1- اعتراض به تقبیح شراب 27

2- حسرت از ناپایداری عمر: 28

3- اغتنام وقت، خوش بودن، بر باد شدن: 31

4- ندانم گرایی: 33

5- طرح نو و ناخشنودی افراد فاضل و آزاده از روزگار: 38

6- پوچ‏گرایی: 39

7- ریا ستیزی: 40

 

خیام و نیما 43

1- اغتنام وقت، خوش بودن، برباد شدن: 47

2- حسرت از ناپایداری عمر: 48

3- اعتراض به تقبیح شراب و مستی: 49

4- ندانم‏گرایی: 51

5- گریز ناپذیری مرگ: 52

6- تناسخ: 56

  1. رنج هستی: 60
  2. بی‏خبری از آینده، نفی حیات پس از مرگ، خوش زیستن،… 75
  3. پوچی: 82
  4. سرزنش زهد ریایی، نفرت از ریاکاری: 84
  5. نکوهش ظلم، عدالت‏طلبی، قناعت 85

ایرج زبردست/ شاعری که فقط ربایی می‏گوید: 91

 

خیام و زبردست 94

 

خیام و ایرج صف‏ شکن 107

نشانه‏های واژگانی در اشعار خیام و صف شکن: 116

شگردها و شاخصه‏های واژگانی و تکیه کلامی خیامیان: 118

بخش دوم : نوسروده‏ها [ربایی‏های ایرج صف شکن] 121

فرایند: 129

شطحیات(لبریخته‏ها): 130

 

پی‏نوشت‏ها 135

فهرست بعضی از منابع و مؤاخذ 137

نمایه شاعران و نویسندگان و… 143

 

 

واژه نهان

از نظر تاریخی، درون‏مایه‏یِ شعر خیام، به پیش از او می‏رسد. «اصطلاح غنیمت دم»[1] نخستین بار در غزلی از هوراس، شاعر نامدار رومی، آمده و هم او به پرداخت ژرف‏تر این بن مایه‏یِ ادبی، همت گمارده است. این مضمون، در ادبیات یونان باستان و در آثار ادبی سایر ملل نیز به کرات رخ نموده و بر کوتاهی عمر و ناگزیری مرگ، تأکید داشته است. چه بسا این درون‏مایه‏یِ مکرر را بتوان پژواک اندیشه‏های فلسفی اپیکور دانست.

در شعر اروپایی، قالبی چهار مصراعی وجود دارد که یک گونه‏یِ آن مصراع‏های اول و دوم و چهارمش قافیه‏دار است و به قالب «عمر خیامی» شهره است.[2]

اما ترجمه‏یِ آزاد «ادوارد فیتز جرالد» از ربایی‏های خیام، به سال 1859م و بی ذکر نام مترجم به چاپ رسید. روایت فیتز جرالد، نه پایبندی او به اصل ربایی‏ها؛ بلکه عصاره‏یِ روح جاری در آنهاست. صور خیال جان‏دار، غریب و دور این سروده‏ها موجب کشش علایق عصر ویکتوریایی به سوی مشرق زمین می‏گشت و بن مایه‏یِ اپیکوری آنها را به جنبش ادبی زیباگرایی، پیوند می‏داد.

حزن رمانتیک این ترانه‏ها، طلایه‏دار شعر بدبینانه‏یِ شاعران پرآوازه‏یِ انگلیسی همچون «ماتیو آرنولد»، «جیمز تامسون» و «توماس هاردی» گردید.[3]

«ربایی» از جمله قالب‏هایی است که تا به امروز، اصالت خود را از دست نداده، و به دلیل دارا بودن خصوصیات ساختاری و ویژگی ایجاز، که از مهم‏ترین قابلیت‏های این قالب به شمار می‏رود، هم‏چنان قابل توجه است. ایجاز از ویژگی‏هایی است، که ادبیات معاصر، در پی دستیابی به تکنیک‏های نوین در آن، ابتکار و خلاقیت فراوانی را به کار گرفته است.[4]

از سوی دیگردرون مایه‏یِ اندیشه‏یِ خیام و قالب ربایی، دو عنصر تفکیک ناپذیرند. تعامل این دو فرم و محتوا در طول تاریخ ادبیات، گویای این مطلب است که ربایی در این مضامین، بهتر پرورده شده؛ چنان که این نوع اندیشه نیز در این قالب بیش از هر قالب دیگری، شکوفا و ناب، جلوه کرده است.

محور اصلی این کتاب اندیشه‏یِ خیام و شاعران پسا خیامی است، به ویژه در سه شاعری که در عصر حاضر به صورت برجسته و خاص به این قالب عنایتی داشته اند:

نیما یوشیج به این دلیل که تقریبا در همه‏یِ مضامین خیامی ربایی‏هایی سروده و ایرج زبردست و ایرج صف شکن از این جهت که می‏توان گفت پس از خیام شاعرانی بوده اند که این قالب را (ربایی) به تحول و دگرگونی نزدیک کرده اند.

اما در این مسیر اندیشگانی و خطی- زمانی به صادق هدایت و نصرت رحمانی می‏رسیم که خارج از حیطه‏یِ ربایی اند اما ملهم از خیام‏اند و اشاره‏یِ ضمنی به آن‏ها- به دلیل تاثیر هدایت در سطح وسیع ادبیات معاصر و این که رمان بوف کور او مانیفست ادبیات مدرن ایرانی ست و دوم نقش نصرت رحمانی در شعر معاصر ایران است که جهان خیامی را در خود می‏گوارد- ضروری به نظر می‏رسد.

