حزب سوسیالیست و انتقال حکومت از قاجار به پهلوی

سید کمال الدین طباطبایی

یکی از جریانات مهم که در ایجاد نظام مشروطه شرکت داشت، جریان سوسیال دموکراسی بود. این جریان که ملهم از تحولات اروپا به‏ خصوص روسیه بود، خواستار اصلاح کلیۀ ارکان جامعه مطابق الگوی سوسیالیستی گردید. این جریان، مدتی پیش از پیروزی انقلاب مشروطه، بیشتر از طریق روشنفکران ایرانی حاضر در باکو، در میان اصلاح‏گران و انقلابیان ایرانی رسوخ یافت و اهداف و خواسته‏ های آن پس از سرنگونی استبداد صغیر، عمدتاً به ‏وسیلۀ کسانی که حزب دموکرات را تشکیل دادند، پیگیری شد.

95,000 تومان

جزئیات کتاب

ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

سید کمال الدین طباطبایی

نوبت چاپ

سوم

شابک

‭978 _622_267_106_8

تعداد صفحه

264

سال چاپ

1400

قطع

رقعی

جنس کاغذ

بالک (سبک)

نوع جلد

شومیز

کتاب «حزب سوسیالیست و انتقال حکومت از قاجار به پهلوی» نوشتۀ سیّدکمال‏الدین طباطبایی

گزیده ای از متن کتاب

مقدمه

در دورۀ قاجاریه، پیش از پدید آمدن نظام مشروطه، مقدّرات سیاسی ایران توسط دو حوزه و کانون داخلی و خارجی رقم زده می‏شد؛ دستگاه سلطنت مطلقۀ قاجاریه و دولت‏های استعماری روسیه و انگلیس. پیروزی انقلاب مشروطه موجب شد نیروی سومی در تصمیم‏گیری‏های سیاسی کشور ظاهر شود و آن مجلس شورای ملی بود. تشکیل مجلس شورای ملی را از دو زاویه می‏توان نگریست: نیروها و جریاناتی که این نظام نوین را شکل دادند؛ و میزان نقش و تأثیری که این نظام جدید می‏توانست ایفا کند.

در توضیح مقولۀ نخست باید گفت یکی از جریانات مهم که در ایجاد نظام مشروطه شرکت داشت، جریان سوسیال دموکراسی بود. این جریان که ملهم از تحولات اروپا به‏خصوص روسیه بود، خواستار اصلاح کلیۀ ارکان جامعه مطابق الگوی سوسیالیستی گردید. این جریان، مدتی پیش از پیروزی انقلاب مشروطه، بیشتر از طریق روشنفکران ایرانی حاضر در باکو، در میان اصلاح‏گران و انقلابیان ایرانی رسوخ یافت و اهداف و خواسته‏های آن پس از سرنگونی استبداد صغیر، عمدتاً به‏وسیلۀ کسانی که حزب دموکرات را تشکیل دادند، پیگیری شد.

این نظام جدید حزبی، به جهت آنکه در تصمیم‏گیری‏های کلان کشور صاحب اختیار باشد، موانع مهمی را پیشِ روی داشت؛ چراکه دو حوزۀ پیشین قدرت به‏سادگی اجازه نمی‏دادند این نیروی سوم جدید، منافع آنان را برهم زند. بنابراین از همان ابتدای مشروطه، جنگ و ستیز میان دو کانون پیشین با مجلس شورای ملی آغاز شد که تبلور این رویارویی در تعطیلی مجالس دوم و سوم مشروطه مشاهده گردید. با این‏حال مجلس شورای ملی، در قالب دو حزب دموکرات و اعتدالیون، موفق شد کارهای مهمی را صورت دهد و این امر بدان مفهوم بود که هرچند این مجلس دوران نوزایی خویش را طی می‏کند، اما دیگر نمی‏توان در مسائل مهم کشور از آن چشم پوشید.

