توضیحات
برگزیده ای از کتاب ترانه ها تصحیح احمد شاملو:
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم
وین یکدم عمر را غنیمت شمریم
فردا که ازین دیر فنا درگذریم
با هفت هزار سالگان سر بسریم
خیام
در آغاز کتاب ترانه ها می خوانیم:
ترانه ها
ابوسعيد ابوالخير 7
حكيم عمر خيام 31
باباطاهر عريان 75
كتابشناسىى احمد شاملو 113
ابوسعيد ابوالخير
]375 ـ 440 هجرى قمرى[
1
«تسبيح» ملك را و، «صفا» رضوان را
«دوزخ» بد را، «بهشت» مر نيكان را
«دنيا» جم را و قيصر و خاقان را
«جانان» ما را و، «جان ما» جانان را….
2
در ديده، به جاى خواب، آبست مرا
زيرا كه به ديدنت شتابست مرا
گويند :
«بخواب تا به خوابش بينى ــ »
اى بىخبران! چه جاى خوابست مرا؟
3
مهمان تو خواهم آمدن ــ جانانا! ــ
متواريك و ز حاسدان پنهانا :
خالى كن خانه وز پس مهمان آ
با ما، كس را به خانه در منشانا
4
وافريادا ! ز عشق وافريادا !
كارم به يكى طرفهنگار افتادا.
گر داد من شكسته داد، دادا؛
ورنه من و عشق… هرچه بادابادا !
5
گه مىگردم بر آتش عشق، كباب؛
گه سرگردان به بحر غم، همچو حباب.
القصه چو خار و خس، درين دير خراب
گه بر سر آتشم، گهى بر سر آب!
دیدگاهها
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.