تاریخ عالم آرای عباسی

اسکندر بیگ ترکمان

 به کوشش فرید مرادی

تاريخ عالم‌آراى عباسى از مهمترين منابع عصرى درباره تاريخ صفويه و به‌ويژه دوران پادشاهى شاه‌عباس اول است. نويسنده اين اثر اسكندربيك تركمان منشى كه در دوران پادشاهى شاه‌عباس وقايع‌نويس دربار و همراه او در تمام مراحل پادشاهى‌اش بوده توانسته شرح مفصلى از دوران پر فراز و فرود زندگى اين پادشاه به‌دست دهد، اگرچه هيچگاه واقعه‌نگارى بى‌طرف نبوده است، اسكندربيك خود از طايفه تركمانان بوده كه در دوره صفويه از طوايف مهم و صاحب منزلت و اعتبار بودند، خود نويسنده درباره دوران جوانى‌اش در همين اثر چنين مى‌نويسد: «در اوان نشأه جوانى به اغواى كوته‌خردان دنياپرست خود را از اكتساب علوم متداوله كه طبيعت به آن راغب و آشنا شده بازآورده، هوس علم سياق نمودم و مدتى بدان شغل ناتمام بى‌سرانجام پرداختم. چون در آن فن به اعتقاد ناقص خود فى‌الجمله رتبه كمال يافتم و برخى از اوقات شريف را به مهمات ارباب دولت مصروف ساختم عقل دورانديش مرا از سكر خواب غفلت بيدار ساخت، با خود گفتم كه اين شغل خسيس كه اختيار كرده‌اى تو را از دريافت فضل و كمال به صد مرحله دور انداخت، تو كه در بحر مواج معانى شناورى كردى چرا به طريق معركه‌آرايان عام فريب صورت‌پرست باشى، چون نيك تأمل نمودم خلاصه اوقات به بطالت گذشته بود و شخص طبيعت قرين يأس و ندامت گشته، چون گاهى به صحبت فيض‌بخش بعضى اعزه كه جامع فنون قابليت و استعداد بوده از علم انشاء بهره تمام داشتند فايز مى‌شدم و در اوقات هصحبتى سخنان سودمند شيرين و نكات دلپذير رنگين را كه به نظم و نثر ترصيع داده به قلم زرنگار انديشه در صفحه بيان مى‌نگاشتند، مشاهده مى‌نمودم طبع دريوزه‌گر بدان شيوه ستوده رغبت نموده، آن هوس در دلم پديد آمد.

1,125,000 تومان

جزئیات کتاب

وزن 2500 گرم
ابعاد 24 × 17 سانتیمتر
پدیدآورندگان

اسکندر بیگ ترکمان, فرید مرادی

نوع جلد

گالینگور

نوبت چاپ

دوم

قطع

وزیری

تعداد صفحه

1430

سال چاپ

1402

موضوع

تاریخ

تعداد مجلد

دو

وزن

2500

 گزیده از کتاب تاریخ عالم آرای عباسی

سراسر كتاب عالم‌آرا نقل حوادث، جنگ‌ها، ديدارها و سفرهاى شاه عباس است و نويسنده از سرسپردگى يا بيم از خشم شاه و براى خوشامدگويى در بسيارى موارد دست به قلب و مسخ حوادث زده است

 در آغاز تاریخ عالم آرای عباسی می خوانیم

 