انقلاب 1917 میلادی روسیه سبب شد یکی از قدرت‏های خارجی از صحنۀ تصمیم‏گیری‏های سیاسی ایران خارج شود. از دیگر سو انقلاب روسیه با ایدئولوژی سوسیالیستی­­- کمونیستی خود افراد و گروه‏هایی را در ایران مجذوب خویش ساخت که از جملۀ آنها به برخی از سوسیال دموکرات‏ها‏، به‏خصوص اعضای حزب دموکرات، می‏توان اشاره کرد که تحت تأثیر شوروی، دست به تشکیل احزابی با نام کمونیست و سوسیالیست زدند. بنابراین در آستانۀ تشکیل مجلس چهارم، حزب سوسیالیست، با دارا بودن گرایش و تمایل نسبت به شوروی و ایدئولوژی حاکم بر آن پا گرفت و اعضای آن را غالباً عناصر حزب دموکرات _که اینک منحل شده بود _ تشکیل دادند.

آنچه باید بدان توجه داشت، شرایط سیاسی حاکم بر کشور در هنگام افتتاح مجلس چهارم بود. از یک طرف سلطنت قاجاریه در نهایت ضعف خویش به‏سر می‏برد و از طرف دیگر، انگلیس به‏واسطۀ اعمالی که در هنگام جنگ جهانی اول در ایران انجام داد و نیز به‏خاطر عقد قرارداد 1919 در نزد عموم ایرانیان مورد تنفر بود. به‏علاوه انقلابیان شوروی، با اینکه داعیۀ صدور انقلاب خویش را داشتند، به‏خاطر وجود مشکلات داخلی، فاقد توان لازم جهت تحقق این امر بودند و نمی‏توانستند نقش چندان مهمی را در مسائل ایران ایفا نمایند. در نتیجه، اصلاح‏طلبان داخلی _ عمدتاً افراد متمایل به جریان سوسیال دموکراسی _ از ضعف دو کانون پیشین قدرت استفاده کرده، تا حد زیادی اختیار امور کشور را به دست گرفتند و در طول مجالس چهارم و پنجم مشروطه، در قالب احزاب سیاسی و فراکسیون‏های پارلمانی تصمیم‏های سیاسی مهمی را اتخاذ نموده، به انجام رساندند و بر توانایی احزاب سیاسی صحّه نهادند.

مسئله‏ای که این پژوهش در پی روشن نمودن آن است، نشان دادن نقش مهم و تأثیرگذار حزب سوسیالیست __ به‏عنوان یکی از احزابی که در طول مجالس چهارم و پنجم فعالیت داشت __ بر حوادث و جریانات سیاسی کشور است. اینکه این حزب در مسائل مهمی همچون برپایی یا سقوط کابینه‏ها، قضیۀ جمهوری، تحقق آمال و اهداف مشروطه‏خواهان __ به‏خصوص طیف سوسیال دموکرات __ و تغییر سلطنت قاجاریه چه تأثیری داشت و چگونه عمل نمود.

پرسش‏هایی که ذیل این مسئله قابل طرح‏اند، به قرار زیر است:

  1. جریان سوسیال دموکراسی چه روندی را تا قبل از تشکیل مجلس چهارم طی نمود؟
  2. حزب سوسیالیست در پی چه زمینه‏ها و فعالیت‏هایی شکل گرفت؟
  3. با توجه به اینکه بیشتر اعضای حزب سوسیالیست را دموکرات‏های سابق تشکیل می‏دادند، این حزب تا چه حد تلاش نمود خواسته‏های گذشته و فعلی خود را مطرح و دنبال نماید؟
  4. حزب سوسیالیست، در تحولات سیاسی دورۀ چهارم مجلس شورای ملی، چه عملکردی داشت و نسبت به جناح‏های داخلیِ صاحب قدرت، چه مواضعی را اتخاذ کرد؟
  5. حزب سوسیالیست در طول دورۀ مجلس پنجم دست به چه اقداماتی زد و در مسائل مهمی چون قضیۀ جمهوری و تغییر سلطنت، چه تأثیری از خود بر جای گذاشت؟ و در ضمن این وقایع چه تأثیری بر سرنوشت حزب داشت؟
  6. چون حزب سوسیالیست متأثر از انقلاب روسیه بود، نوع و میزان رابطۀ این حزب با دولت شوروی و گروه‏های داخلی تحت حمایت این دولت چگونه بود؟

