ژیژک و الهیات

آدام کوتسو

ترجمۀ علی قاسمی

آدام کوتسکو در کتاب حاضر کوشیده چرخش الهیاتی ژیژک را تبیین کند. به عبارت دیگر، کوتسکو درصدد آن است که نشان دهد چرا ژیژک در صورت‌بندی قرائت بدیع خود از ماتریالیسم دیالکتیکی ملزم بوده به سنت الهیات یهودی مسیحی روی آورد. پس کوتسکو علاوه بر ارائه شرحی موجز از بنیان‌های نظری اندیشه ژیژک در سنت روانکاوی لکانی در دو فصل نخست کتاب خط و ربط ارجاعات ژیژک را با ایده‌هایی همچون شریعت/قانون، عشق مسیحی، رخداد – مسیح و روح‌القدس و کسانی چون پولس رسول و ایوب و نیز دشواره‌های نظری ماتریالیسم دیالکتیکی ویژه او نشان می‌دهد. مؤلف کتاب که خود در سنت آکادمیک الهیات جدید بالیده، کوشیده نسبت قرائت ژیژک را با الهیات مسیحی و اندیشهٔ متألهان مسیحی معاصر، از دیتریش بونهافر و پل تیلیش گرفته تا تامس آلتیزر و جان ،میلبنک واکاوی کند.

 

125,000 تومان

جزئیات کتاب

ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

آدام کوتسو, علی قاسمی

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

اول

تعداد صفحه

283

سال چاپ

1401

موضوع

الهیات, فلسفه

وزن

350

کتاب ژیژک و الهیات نوشتۀ آدام کوتسکو ترجمۀ علی قاسمی

گزیده ای از کتاب

مقدمه
یک الهیات ماتریالیستی؟

اسلاوی ژیژک در سال‌های آغازین قرن بیست‏ویکم شهرت یافت. در آن مقطع، و از زمان انتشار اثری که برایش موفقیتی ناگهانی به همراه داشت، یعنی ابژۀ والای ایدئولوژی[1] (1989)، ده سالی می‏شد که او در برخی محافل آکادمیک انگلیسی‏زبان به شخصیتی بسیار مطرح بدل شده بود.([i]) بااین‏حال، پس از آرامش نسبی دهۀ 1990، هنگامی که رویدادهای سیاسی در ایالات متحده و اطراف و اکناف جهان بار دیگر صورتی اضطراری به خود گرفتند، ژیژک رفته‌رفته به‏گونه‌ای متفاوت شهرت یافت. در پی پاسخ مشهورش به حملات یازده سپتامبر، به برهوت امر واقعی خوش آمدید[2]،([ii]) ژیژک، بیش از آنکه یک شخصیت دانشگاهی مشهور باقی بماند، به روشنفکر حوزۀ عمومی بدل شد؛ کتابی که متشکل بود از رشته‌جستارهای سیاسی تقریباً دربارۀ هر مسئله‌ای که عاجل می‏نمود، و به‌تقریب در هر رسانه‌ای که ممکن بود: نیویورک تایمز[3]، ‏لاندن ریویو آو بوکز[4]، این دیز تایمز[5]، و حتی فارین پالِسی[6]. فراتر از آن، سخنرانی‌های عمومی او لبریز از جمعیت می‏شد، و او به موضوع یک فیلم مستند با عنوان ساده و صریح ژیژک![7] (2005) و فیلم دیگری به نام راهنمای منحرفان به سینما[8] (2006) بدل شد که در آن او صحنه‌هایی از فیلم‌های موردعلاقه‌اش را تفسیر می‏کرد. روی‌هم‌رفته، او در حال دستیابی به چنان سطحی از انگشت‏نمایی و حتی شهرت نمایشی بود که معمولاً برای فیلسوفان نمی‌توان تصور کرد. درحقیقت، پس از مرگ ژاک دریدا در سال 2004، او یحتمل نه‌تنها به مشهورترین فیلسوف زنده، که چه‌بسا به تنها فیلسوف حقیقتاً شهیر زنده بدل شد.