مقدمه       7

مقاله اول از صحيفه اول       22

ذكر امراء نامدار از خوانين و سلطانان عالى‌مقدار            182

ذكر سادات عظام و علماء ذوى الاحترام            187

مستوفيان عظام و اصحاب دفتر خانه    208

ذكر خوشنويسان كه در آن عصر فريد زمان بودند            218

ذكر نقاشان بدايع نگار كه هنرمند روزگار بودند              222

ذكر جلوس اسمعيل ميرزا بر سرير سلطنت ايران            248

ذكر جلوس نواب سلطان محمدپادشاه خدابنده       276

مقاله دوم در ذكر توجه و استغراق آن حضرت به درگاه الهى          459

مقاله سيم در اصابت رأى و دانش خداداد و…      460

مقاله چهارم در شايستگى رتبه صاحبقرانى و ذكر مخاطرات          462

مقاله پنجم در عدل‌پيرايى و امنيت طرق و…       465

مقاله ششم در نفاد امر قهارى كه از حكمتهاى الهيست        467

مقاله هفتم در موضوعات آئين جهاندارى قواعد فرمانروايى             469

مقاله هشتم در بى‌تعينى و درويش‌نهادى و…        471

مقاله نهم در ذكر احقاق حقوق خدمتكاران و…     472

مقاله دهم در شكفته‌طبعى و تعارف احوال عالم و…           473

مقاله يازدهم در ذكر آثار خير و انشاء و…         475

مقاله دوازدهم در بيان وقايع و فتوحات دولت همايون         478

سال اول جلوس شاه عباس اول           492

سال دوم جلوس شاه عباس اول           497

سال سوم جلوس شاه عباس اول          524

سال چهارم جلوس شاه عباس اول        548

سال پنجم جلوس شاه عباس اول          559

سال ششم جلوس شاه عباس اول          568

سال هفتم جلوس شاه عباس اول           583

سال هشتم جلوس شاه عباس اول         621

سال نهم جلوس شاه عباس اول            638

سال دهم جلوس شاه عباس اول           651

سال يازدهم جلوس شاه عباس اول       668

سال دوازدهم جلوس شاه عباس اول      685

سال سيزدهم جلوس شاه عباس اول      734

سال چهاردهم جلوس شاه عباس اول     745

سال پانزدهم جلوس شاه عباس اول      757

سال شانزدهم جلوس شاه عباس اول     769

سال هفدهم جلوس شاه عباس اول         787

سال هيجدهم جلوس شاه عباس اول      808

سال نوزدهم جلوس شاه عباس اول       837

سال بيستم جلوس شاه عباس اول         882

سال بيست و يكم جلوس شاه عباس اول             991

سال بيست و دوم جلوس شاه عباس اول             943

سال بيست و سوم جلوس شاه عباس اول            964

سال بيست و چهارم جلوس شاه عباس اول         995

سال بيست و پنجم جلوس شاه عباس اول           1022

سال بيست و ششم جلوس شاه عباس اول           1050

سال بيست و هفتم جلوس شاه عباس اول            1059

سال بيست و هشتم جلوس شاه عباس اول           1072

سال بيست و نهم جلوس شاه عباس اول             1087

سال سى‌ام جلوس شاه عباس اول         1099

سال سى و يكم جلوس شاه عباس اول    1126

سال سى و دوم جلوس شاه عباس اول   1138

سال سى و سوم جلوس شاه عباس اول              1154

سال چهارم قرن ثانى جلوس شاه عباس اول       1159

سال پنجم قرن ثانى جلوس شاه عباس اول          1169

سال ششم قرن ثانى جلوس شاه عباس اول          1183

سال هفتم قرن ثانى جلوس شاه عباس اول          1211

سال هشتم قرن ثانى جلوس شاه عباس اول         1233

سال نهم قرن ثانى جلوس شاه عباس اول            1248

سال دهم قرن ثانى جلوس شاه عباس اول           1271

سال يازدهم قرن ثانى جلوس شاه عباس اول       1290

سال دوازدهم قرن ثانى جلوس شاه عباس اول     1305

اسامى ارباب مناصب           1319

فقره‌اى چند در ختم كتاب       1331

تعليقات     1335

فهرست اعلام         1427

مقدمه

  

