توضیحات
گزیده ای از کتاب دلواپسی ها
…از سالن فرودگاه خارج شدیم. انواع و اقسام آدم ها با ملیت های مختلف خصوصا ایرانی در یک مسیری ایستاده بودند و هرکدام یک کاغذ و یا مقوایی را در دست داشتند – که اسم نفر و یا شرکت توریستی را نوشته بودند – تا مردم و مسافرین، راهنما یا به قول خودشون لیدرهای تورهارو پیدا کنند…
در کتاب دلواپسی ها می خوانیم
داستان که در ترکیه می گذرد
ماجراي جواني به نام «سهيل» روايت شده است. سهيل، پسرعموي يازده سالهاي دارد که به طور ناگهاني دچار تشنج ميشود و بيماريش مدتي ادامه پيدا ميکند. عمو که بسيار به پسرش وابسته است، از نظر روحي آشفته ميشود. پس از بهبودي نسبي سينا، خانواده تصميم ميگيرند که عمو را به همراه سهيل به سفر خارج از کشور بفرستند. آنها با يک تور گردشگري به ترکيه ميروند. در مدّت اقامت در ترکيه، سهيل با دختري جنوبي به نام «شراره» آشنا ميشود. آنها به هم علاقمند ميشوند و ماجراهاي جديدي در زندگي سهيل رخ ميده
دیدگاهها
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.