دریا نام دیگر من است

علی اکبر گودرزی طائمه

گودرزی طائمه، علی‌اکبر، شاعری است است با پیشینۀ سه دهه سرودن و در خویش نشستن بی‌هیچ گلایه‌ای از روزگار. او هم به ژرفای جان شاعر است و هم حنجره‌ای دارد که «هر نبشته برخواند آن را به شعر بدل کند.» و این هرگز گفته‌ای از سر اغراق نیست و آنان که کارنامۀ ادبی و هنری او را می‌شناسد، گواهی‌اند بر این مدّعا. سروده‌های شاعر، روایتی‌اند از رابطۀ عشق و جهانیان و حرکت بین اشیا و واژگان شریفی که از درون جان او برآمده‌اند، از این روی گودرزی از نخستین سروده‌هایش در سی سال پیش تا امروز که دیگر همۀ رمز و راز هستی را دیده وآزموده و به هر بهانه‌ای آن را در نوشته‌هایش ثبت کرده، صادقانه با مخاطبان اشعارش دیالوگ برقرار کرده است و این بدان معنی است که شاعر در دوران سرایش خود تنها به جوهر شعر اندیشیده است. اندر میان خیل کسانی که به خویش تهمت شاعری بسته‌اند و تنها به مدد محفل‌بازی‌ها و روابطی که دیگر سخن گفتن از آن جان فرساید می‌خواهند دم از شعر زنند، علی‌اکبر گودرزی یک شاعر ذاتی و غریزی است و سروده‌هایش شأن و شخصیت ویژۀ خود را دارد و صاحب شناسنامه‌ای است که کلام او را از دیگران بازمی‌شناسد

مداد کودکیم کوچک بود
تا نیمه‌ی انار می‌آمد و می‌شکست
فردا با چشمانی تلخ روبرو می‌شدم
انار نیمه‌کاره، اگر ترش هم باشد
دلم نمی‌سوخت انار هم نمی‌خواستم
امروز که رهایی را می‌نویسم و
مدادم می‌شکند دلم می‌سوزد
حالا دیگر این همه انار در باغ و
من که دیگر دانه‌ای را نمی‌خواهم
دلم در بند است

6,500 تومان

جزئیات کتاب

پدیدآورندگان

علی اکبر گودرزی طائمه

SKU

94167

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

یکم

قطع

رقعی

شابک

978-964-351-791-5

تعداد صفحه

119

سال چاپ

1391

موضوع

نگاه تازه شعر

تعداد مجلد

یک

وزن

250

گزیده ای از کتاب دریا نام دیگر من است

«سازت ماند و اتاقی خالی

و پنجره‌ای کوچک

با پاییزی سرد.

کجا رفتی

با پاهایی برهنه

و چشمی‌خاموش.

آنجا که خوابیده‌ای

کدام سمت تنهایی است

دستت کجاست

با که همسایه‌ای؟»

در آغاز کتاب دریا نام دیگر من است

به مادرم

که نگرانم بود.

سخن ناشر

گودرزی طائمه، علی‌اکبر، شاعری است است با پیشینۀ سه دهه سرودن و در خویش نشستن بی‌هیچ گلایه‌ای از روزگار.

او هم به ژرفای جان شاعر است و هم حنجره‌ای دارد که «هر نبشته برخواند آن را به شعر بدل کند.» و این هرگز گفته‌ای از سر اغراق نیست و آنان که کارنامۀ ادبی و هنری او را می‌شناسد، گواهی‌اند بر این مدّعا.

سروده‌های شاعر، روایتی‌اند از رابطۀ عشق و جهانیان و حرکت بین اشیا و واژگان شریفی که از درون جان او برآمده‌اند، از این روی گودرزی از نخستین سروده‌هایش در سی سال پیش تا امروز که دیگر همۀ رمز و راز هستی را دیده وآزموده و به هر بهانه‌ای آن را در نوشته‌هایش ثبت کرده، صادقانه با مخاطبان اشعارش دیالوگ برقرار کرده است و این بدان معنی است که شاعر در دوران سرایش خود تنها به جوهر شعر اندیشیده است. اندر میان خیل کسانی که به خویش تهمت شاعری بسته‌اند و تنها به مدد محفل‌بازی‌ها و روابطی که دیگر سخن گفتن از آن جان فرساید می‌خواهند دم از شعر زنند، علی‌اکبر گودرزی یک شاعر ذاتی و غریزی است و سروده‌هایش شأن و شخصیت ویژۀ خود را دارد و صاحب شناسنامه‌ای است که کلام او را از دیگران بازمی‌شناسد:

«سازت ماند و اتاقی خالی

و پنجره‌ای کوچک

با پاییزی سرد.

کجا رفتی

با پاهایی برهنه

و چشمی‌خاموش.

آنجا که خوابیده‌ای

کدام سمت تنهایی است

دستت کجاست

با که همسایه‌ای؟»

زندگی دورتر بود / ص 15

لذّت‌یابی از این‌گونه شعری، تنها به تأویل و تفسیر مراد شاعر و متن نیست، بلکه نحوۀ چینش واژگان در کلام شاعر است که آن را به نبشته‌ای متفاوت بدل می‌کند:

«من و پرنده

هر دو تنهاییم.

او

بی‌پرواز و من

بی‌آواز»

همان کتاب

زبان شاعر به یاری گزینش واژگانی زنده و پویا، موقعیت شعر را به جایی می‌رساند که هارمونی و ریتم از پی هویت کلمات می‌آید و بدان جان می‌بخشد:

«دست پلنگ از ماه تهی بود

دست تو از عشق

این همه سپیدار را شکستی

تا داری باشد برای گریۀآدمی.»

مجموعۀ حاضر

و این‌گونه است که شاعر بر آستان کلمات خویش ایستاده و دست را سایبان دیدگان تیزبین ساخته و به دروها می‌نگرد، آنچنانکه از نزدیک هم غافل نیست:

«در پایان کدام ترانۀ دلخواه می‌میری؟

کاشکی پاییز باشد و آفتاب کم‌رنگی…»

در چنین فضایی از شعر، که روایت محتومی‌است از عشق و مرگ تقدیروار، زیباترین حالات زبان و شکل واژه‌ها از منظر رعایت تناسب‌ها و برجستگی‌ها و ویژگی‌های ساختاری نیز کارکرد خاص می‌یابد که همان شأن و تشخّص شعر گودرزی است که بیشتر ذکرش رفت…

علیرضا رئیس‌دانایی

پاییز 90

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دریا نام دیگر من است”