تاريخ عالم‌آراى عباسى از مهمترين منابع عصرى درباره تاريخ صفويه و به‌ويژه دوران پادشاهى شاه‌عباس اول است. نويسنده اين اثر اسكندربيك تركمان منشى كه در دوران پادشاهى شاه‌عباس وقايع‌نويس دربار و همراه او در تمام مراحل پادشاهى‌اش بوده توانسته شرح مفصلى از دوران پر فراز و فرود زندگى اين پادشاه به‌دست دهد، اگرچه هيچگاه واقعه‌نگارى بى‌طرف نبوده است، اسكندربيك خود از طايفه تركمانان بوده كه در دوره صفويه از طوايف مهم و صاحب منزلت و اعتبار بودند، خود نويسنده درباره دوران جوانى‌اش در همين اثر چنين مى‌نويسد: «در اوان نشأه جوانى به اغواى كوته‌خردان دنياپرست خود را از اكتساب علوم متداوله كه طبيعت به آن راغب و آشنا شده بازآورده، هوس علم سياق نمودم و مدتى بدان شغل ناتمام بى‌سرانجام پرداختم. چون در آن فن به اعتقاد ناقص خود فى‌الجمله رتبه كمال يافتم و برخى از اوقات شريف را به مهمات ارباب دولت مصروف ساختم عقل دورانديش مرا از سكر خواب غفلت بيدار ساخت، با خود گفتم كه اين شغل خسيس كه اختيار كرده‌اى تو را از دريافت فضل و كمال به صد مرحله دور انداخت، تو كه در بحر مواج معانى شناورى كردى چرا به طريق معركه‌آرايان عام فريب صورت‌پرست باشى، چون نيك تأمل نمودم خلاصه اوقات به بطالت گذشته بود و شخص طبيعت قرين يأس و ندامت گشته، چون گاهى به صحبت فيض‌بخش بعضى اعزه كه جامع فنون قابليت و استعداد بوده از علم انشاء بهره تمام داشتند فايز مى‌شدم و در اوقات هصحبتى سخنان سودمند شيرين و نكات دلپذير رنگين را كه به نظم و نثر ترصيع داده به قلم زرنگار انديشه در صفحه بيان مى‌نگاشتند، مشاهده مى‌نمودم طبع دريوزه‌گر بدان شيوه ستوده رغبت نموده، آن هوس در دلم پديد آمد. دامن از شغل درچيده تخم اين هوس در مزرع دل ريختم و به‌دست شقوق در دامن آن عزيزان آويختم و بدين وسيله شرف غلامى در خدمت درگاه پادشاه والاجاه صفوت‌نهاد صفوى‌اجتهاد خاقان كشورگير موسوى‌حسب حسينى‌نسب حيدرنژاد كه القاب همايونش به الفاظ درُنثار خاك آستانه خيرالبشر صلى‌الله عليه و اله و سلم مروج مذهب حق ائمه اثنى عشر عليهم صلوات الله الملك الاكبر غلام با اخلاص حضرت اميرالمؤمنين حيدر سلام الله عليه و اولاد الاطهر آرايش دو جهانى يافته و شرف غلامى و والاى اهل بيت طاهرين را سرمايه افتخار و مباهات دانسته و خود را كلب آستان ملايك آشيان خاك خطه نجف مى‌سازد… در سلك منشيان بارگاه خلافت‌نشان منخرط گرديدم و خدمت شبانه‌روزى كه لازم اين مشغله عظيم بود، اين امر لايق را عايق گشته چنانچه درخور همت و شايسته فهم و فطرت بود ميسر نگشت، با كمال خجلت‌زدگى از علو همت بدان مشغله گرفتار آمدم و در خلال اين حال هرگاه فرصتى مى‌جستم به مطالعه كتاب سير و اخبار پرداخته خواستم از آن فن شريف بهره‌اى داشته باشم.»[1]