لازم به ذکر است که بر سر راه نگارش این پژوهش، موانعی چند وجود داشت؛ یکی از این مشکلات، مربوط به منابع تاریخی تحقیق است که پیرامون حزب سوسیالیست، چیزی جز اطلاعاتی مختصر و گذرا و پراکنده وجود ندارد. همین امر سبب شد که کلیۀ منابع تحقیقاتی هم، اشاره‏ای کوتاه و آن هم به شکل رونویسی از یکدیگر، از حزب سوسیالیست ارائه دهند؛ بنابراین از منابع تاریخی و تحقیقات نمی‏توان اطلاعات کافی و مبسوطی از حزب سوسیالیست به‏دست آورد. در نتیجه چون اطلاعات مربوط به حزب در کتاب‏های خاطرات و اسناد نیز همۀ مسائل را در بر نمی‏گیرد، این پژوهش نتوانسته است آن­چنان‏که شایسته است، زوایای گوناگون حزب سوسیالیست را آشکار نماید. البته باید بضاعت علمی اندک نویسنده را نیز بر این علل افزود. مشکل دیگر مربوط است به نوع نگاه منابع موجود به حزب سوسیالیست که غالباً بی‏طرفانه نبوده و همین امر سبب شده است که ابعاد مختلف عملکرد حذف این حزب کمتر بیان شود. این مشکلات سبب ایجاد ابهام‏هایی در این پژوهش شده است که عمدۀ آنها از این قرار است: عدم شناخت کامل کلیۀ افراد فراکسیون حزب سوسیالیست در مجالس چهارم و پنجم، چگونگی و زمان دقیق شکل‏گیری حزب سوسیالیست و گروه‏های تشکیل‏دهندۀ آن، علت‏هایی که باعث انشقاق و جدایی میان شاخه‏های حزب سوسیالیست گردید، روابط حزب سوسیالیست با حزب تجدد و فراز و نشیب موجود در این روابط و عللی که سبب رویگردانی رضاخان از حزب سوسیالیست شد.

معرفی مهم‏ترین منابع و مآخذ

منابع تاریخی

مهم‏ترین منبع تاریخی که به ذکر حوادث این دوره پرداخته و در جایْ‏جای آن به نقش حزب سوسیالیست اشاره شده است، کتاب تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران اثر محمدتقی بهار (ملک‏الشعرا) است. هرچند بهار در دورۀ مورد بحث در جناح مقابل سوسیالیست‏ها قرار داشته و در اغلب اظهارنظرهای خود به نکوهش حزب سوسیالیست پرداخته است، اما چون او مخالف روش‏های حزب سوسیالیست بوده، به مهم‏ترین اموری که در آن حزب سوسیالیست به مقابله با «اصلاح‏طلبان» پرداخته، اشاره کرده است و این امر خواننده را قادر می‏سازد که به نقش برجستۀ حزب سوسیالیست در این دوران واقف گردد. منبع مهم دیگر شرح زندگانی من یا «تاریخ اجتماعی و اداری دورۀ قاجار» اثر عبدالله مستوفی است که نویسندۀ آن، بدون جانب­داری پیرامون حزب سوسیالیست سخن گفته است و با اینکه به ادعای نویسنده، وی زمانی عضو حزب سوسیالیست بوده، تعصبی در هنگام نگارش خود نسبت به این حزب به‏خرج نداده است. با این‏حال، به‏جز در مورد تشکیل حزب و قضیۀ جمهوری‏خواهی، اطلاعات چندانی در مورد حزب سوسیالیست در این کتاب یافت نمی‏شود. از منابع تاریخی دیگر باید کتاب تاریخ بیست سالۀ ایران اثر حسین مکّی را نام برد. این نویسنده پیرامون حزب سوسیالیست در اغلب موارد عقاید بهار و مستوفی را در اثر خویش به‏کار برده است. او بسیاری اوقات مسائلی را در مورد حزب سوسیالیست مطرح می‏کند، بدون آنکه منبع و سند خود را معرفی نماید؛ به‏عنوان مثال او ادعا می‏کند که حزب سوسیالیست بازیچۀ انگلیس جهت فریب روس‏ها بود، اما به هیچ سندی در این‏باره اشاره نمی‏کند. از منابع مهم دیگری که در فصل مقدماتی از آنان استفاده شده است، باید به کتاب تاریخ مشروطه اثر احمد کسروی، فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران اثر فریدون آدمیّت، تاریخ مشروطۀ ایران اثر مهدی ملک‏زاده و تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران اثر بهار را نام برد که در مجموع به روند نفوذ و پیشرفت جریان سوسیال دموکراسی در ایران اشاره کرده‏اند.

