ايران از آغاز تا اسلام

رومن گیرشمن

دکتر محمد معین

در اين كتاب كه هدف آن شرح باستان‌شناسى و تاريخ و تمدن ايرانى است، از لحاظ جغرافيايى، از حدود غربى نجد[1]  ايران ـ جز به ندرت ـ بحث نخواهد شد. در نظرجغرافى‌دانان، نجد مذكور در مشرق به كوه‌هايى كه سند را احاطه كرده‌اند پايان مى‌يابد، اما اين بخش شرقى هميشه جزو شاهنشاهى پارس نبوده است. بدين وجه، خواننده در اين كتاب از گذشته مادها و پارسيان، مخصوصآ قوم اخير، كه نخستين شاهنشاهى جهانى را تشكيل دادند و معرف مهمترين قسمت اين شعبه از ملل آريايى ـ يعنى ايرانيان ـ بودند، آگاه خواهد شد. در عهد باستان، محوطه‌اى كه اقوام ايرانى‌الاصل ـ يعنى آنان كه جزوى از قسمت شرقى خانواده بزرگ هند و اروپايى بودندـ در آن سكونت داشتند، بسيار پهناور بود. ايرانيان از شط فرات تا آسياى غربى و مركزى و حتى سرحدهاى چين، و از روسيه جنوبى تا مصب شط سند را اشغال كردند. پارسيان و مادها، سگزيان و سرمت‌ها، خوارزميان، سغديان و بلخيان، كوشانيان و سكاييان، هفتاليان و ساكنان واحه‌هاى تركستان چين، اقوام ايرانى‌اى بودند كه در اعصار مختلف، ممالك خود را تشكيل دادند، تمدن‌هايى براى خود به وجود آوردند و هنر خويش را طرح ريخته پرورش دادند. اين اقوام ايرانى، كه بخشى از آنان خانه‌نشين و بخش ديگر بدوى و متحرك بودند، جهان قديم را سه قسمت كردند: خود آنان مركز را اشغال نمودند و بدين وسيله مغرب ـ يعنى تمدن‌هاى سامى و يونانى و رومى ـ را از شرق اقصى يعنى چين و هند جدا ساختند. بنابراين به‌سهولت مى‌توان به اهميت وظيفه ميانجى‌گرى كه اقوام ايرانى در تماس و نزديكى بين فرهنگ‌هاى غربى و شرقى و همچنين در توسعه تمدن جهانى داشتند، پى برد.صفحات آينده شامل تاريخ گذشته ايران (به معنى اخص) است، يعنى تاريخ قوم پارس كه وظيفه عمده را در حيات اقوام ايرانى ايفا كرده است. تتبعات باستان‌شناسى كه در جريان است، قطعآ روزى موجب خواهد شد تاريخ اقوام ايرانى ديگر كه قسمتى از ايران خارجى را (به قول يك خاورشناس معروف) تشكيل مى‌دادند، تأليف شود.

          شوش ـ رومن، گيرشمن

 

[1] . راجع به كلمه «نجد» در صفحه اول متن كتاب حاضر شرح خواهيم داد. (مترجم)

195,000 تومان

جزئیات کتاب

وزن 1400 گرم
ابعاد 24 × 17 سانتیمتر
پدیدآورندگان

دکتر محمد معین, رومن گیرشمن

نوع جلد

گالینگور

نوبت چاپ

ششم

قطع

وزیری

تعداد صفحه

471

سال چاپ

1401

موضوع

تاریخ

تعداد مجلد

یک

وزن

1400

             گزیده ای از کتاب ايران از آغاز تا اسلام

كتاب نقاشان ظروف سفالين باكون در عهد ماقبل تاريخ، ورود نخستين سواران آريايى به نجد ايران، كاخ‌هاى تخت‌جمشيد، داريوش سوم در حال فرار از برابر اسكندر، شكست امپراتور روم از شاهنشاه ساسانى و مناظر بسيار ديگر را يكى بعد از ديگرى از نظر خواننده مى‌گذراند. نويسنده همان‌گونه كه پيروزى‌هاى ملت‌ها را با علل آن‌ها شرح مى‌دهد، شكست‌هاى آنان را هم با سبب‌هاى آن‌ها بيان مى‌كند

در آغاز کتاب ايران از آغاز تا اسلام می خوانیم

 

ديباچه مؤلف بر متن فرانسوى 

 

            يافتن نيكو است، جستن نيكوتر است.

                ادوارد هريو[1]

           در اين كتاب كه هدف آن شرح باستان‌شناسى و تاريخ و تمدن ايرانى است، از لحاظ جغرافيايى، از حدود غربى نجد[2]  ايران ـ جز به ندرت ـ بحث نخواهد شد. در نظرجغرافى‌دانان، نجد مذكور در مشرق به كوه‌هايى كه سند را احاطه كرده‌اند پايان مى‌يابد، اما اين بخش شرقى هميشه جزو شاهنشاهى پارس نبوده است.