استورى در كتاب معروفش «مؤلفات فارسى» به نقل از فهرست نسخ خطى Morley تاريخ تولد اسكندربيك را 998 ه .ق. ذكر كرده، منبع مورلى نيز گويا كتاب «فوائد الصفويه» بوده است، او در بيست و شش سالگى يعنى در سال 995 ه .ق. در زمره منشيان شاه‌عباس درمى‌آيد و تا پايان عمر اين شاه در خدمت او بوده است. اسكندربيك در سال 1043 در هفتاد و پنج سالگى چشم از جهان مى‌بندد. انتخاب نام «عالم‌آراى عباسى» براى كتاب از طرف نويسنده ذكر نشده، استاد ايرج افشار در مقدمه چاپ خود از اين اثر فرموده‌اند: «تصور مى‌رود كه مؤلف، نام كتاب خود را به عالم‌آرا به اين علت موسوم كرده است كه فضل‌الله بن روزبهان خنجى پيش از او كتابى به‌نام «تاريخ عالم‌آراى امينى» تأليف كرده بود كه سراسر آن در انتقاد از حكومت صفوى و پادشاهى شاه اسماعيل اول و شرح اعمال خشن و دشمنى و جدال اهل تسنن و تشيع بود.» سراسر كتاب عالم‌آرا نقل حوادث، جنگ‌ها، ديدارها و سفرهاى شاه عباس است و نويسنده از سرسپردگى يا بيم از خشم شاه و براى خوشامدگويى در بسيارى موارد دست به قلب و مسخ حوادث زده است و در بسيارى موارد كه نقش منفى شاه در حوادث مشهود بوده تلاش كرده دامن وى را مبرا از خطا بداند، اين شيوه تاريخ‌نگارى دربار ايران بوده كه البته دو اشكال عمده به آن وارد است :

1) از آنجا كه واقعه‌نگاران وابسته به دربار و دستگاه سلطنت بوده‌اند هرگز گامى در جهت ثبت درست وقايع برنداشته، يا حداقل داورى بى‌طرف در ذكر واقعه تاريخى نبوده‌اند، قلم آنان همواره در جهت خوشامد شاه چرخيده و در بسيارى از خطاها و جنايت‌ها طرف شاه را گرفته و بر خطاى او چشم پوشيده‌اند، البته شايد هم نمى‌توان ايرادى بر اين افراد گرفت زيرا بيم جان و بى‌رحمى شاهان در تمام روزها در برابر چشم آنان بوده است.

2) اين تاريخ‌نويسان هيچگاه به تاريخ مردم و اجتماع نپرداخته‌اند و تنها واقعه‌نگار حوادث دربار بوده‌اند، بنابراين ما تاريخ اجتماعى نداشته‌ايم و براى تدوين چنين تاريخى با اگرهاى فراوان بايد نكاتى از همين آثار به‌جا مانده پيشين بيرون كشيم كه در نتيجه هيچگاه تصويرى همه‌سويه از زندگى اجتماعى مردم ايران در روزگاران گذشته به‌دست نمى‌آيد.

يكى از ويژگى‌هاى تاريخ عالم‌آراى عباسى نثر روان و ساده و كم‌دست‌انداز اثر است. شايد يكى از دلايل شهرت آن نيز همين باشد.

تاريخ تأليف اين اثر 1025 ه .ق. است، صاحب اثر در سى‌امين سال پادشاهى شاه‌عباس به نگارش كتاب خود دست مى‌زند، در انديشه نخستين تأليف اثر، مؤلف قصد داشته آن را به سه صحيفه (جلد) تقسيم كند، جلد اول دربردارنده حوادث و وقايع تاريخى صفويان پيش از شاه‌عباس تا پايان پادشاهى سلطان محمد، جلد دوم دربرگيرنده حوادث سى سال نخست پادشاهى شاه‌عباس و جلد سوم كه نيز گويا روزبه‌زو نوشته مى‌شده تا سال 1037 ه .ق. يعنى تا مرگ شاه‌عباس را دربر مى‌گيرد.

استورى نويسنده كتاب «مؤلفات فارسى» در اين كتاب تبويب و تقسيم كتاب عالم‌آرا را چنين بيان كرده است :

1) مقدمه، در منشاء خاندان صفوى و پادشاهى شاه اسماعيل و شاه طهماسب.

2) صحيفه اول، از تولد شاه عباس (سال 978 ه .ق.) تا جلوس او (994 ه .ق.)