خاطرات

قسمت اعظم این پژوهش برگرفته از خاطرات افراد حاضر در آن دوره است؛ هرچند اشارات آنان نسبت به نقش حزب سوسیالیست پراکنده و اندک است، با این‏حال مهم‏ترین این آثار عبارتند از:

  1. در آیینۀ تاریخ اثر عباس خلیلی، مدیر روزنامۀ اقدام. از آنجا که این شخص عضو حزب سوسیالیست بوده، توضیحات مفیدی دربارۀ مواضع حزب در مورد قوام‏السلطنه و نیز چگونگی نزدیکی سوسیالیست‏ها به رضاخان ارائه می‏دهد، اما متأسفانه اطلاعات این اثر در دورۀ چهارم مجلس خاتمه می‏یابد.
  2. زندگی در دوران شش پادشاه، اثر اردلان عزالممالک. نویسندۀ این کتاب از اعضای مهم و برجستۀ حزب بود و مطالب مهمی را در مورد آن، از زمان تشکیل تا اواسط دورۀ پنجم مجلس بیان کرده است. با این‏حال اطلاعات این کتاب تمام وقایع مربوط به حزب را در بر نمی‏گیرد و نکات مبهم بسیاری همانند چگونگی تجزیۀ حزب را در بر دارد.
  3. 3. مجموعۀ مکاتبات، اسناد، خاطرات و آثار فیروز میرزا فیروز (نصرت‏الدوله). با توجه به آنکه نصرت‏الدوله در طول مجلس چهارم و پنجم به‏طور ویژه مورد دشمنی حزب سوسیالیست قرار داشت، این دشمنی را در خاطرات خود به‏خوبی منعکس کرده است. در این اثر تا حدی به زمان تشکیل حزب، چگونگی ایجاد شکاف در حزب در فاصلۀ تعطیلی مجلس چهارم و افتتاح مجلس پنجم، رابطۀ حزب سوسیالیست با احمدشاه و فراکسیون‏های حزب در مجلس پنجم اشاره شده است.
  4. روزنامۀ خاطرات اثر قهرمان میرزا سالور (عین‏السلطنه). مزیّت و برتری این کتاب نسبت به دیگر کتاب‏های خاطرات در این است که نویسنده واکنش‏هایی را که در سطح مجامع غیررسمی نسبت به حزب سوسیالیست و روزنامه‏های وابسته به آنها وجود داشته، بیان کرده است و از این لحاظ نکات سودمندی را ارائه داده که در اسناد، خاطرات و روزنامه‏ها کمتر ذکر شده است.
  5. دو سال روابط محرمانۀ احمدشاه و سفارت شوروی اثر رضا هروی بصیرالدوله. در این کتاب به‏طور مستقیم و غیرمستقیم به روابط شوروی و حزب سوسیالیست اشاره شده است. به‏خصوص نظر سفارت شوروی پیرامون مسائل مهمی چون تحصن روزنامه‏نگاران در سفارت شوروی و افرادی چون فرخی یزدی آورده شده است.

از دیگر کتاب‏های با ارزش در این بخش باید خاطرات سلیمان بهبودی، خاطرات سیاسی ایرج اسکندری، خاطرات و تألمات مصدق و دیده‏ها و شنیده‏ها اثر کحال‏زاده را نام برد، که هر کدام قسمتی از زوایای مربوط به حزب را روشن ساخته‏اند.

اکنون که این پژوهش قرار است در قالب یک کتاب چاپ و منتشر شود، کتاب تازه‏ای با عنوان روزنامۀ خاطرات سیدمحمد کمره‏ای نیز به کوشش محمدجواد مرادی‏نیا منتشر شده است که اطلاعات جدیدی دربارۀ زمینه‏های شکل‏گیری تفکر سوسیالیسم در ایران و نیز شکل‏گیری حزب سوسیالیست در آن یافت می‏شود که نگارنده امید دارد در ویرایش‏های بعدی کتاب، بتواند از این منبع مفید و جدید نیز بهره گیرد.