بدين وجه، خواننده در اين كتاب از گذشته مادها و پارسيان، مخصوصآ قوم اخير، كه نخستين شاهنشاهى جهانى را تشكيل دادند و معرف مهمترين قسمت اين شعبه از ملل آريايى ـ يعنى ايرانيان ـ بودند، آگاه خواهد شد. در عهد باستان، محوطه‌اى كه اقوام ايرانى‌الاصل ـ يعنى آنان كه جزوى از قسمت شرقى خانواده بزرگ هند و اروپايى بودندـ در آن سكونت داشتند، بسيار پهناور بود. ايرانيان از شط فرات تا آسياى غربى و مركزى و حتى سرحدهاى چين، و از روسيه جنوبى تا مصب شط سند را اشغال كردند. پارسيان و مادها، سگزيان و سرمت‌ها، خوارزميان، سغديان و بلخيان، كوشانيان و سكاييان، هفتاليان و ساكنان واحه‌هاى تركستان چين، اقوام ايرانى‌اى بودند كه در اعصار مختلف، ممالك خود را تشكيل دادند، تمدن‌هايى براى خود به وجود آوردند و هنر خويش راطرح ريخته پرورش دادند. اين اقوام ايرانى، كه بخشى از آنان خانه‌نشين و بخش ديگر بدوى و متحرك بودند، جهان قديم را سه قسمت كردند: خود آنان مركز را اشغال نمودند و بدين وسيله مغرب ـ يعنى تمدن‌هاى سامى و يونانى و رومى ـ را از شرق اقصى يعنى چين و هند جدا ساختند. بنابراين به‌سهولت مى‌توان به اهميت وظيفه ميانجى‌گرى كه اقوام ايرانى در تماس و نزديكى بين فرهنگ‌هاى غربى و شرقى و همچنين در توسعه تمدن جهانى داشتند، پى برد.

صفحات آينده شامل تاريخ گذشته ايران (به معنى اخص) است، يعنى تاريخ قوم پارس كه وظيفه عمده را در حيات اقوام ايرانى ايفا كرده است. تتبعات باستان‌شناسى كه در جريان است، قطعآ روزى موجب خواهد شد تاريخ اقوام ايرانى ديگر كه قسمتى از ايران خارجى را (به قول يك خاورشناس معروف) تشكيل مى‌دادند، تأليف شود.

          شوش ـ رومن، گيرشمن

 

 

 

 

 

 

ديباچه مؤلف بر كتاب حاضر

 از اين‌كه كتاب حاضر به زبان فارسى ترجمه مى‌شود، نمى‌توانم خشنودى خود را پنهان دارم، ولى آنگاه كه شنيدم دوست بسيار فاضلم، دكتر معين استاد دانشگاه، ترجمه كتابى را كه معرف ثمره ربع قرن تحقيقات من در سرزمين ايران مى‌باشد، به‌عهده گرفته است، به هيچ وجه شايبه خودپسندى، اين خشنودى را مشوب نكرد.

هيچ فرد ايرانى، چه فارغ‌التحصيل دانشگاه و چه دهقان ساده ـ كه اشعار فردوسى جاويدان را شنيده ـ نيست كه از تاريخ افتخارآميز خود بى‌خبر باشد. به هرحال، من بدانان نمى‌انديشم. مسرت من آنگاه كامل ومنظور من آن زمان برآورده خواهد شد كه اين كتاب در دست طبقه جوان ايرانى، كه مايه اميدوارى هستند و چشم آينده مملكت بدانان روشن است، بيفتد. اميد است جوانان درباره گذشته ميهن خود بينديشند، و قلب آنان از غرور خدمات نياكان خود ببالد، ولى در عين حال بخواهند كه ايران در ميان اقوام جهان همان وظيفه‌اى را كه پيشتر ايفا مى‌كرده است، انجام دهد.

اقوام قديم كه به اوج رسيدند بسيارند، اما از غالب آنان، بجز خاطره‌اى ـ آن هم گاهى مبهم ـ كه بيل و كلنگ باستان‌شناسان مى‌كوشد آن را احيا كند، چه باقى مانده است؟ تنها ايران، بى‌اعتنا به قرن‌ها و هزاره‌ها، مانند صخره‌اى صما برپاست.

اميدوارم كه خواندن صفحات تاريخ گذشته اين كشور در جوانان حس ميهن‌پرستى را برانگيزد، اما نه ميهن‌پرستى تعصب‌آميز، بلكه ميهن‌پرستى توأم با سعه صدر، بلندى همت و اغماض، چنان‌كه آن را در نوشته‌هايى كه از داريوش بزرگ به‌جاى مانده، مى‌توان دريافت. همچنين آرزومندم آنان آثار و ابنيه تاريخى را ـ كه شواهد گذشته هستند ـ دوست بدارند و از اين ميراث خويش دفاع كنند.