در این کتاب، آن چه مورد نظر بوده، نه تکنیک شعر شاعران که به کار گیری و کاربرد درون‏مایه‏ها و کرشمه‏سازی‏های فکری خیام است؛ بنابراین روشن است که اشعار و مطالب به گزین شده ارزش ادبی یکسانی ندارند، اما به دلیل مقایسه ای که خود به خود با کنار هم قرار گرفتن ابیات مختلف اتفاق می‏افتد، شناخت بیشتر از شاعران مورد نظر، در زمینه‏یِ ربایی، حاصل می‏شود.

مجموعه‏های بسیاری در این قالب به چاپ رسیده که از لحاظ شکل به ربایی نزدیک اند اما فشردگی و روح کافی و پرشور ربایی را ندارند.

سیری کوتاه در تاریخچه‏یِ ربایی

اوّلین شاعری که به ربایی توجه داشت، رودکی، پدر شعر کهن است. در دیوان بازمانده از او حدود 39 ربایی وجود دارد. احتمالاً تعداد زیادی از ربایی‏های او از بین رفته است. ربایی‏های او غالباً توصیفی و عاشقانه و مفرّح‏اند:

 

ای از گل سرخ، رنگ بربوده و بو

 

رنگ از پی رخ ربوده، بو از پی مو

 

گلرنگ شود چو روی‏شوید، همه جو

 

مشکین گردد چو موفشانی، همه کو

 

 

دوّمین شاعری که به ربایی اقبال داشته، فرخی سیستانی است که 36 ربایی دارد. نمونه‏ای از او:

 

یا ما سرِ خصم را بکوبیم به سنگ

 

یا او سرِ ما به‏دار سازد آونگ

 

القصّه در این زمانه‏یِ پر نیرنگ

 

یک کشته به نام، به که صد زنده به ننگ

 

 

اشعار فرخی سیستانی بسیار ساده است و معمولاً از آرایه‏های ادبی تهی. سوّمین شاعر، عنصری است که در دیوان او 77 ربایی وجود دارد:

 

در عشق تو کس، پای ندارد جز من

 

در شوره، کسی تخم نکارد جز من

 

با دشمن و با دوست، بدت می‏گویم

 

تا هیچ کسَت دوست ندارد جز من

 

 

عسجدی، منوچهری و ارزقی هروی نیز، در قرن پنجم ه.ق ربایی‏هایی دارند که همه در مضمون‏های ساده‏یِ عاشقانه پرداخته شده‏اند و قوی‏تر از اشعار فرخی و عنصری نیستند.

در همین قرن، ربایی‏هایی به ابوسعید ابی‏الخیر نسبت داده‏اند امّا در تحقیقاتی که از سوی ریپکا و دکتر شفیعی کدکنی صورت گرفته، اصولاً او شعری نسروده است. ربایی‏هایی که از او نقل می‏شود، بیشتر از باباافضل، خیام و یا مولاناست و یا این‏که شاعری مجهول آنها را سروده است.

دو نمونه:

 

بازآ بازآ هر آن که هستی بازآ

 

گر کافر و گبر و بت‏پرستی بازآ

 

این درگه ما درگه نومیدی نیست

 

صد بار اگر توبه شکستی بازآ

 

از واقعه‏ای تو را خبر خواهم کرد

 

و آن را به دو حرف مختصر خواهم کرد

 

با عشق تو در خاک، نهان خواهم شد

 

با مِهرِ تو سر ز خاک، برخواهم کرد

 

 

همچنین ربایی‏هایی از محمد غزالی و احمد غزالی و ابن سینا و عین القضات، در تاریخ ادبیات آمده است که به سختی می‏توان آنها را از هم تفکیک و ثابت کرد که از کدام یک از آنهاست.

نمونه‏ای از احمد غزالی:

 

در عالمِ خاک، خاک پاشیدم و رفت

 

صد دشمن و دوست، بر تراشیدم و رفت

 

با چون و چرایِ فلکم کاری نیست

 

چندان که به دانشم بشاشیدم و رفت

 

 

نمونه‏ای از ابن‏سینا:

 

ای کاش بدانمی که من کیستمی

 

سرگشته به عالم از پی چیستمی

 

گر مُقبلم، آسوده و خوش زیستمی

 

ورنه به هزار دیده بگریستمی

 

 

[1]– carpediem

[2]– Cuddon, J, A, A Dictionary of Literary Terms, Penguin books. London, 1984

[3]– Ous, Literature in English, Cambrige University Press, 1996.

[4]– واژه نهان: ربایی به معنی روا بودن، آواز سوزناك و ربایندگی یا به معنی عنوانی است كه بر پیشانی كتاب نهاده‏ایم. رباعی واژه‏ای عربی است كه خودِ پژوهشگران عرب آن را ترانه یا دو بیتی فارسی نامیده‏اند. واژه بیت هم همان «ویته» واژه‏یِ اوستایی است به معنای دو تكه و «بی‏تیه»   [Bitya] به معنی دومین است معنی «بی» اوستایی هم به معنی «دو» است و بیت هم اوستایی است به معنی دو لختی. در عربی معنی «خانه» كه سنخیتی با مضمون و شكل ساختاری ربایی ندارد. برای نمونه، شاید كشف مشابهت ربایی با پدیده‏یِ مینی مالیسم در ادبیات، زمینه‏یِ مطالعات سودمندی قرار گیرد.

 

انتشارات نگاه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “خیام و پسا خیامیان”