دیوان شعر

از تنها اثری که در این بخش استفاده شده است، دیوان فرخی یزدی است که در آن اشعاری پیرامون مسائل مهم دورۀ چهارم تا ابتدای دورۀ پنجم مجلس دیده می‏شود. اما به‏ علت آنکه روزنامۀ طوفان چندبار توقیف شد و فرخی پس از ریاست وزرایی سردار سپه تبعید گردید، انتشار اشعار فرخی هم که بیشتر در طوفان منعکس می‏گردید، متوقف شد و دیگر از انعکاس وقایع این دوره در قالب اشعار وی نیز خبری نیست.

مطالعات و تحقیقات جدید

از تحقیقات قابل توجهی که در این اثر از آنها استفاده شده است، کتاب ایران بین دو انقلاب اثر آبراهامیان، استقرار دیکتاتوری رضاخان در ایران اثر ملیکف، اتحادیه‏های کارگری و قانون کار در ایران، اثر ویلم فلور، اتحادیه‏های کارگری و خودکامگی در ایران اثر حبیب لاجوردی، میوه‏های دار، اثر محمودی پورشالچی و ایران، برآمدن رضاخان، برافتادن قاجاری‏ها و نقش انگلیس‏ها، اثر سیروس غنی را می‏توان نام برد که مطالب آنها بیشتر حوادث دورۀ چهارم مجلس را در برمی‏گیرد و از آنها در فصل‏های مختلف استفاده شده است.

مقالات

تنها مقاله‏ای که در مورد حزب سوسیالیست در دسترس بود، «از توده‏گرایی تا خودکامگی» (نگاهی به نقش سوسیالیست‏ها در به قدرت رسیدن رضاخان) اثر حیدر راست‏گفتار است که در آن نویسنده، به‏طور مختصر و ناقص، چگونگی ایجاد ارتباط میان حزب سوسیالیست و رضاخان را شرح داده است.

جراید و مطبوعات

این بخش از مهم‏ترین منابع این پژوهش است؛ به‏طوری که می‏توان ادعا کرد عدم استفاده از روزنامه‏ها سبب می‏شد بسیاری از نکات مربوط به حزب سوسیالیست مجهول باقی بماند. از روزنامه‏های سودمندی که مورد استفاده قرار گرفت، پیکان، طوفان، شفق سرخ و ستارۀ ایران را باید نام برد که به‏خصوص تا زمان «جمهوری‏خواهی»، بسیاری از مواضع حزب سوسیالیست را آشکار ساخته‏اند و در جایْ‏جای تحقیق از آنها استفاده شده است؛ اما با قدرت‏گیری رضاخان در دورۀ پنجم مجلس، متأسفانه غالب روزنامه‏های وابسته به حزب سوسیالیست یا تعطیل شدند و یا به جناح رضاخان پیوستند. بنابراین اطلاعات آنان در مورد حزب سوسیالیست، پس از ماجرای «جمهوری»، بسیار مختصر شده است.

اسناد

در این بخش باید به مذاکرات مجلس شورای ملی اشاره کرد که یکی از منابع اساسی در شکل‏گیری این پژوهش است؛ به‏خصوص در حوزۀ عملکرد مرام­نامه‏ای حزب سوسیالیست، تنها می‏توان به مذاکرات مجلس مراجعه کرد و دیگر منابع فاقد اطلاعات لازم در این زمینه هستند، اما بامشکلات و مسائلی که حزب سوسیالیست در مجلس پنجم بدان مبتلا گردید، اطلاعات این بخش هم در هاله‏ای از سکوت فرو رفت. از منابع دیگر این بخش باید به مجلۀ گنجینه اشاره کرد که سند مهمی را در ارتباط با روابط حزب سوسیالیست و رضاخان منتشر ساخته است.

موسسه انتشارات نگاه

کتاب «حزب سوسیالیست و انتقال حکومت از قاجار به پهلوی» نوشتۀ سیّدکمال‏الدین طباطبایی

موسسه انتشارات نگاه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “حزب سوسیالیست و انتقال حکومت از قاجار به پهلوی”