در نتیجۀ جلب توجهات فزایندۀ عموم به‏سوی او، در سال‌های اخیر شاهد انتشار شرح‌های مقدماتی متعددی دربارۀ اندیشۀ او بوده‌ایم. کتاب من، همانند آن کتاب‌ها، تا حدودی از آن تقاضای روبه‌رشدی منبعث شده که برای قرار گرفتن در جریان آخرین تحولات کلیات پیچیده و حجیم آثار ژیژک مساعدت می‏خواهد. بااین‏حال، مناسب بی‏واسطه‌تر نگارش این کتاب جنبۀ بخصوصی از بروندادهای ژیژک در آن سال‌ها است: علاقۀ او به الهیات به‏موازات گسترش آوازه‌اش فزونی یافته است. درگیری جدی او با الهیات با سوژۀ حساس[9] (1999) آغاز شد، که در آن، او فصلی کامل را به پاسخی انتقادی به کتاب پل قدیس: بنیاد کلی‏گرایی[10] آلن بدیو اختصاص داد.([iii]) در ساله‌هایی که در پی آمدند، او دست‏کم سه کتاب دربارۀ مسیحیت نوشت: مطلق متزلزل[11] (2000)، دربارۀ باور[12] (2001) و عروسک و کوتوله[13] (2003)؛ همچنین شاهکار خودخواندۀ او، یعنی منظر پارالاکسی[14] (2006)، دربردارندۀ فصلی مُشبَع و بسیاری فرازهای مطول دیگر است که به الهیات می‌پردازند.([iv]) سرزدن چنین رفتاری از شخصی که علناً به خداناباوری، ماتریالیست بودن و مارکسیست بودن خود اذعان کرده چه‌بسا مایۀ شگفتی باشد. بااین‏حال، ژیژک از آن بابت که مبادا کسی موضع او را با قسمی دعوت به معنویت[15] مشتبه سازد، نه‌تنها بر تداوم جهت‏گیری ماتریالیستی خود پای می‏فشارد، که در موضعی تهاجمی قرار می‏گیرد و می‏گوید:

مدّعای من اینجا صرفاً آن نیست که من از هر لحاظ یک ماتریالیستم، و اینکه هستۀ بنیاد‌براندازانۀ مسیحیت برای رویکردی ماتریالیستی نیز دسترس‌پذیر است؛ برنهاد من شدتی به‏مراتب بیشتر دارد: این هسته تنها برای رویکردی ماتریالیستی دست‏یافتنی است و بالعکس: برای آنکه ماتریالیستی راستین شویم، باید تجربۀ مسیحی را از سر بگذرانیم.([v])

هدف این کتاب درنهایت تبیین داوهای این برنهاد است: بَرزیدن الهیاتی ماتریالیستی در کار ژیژک دقیقاً متضمن چیست، و چه ‏چیز او را به‏سوی الهیات کشانده، و کار او چه معنایی برای متألهان ممکن است داشته باشد.