3) صحيفه دوم: مقصد اول؛ سى ساله نخست پادشاهى شاه عباس (تا سال 1025 ه .ق.)؛ مقصد دوم، (بعضى از ايام را صحيفه سوم مى‌نامند)، مرگ شاه عباس و جلوس شاه صفى كه به احتمال مقصود استورى در اين موضوع ذيل تاريخ عالم‌آرا بايد باشد. اين ذيل را اسكندربيك پس از درگذشت شاه عباس و به تخت نشستن شاه صفى (= سام ميرزا) در حوادث سلطنت شاه صفى مى‌نويسد، اما با درگذشت او در سال 1043 ه .ق. اين اثر ناتمام مى‌ماند، اين اثر را در سال  1317 شمسى شادروان احمد سهيلى خوانسارى با بخشى از تاريخ خلد برين اثر محمديوسف به چاپ رسانده‌اند.

خود نويسنده نيز در ديباچه اثرش صحيفه اول كتاب را مشتمل بر مقدمه و دوازده مقاله معرفى كرده و صحيفه دوم را در بيان سى ساله اول پادشاهى شاه عباس ذكر كرده و خاتمه را نيز كه از آن به‌عنوان مجلد سوم نام برده «در بيان حكايات غريبه و روايات عجيبه و نوادر وقايع روزگار چه آنكه در كتب متقدمين به مطالعه رسيده و چه آنكه در ايام عمر مشاهده شده، انشاءالله تعالى اگر عمر وفا كند در مجلد ثالث تسويد يابد.»

