توضیحات
گزیده ای از کتاب ترانه های بهار
نگاهش کن / از سریر بلند گلوگاه / تا خیزآب آخرین تمنا / تنها یک حرف می آید / تا پیش تو باشد / نه خالی ست / نه پر / نه مغرور و نه شرمسار / می نشیند / بی اشکی و لبخندی / و غبار راه را کز مویش برگیرد / بر آن برفی می نشیند
در آغاز کتاب ترانه های بهار می خوانیم
غيبت در حضور 9
شبچراغ بلند عشق 11
آوازهى روشن اين پيوند 13
ترنجِ رنجِ تن 15
مرگ 17
ملاقات خواهرم، ساقى 18
مرگ پارياو 19
صدايت 21
ارمغان 23
باغوحش 27
زمان 28
غيبت از درخت زار 30
تأسى 32
ديدن صبح 34
زن مرد 35
از آشيانه 37
نسل گسسته 39
سوارهىِ روياها 40
درنوشتن 42
سازها 44
مبادله 46
سفر 47
رشك مىبرم، اى بامداد! 49
شهرنشين 51
شاعر در سوئد : 53
سكون 55
رؤيتِ ناممكن 57
زمستانى 59
تا لمسِ حضور 61
عبور 63
اى همسايهى درد 64
راه 66
تآواريش 68
تشنهگى 69
چراغانى 71
از عاشقانهها : 73
شرح نخستين ديدار 75
در اين سخت راه 77
با عكسها : 79
عقوبت 81
گودال 83
جايزه 85
گارى كوپر 87
ماشين 89
به فرزند قابيل 91
ترانهى بهار 93
دیدگاهها
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.