در گام نخست ضرورت دارد روشن شود ژیژک کیست، فارغ از آنکه فیلسوفی مشهور است که ازقضا دربارۀ الهیات بسیار نوشته است. ژیژک در سال 1949 در لیوبلیانا[16]ی اسلوونی (که در آن زمان بخشی از یوگسلاوی سابق بود) متولد شد، بیشتر عمر خود را تحت حاکمیت نسخۀ یوگسلاویایی کمونیسم زندگی کرد که با نام «خودمدیریتی» شناخته می‏شد. ژیژک هم از آغاز و از نوجوانی سودای فیلسوف شدن داشت، و به نظر می‌رسید در مسیر درست کسب یک جایگاه دانشگاهی باشد، تا آنکه مراجع دانشگاهی که پایان‏نامۀ کارشناسی ارشد او دربارۀ ساختارگرایی فرانسوی را بالقوه بنیاد‌براندازانه انگاشتند، و او را از ادامۀ مسیر حرفه‌ای‌اش بازداشتند. پس از چندین سال، نهایتاً در سال 1979 شغل پژوهشگری در مؤسسۀ جامعه‏شناسی دانشگاه لیوبلیانا به او پیشنهاد شد؛ جایگاه شغلی‌ای که او همچنان آن را در اختیار دارد. این جایگاه شغلی هیچ‏گونه مسئولیت تدریس به همراه نداشت؛ درحقیقت، رژیم [یوگسلاوی سابق] می‏خواست او را از هرگونه تأثیرگذاری بر ذهن‌های جوان تأثیرپذیر دور نگاه دارد؛ و بنابراین او می‌توانست علایق پژوهشی‌اش را تا هرکجا که این علایق او را بدان سوق می‌دادند پی بگیرد، ازجمله به آرشیوهای فیلمی که می‌توانست در آنها فیلم‌های خارجی سانسورنشده را ببیند.([vi]) او طی این دوران، با حلقۀ گسترده‌ای از لکانی‌های اسلوونیایی سروکار پیدا کرد که مشغول ازآنِ‏خودسازیِ فلسفیِ لکان به‏شیوۀ متمایز و مختص به خودشان بودند.([vii]) در سال 1981، او به پاریس راه یافت، جایی که تحت نظر ژاک‌الن میلر[17]، برجسته‌ترین شاگرد روان‏کاو فقید فرانسوی، ژاک لکان، تحصیل کرد، و یک مدرک دکترای دیگر در روان‏کاوی اخذ کرد. او در سال 1985 به اسلوونی بازگشت و در جنبش دموکراسی‏خواهانۀ روبه‌رشد آنجا به صدایی پرنفوذ بدل شد و در سال 1990 از طرف حزب لیبرال‌دموکرات در انتخابات ریاست‌جمهوری چهارنفرۀ کشور شرکت کرد و نفر پنجم شد.([viii])

زندگی ژیژک ازآن‌پس جریان بی‏وقفه‌ای از فعالیت دانشگاهی بوده است؛ نوشتن کتاب‌هایی متعدد به چندین زبان، ویراستاری چندین مجموعه‏مقالۀ انفرادی و همچنین مجموعه‏کتاب‌های متعدد، دریافت طیف گسترده‌ای از کرسی‌های استادی مهمان و سفرهای موفق بسیاری برای ارائۀ درسگفتار. به‏زعمِ من، بیش از هرچیز دیگر، همین انرژی پرجنب‏وجوش دیوانه‏وار عامل بخش اعظم اقبال گسترده به او بوده است، گرچه برخی در توضیح این اقبال گسترده به عوامل دیگری اشاره کرده‌اند. برای مثال، ژیژک، برخلافِ اکثر چهره‌های دانشگاهی، عادت دارد لطیفه، از‌جمله لطیفه‌های مبتذل، تعریف کند، و مکرراً از فیلم‌های عامه‌پسند مثال بیاورد. بی‌تردید این خصوصیات کار او را به‏نحوی بی‏واسطه مجذوب‏کننده‌تر می‏کند، اما آنها که به‌دنبالِ شنیدن لطیفه و تماشای فیلم‌اند، می‌توانند میل خود را خیلی آسان‌تر با رفتن به یک باشگاه کمدی یا صرف تماشای فیلم ارضا کنند. جذابیت راستین ژیژک، به‏نظرِ من، ناشی از شدت و حدّت محضی است که به آشکارترین صورت در سخنرانی‌های عمومی او مشهود است، گرچه به همان وضوح در نوشته‌های او نیز پدیدار می‏شود: ناگزیر باید تصدیق کرد که این شخص کسی است که کار نظری برای او مهم‌ترین کار است. به نظر می‌رسد مفسران نمی‌توانند در برابر وسوسۀ صحبت کردن دربارۀ رفتارهای آسیب‏شناختی[18] ژیژک مقاومت کنند؛([ix]) مثلاً تمایل او به تکرار، یا «تیک‌های عصبی» متعددش. بااین‏حال، بزرگ‌ترین امر آسیب‏شناختی در او همین میل بی‌اختیار و زورآور به فلسفیدن است؛ آسیبی که او به‏ظاهر برای درمان یا حتی تخفیف آن هیچ تلاشی نمی‏کند.