در بيشتر نسخ خطى از اين اثر صحيفه اول تنها دربردارنده مقدمه و مقاله اول است و چون در همان دوران نگارش اثر، كتاب شهرتى به هم رسانده و نسخى از آن استنساخ و نوشته شده، اين كاستى در بسيارى از اين نسخ وجود دارد، بنا بر پژوهش استاد افشار مقالات ديگر اين صحيفه به احتمال مدت‌ها پس از نگارش مقدمه و مقاله اول نوشته شده زيرا در آنها به وقايع سال‌هاى سى‌وهشتم و سى‌ونهم پادشاهى شاه عباس اشاره دارد، اين يازده مقاله كه استاد افشار آنها را از نسخه مجلس در خاتمه طبع خود آورده‌اند، مقالاتى كوتاه هستند كه از نظر حجم مطالب قابل قياس با مقاله اول نيستند و در اين طبع در جاى خود يعنى پس از پايان مقاله اول قرار گرفت.كتاب اسكندربيك علاوه بر اينكه دربردارنده وقايع پادشاهى شاه عباس اول است از جهت پرداختن به تشكيلات ادارى و نظامى و مالى و شرعى دوران خود داراى معلومات مفيد و باارزشى است، علاوه بر آن ذكر وقايع تاريخى همسايگان ايران مثل عثمانيان، گرجيان، تيموريان و ترك‌ها و تركمانان ماوراءالنهر به اهميت آن مى‌افزايد.نويسنده همچنين به ذكر احوال علما، دانشمندان، شعرا، سران سپاه و رجال سياسى و هنرمندان نيز پرداخته است. همچنين احوال و اطلاعات مربوط به طوايف و قبايل و عشاير ساكن ايران در آن روزگار نيز بر اهميت اين كتاب مى‌افزايد، علاه بر اينها به‌كارگيرى لغات و اصطلاحات بسيارى در آن است كه يا امروز كاربرد ندارد و يا كاملا مهجور مانده‌اند و براى پژوهش‌هاى لغوى مهم هستند.عليرغم محاسن يادشده براى اين اثر، كتاب اثرى مداحانه و البته تكان‌دهنده است، شرح خونريزى‌ها و جلادت‌ها و قساوت‌هاى يكى از شاهانى است كه تازه به نيكى از او نام مى‌برند، ماجراى قدرقدرتى و يكه‌تازى در عرصه قدرت و تحمل‌ناپذيرى حتى اندكى نحالف‌خوانى را بازتاب مى‌دهد، شاهى كه حتى به نزديكان خود نيز مشكوك است و با نابودى همه كسانى كه در بر كشيده شدنش بر اريكه قدرت او را يارى كرده‌اند تصويرى دهشتناك از تاريخ ايران را بازتاب مى‌دهد. تاريخى آكنده از ستم، نابودى و سلسله‌جنگ‌هاى بى‌پايان با دشمنان داخلى و خارجى و بدبخت مردمى كه بايد بار همه اين فشارها را به دوش كشيده و دم برنياورند، نويسنده عالم‌آرا كه از نزديك شاهد خونريزى‌هاى شاه بوده از ترس جان همواره تلاش كرده تا در اين جنايات حق را به جانب شاه بدهد، اما حتى او نيز گاه در قصور شاه و ناحق كشته شدن برخى افراد لب به اعتراض گشوده است. كتاب عالم‌آراى عباسى مدركى مستند و درجه اول در شناخت جامعه‌شناسى استبداد و خشونت و قدرت فردى است و مى‌تواند دستمايه پژوهشى ژرف در باب اين مسائل باشد.حدود يك سال پيش دوست فاضل و ناشر نمونه و خستگى‌ناپذير على‌رضا رئيس‌دانايى از علاقه‌اش براى چاپ اين كتاب ياد كرد و اينكه متن كتاب را در دفتر نشرشان آماده كرده‌اند، از آنجا كه اين اثر پيش از اين توسط استاد ايرج افشار ويراسته و منتشر شده بود بر خود حتم دانستم تا از محضر استاد كسب تكليف كنم، شيوه مرضيه استاد افشار همواره گشاده‌رويى و وسعت نظرشان بود، ايشان فرمودند كه شايد صلاح باشد كتاب بازنگرى شود زيرا چاپ سال 1335 دچار اغلاط چاپى بسيار است كه متأسفانه به علت افست كردن نسخه اوليه از اين اغلاط مبرا نشده است، پس از كسب اجازه به آماده‌سازى متن كتاب پرداختم. در تمام مراحل كار از نظريات استاد ازدست‌رفته برخوردار بودم و ايشان از من خواستند تا پس از پايان كار نسخه‌اى را براى بازبينى به نظرشان برسانم، وقتى كار آماده شد و قصد داشتم كتاب را در اختيار استاد بگذارم با تأسف خبر دهشت‌اثر درگذشت ايشان، رشته‌هاى مرا پنبه كرد، اى بسا آرزو كه خاك شده…به هر حال اين چاپ بر مبناى نسخه چاپ سنگى اين اثر كه در سال 1314-1313 ق در تهران توسط كتابفروشى محمودى به شيوه چاپ سنگى و در قطع رحلى در 767 صفحه چاپ شده و چاپ ايرج افشار و نسخه خطى موزه ملى پاريس با شماره supp. 1348 آماده شده، سراسر متن به‌دقت ويرايش شده و علائم سجاوندى و نقطه‌گذارى بر اساس رسم‌الخط امروز فارسى در آن رعايت شده، در مورد لغات و اصطلاحات دشوار در پانوشت‌ها توضيحات مختصرى داده شده و به‌عنوان تعليقه نكات تاريخى، جغرافيايى، ادبى و اصطلاحات را در پايان كتاب افزوده‌ايم، نمايه‌هاى چندگانه براى استفاده اهل پژوهش به پايان كتاب افزوده شده، عليرغم اين كوشش‌ها اين متن هنوز دشوارى‌هاى فراوانى دارد، بسيارى از لغات، نام اماكن جغرافيايى و ثبت اسامى در هيچ فرهنگى يافته نشد و اميدواريم اهل تحقيق براى اين دشوارى‌ها دست به كارى زنند. در پايان اين كوشش ناقابل را به ياد استاد بزرگ و از دست رفته و يگانه پژوهش‌هاى ايران‌شناسى ايرج افشار به روح پرفتوح وى تقديم مى‌دارم.

            فريد مرادى

                فروردين  1390

 

 

[1] . عالم‌آراى عباسى، ج اول.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “تاریخ عالم آرای عباسی”