[1]. The Sublime Object of Ideology

[2]. Welcome to the Desert of the Real

[3]. The New York Times

[4]. The London Review of Books

[5]. In These Times

[6]. Foreign Policy

[7]. Žižek!

[8]. The Pervert’s Guide to Cinema

[9]. The Ticklish Subject

[10]. Saint Paul: The Foundation of Universalism

[11]. The Fragile Absolute

[12]. On Belief

[13]. The Puppet and the Dwarf

[14]. The Parallax View

[15]. spiritual awakening

[16]. Ljubljana

[17]. Jacques-Alain Miller

[18]. pathology

[i]. این عنوان فرعی کتاب عروسک و کوتوله (The Puppet and the Dwarf) است.

[ii]. Slavoj Žižek, Welcome to the Desert of the Real: Five Essays on September 11 and Related Dates (New York: Verso, 2002).

این جستار پیش از انتشارش در قالب کتاب، در بازنویسی‏های متعددی، آنلاین روی اینترنت قرار گرفت، هم در وبسایت ژیژک (http://www.lacan.com) و هم در فهرست‏های پست‏سپاری الکترونیکی دانشگاهی گوناگون؛ یکی از آن نسخه‏های متقدم‏تر جستار مذکور، اولین متنی بود که من از ژیژک خواندم.

[iii]. این عنوان فرعی کتاب عروسک و کوتوله (The Puppet and the Dwarf) است.

[iv]. این عنوان فرعی کتاب عروسک و کوتوله (The Puppet and the Dwarf) است.

[v]. Puppet and the Dwarf, 6.

در این نقل‏قول، همچون همۀ نقل‏قول‏هایی که از ژیژک در این کتاب آمده، تأکید ایتالیک متعلق به منبع اصلی است.

[vi]. این عنوان فرعی کتاب عروسک و کوتوله (The Puppet and the Dwarf) است.

[vii]. این عنوان فرعی کتاب عروسک و کوتوله (The Puppet and the Dwarf) است.

[viii]. این شرح مختصر از زندگی ژیژک عمدتاً مبتنی بر خلاصۀ زندگینامه‏‏واری است که در کتاب اسلاوی ژیژک نوشتۀ تونی مایرز آمده است:

Tony Myers, Slavoj Žižek (New York: Routledge, 2003)

مایرز همچنین نسخۀ الکترونیکی این کتاب را به‏صورتِ آنلاین در آدرس اینترنتی http://www.lacan.com/zizekchro.htm در دسترس قرار داده است. (ازقضا بررسی خود من دربارۀ بنیان‏گذاری عجیب‏وغریب یک ریاست‏جمهوری چهارنفره، نشان می‏دهد اسلوونی این ساختار را تنها برای دورۀ کوتاهی پس از استقلال حفظ کرد و ازآن‏پس، مدل سنتی‏تر ریاست جمهوری یک‏نفره را برگزید.)

[ix]. گرایشی که ژیژک در «با دوستانی این‏چنین، چه‏کسی به دشمن احتیاج دارد؟» که در کتاب حقیقت ژیژک (The Truth of Žižek, Paul Bowman and Richard Stamp (ed.) (New York: Continuum, 2007, 199)) منتشر شده، از آن گله‏مند است. آنها که ذوق و شوقی برای مباحثات جدلی دارند، نباید خواندن این پاسخ تند او به منتقدانش را فراموش کنند.

موسسه انتشارات نگاه

کتاب ژیژک و الهیات نوشتۀ آدام کوتسکو ترجمۀ علی قاسمی

موسسه انتشارات نگاه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ژیژک و الهیات”