كه مى‌داند؟ شايد اين كتاب بتواند استعدادهاى نهفته را برانگيزد و نسلى جديد از باستان‌شناسان ايرانى پديد آورد كه موجب سرافرازى استان‌شناسان گذشته و حال باشند. اينان بلاشك خارجى هستند، اما همواره مورد محبت و مهمان‌نوازى ايرانيان ـكه هيچ ملتى در اين باب نمى‌تواند با ايشان داعيه برابر داشته باشد ـ بوده‌اند.

          تهران ـ ر.گ.

 

 

 

 

 

ديباچه مترجم

 روزى دوست فاضل، آقاى دكتر يارشاطر، صورت كتاب‌هايى را كه بنگاه ترجمه و نشر كتاب در نظر داشت ترجمه كند، به نگارنده دادند تا يكى را براى ترجمه به زبان پارسى برگزيند. در آن صورت نام چند كتاب در موضوع‌هاى زبان‌شناسى، تاريخى، جغرافيايى و غيره مندرج بود. نگارنده از ميان آن‌ها كتاب حاضر را به چند جهت انتخاب كرد.

درباره تاريخ ايران پيش از اسلام تنها كتاب نسبتآ مستند به زبان پارسى ايران باستانى تأليف مرحوم مشيرالدوله پيرنيا است كه در سال 1306 در تهران چاپ و منتشر شده است، و بعدها مؤلف همان را با مراجعه به مدارك بسيار با تفصيل بيشتر در چهار مجلد تدوين و سه مجلد آن را در سال‌هاى 1313ـ1311 به نام ايران باستان در تهران منتشر كرده. دوره ممتع اين كتاب در پايان دوران اشكانى (مجلد سوم) متوقف شده و يادداشت‌هاى آن مرحوم درباره دوره ساسانيان به طبع نرسيده است، هرچند شايد كتاب ايران در زمان ساسانيان تأليف كريستنسن و ترجمه مرحوم رشيد ياسمى (با تجديدنظر آقاى منوچهر اميرمكرى، تهران 1332) بتواند اين نقيصه را جبران كند.[3]

از تأليف ايران باستانى مدت سى سال و از تأليف دوره ايران باستان ربع قرن مى‌گذرد، و در اين مدت حفارى‌هاى باستان‌شناسان و تحقيقات محققان، روشنايى‌هاى بسيار بر تاريخ گذشته ايران افكنده است. از سوى ديگر سه مجلد ايران باستان بالغ بر 2723 صفحه است كه براى خواننده عادى قرائت همه آن‌ها خسته‌كننده است. كتاب حاضر مى‌تواند اين نقايص را جبران كند.

مؤلف كتاب

مؤلف كتاب حاضر آقاى دكتر گيرشمن[4]  باستان‌شناس فرانسوى است. وى در   1895م. متولد شد و در دانشگاه سربن[5] ، مدرسه تحصيلات عاليه[6]  و مدرسه لوور[7]  به  تحصيل اشتغال ورزيد. در 1930م. همراه هيأت باستان‌شناسان فرانسوى در «تلو» واقع در عراق به حفريات پرداخت. در سال‌هاى بعد به رياست هيأتى مأمور ايران شد و در گيان، لرستان، اسدآباد و سيلك[8]  مشغول حفريات گرديد. در 1935 در شهر شاپور  ـشهر ساسانى كه در قرن سوم ميلادى بنا شده ـ به كار پرداخت و در 1936 با نخستين هيأت باستان‌شناسى مأمور افغانستان همكارى كرد. در 1941 به سمت رياست هيأت باستان‌شناسان فرانسوى در افغانستان منصوب شد و پس از جنگ، از طرف حكومت فرانسه مأمور همكارى با دو هيأت فرانسوى كه به ايران اعزام شدند، گرديد. در  1949 با كاروانى در كوه‌هاى بختيارى سفر كرد، و در آن ضمن، نخستين بار در ايران، گورستانى را در موضعى كشف كرد كه در عهد حجر متأخر مسكون بود. وى اينك سال‌هاست كه رياست هيأت باستان‌شناسان فرانسوى مأمور حفريات شوش را داراست.

دكتر گيرشمن عضو عده‌اى از انجمن‌هاى علمى فرانسه و خارجه مى‌باشد و مكرر از طرف «فرهنگستان كتيبه‌ها و ادبيات»[9]  مورد تقدير قرار گرفته است و آثار متعدد در باب باستان‌شناسان، تاريخ، كتيبه‌ها و مسكوكات ايران و افغانستان انتشار داده كه اهم آن‌ها از اين قرار است :

1ـ حفريات تپه گيان نزديك نهاوند، با همراهى دكتر كنتنو[10] ، لوور، سلسله

باستان‌شناسى، ج 3، پاريس، گتنر[11] ، 1935.

2ـ حفريات سيلك، ج 1، لوور، سسلسله باستان‌شناسى، ج 4، پاريس، گتنر، 1938 (اين كتاب از طرف فرهنگستان كتيبه‌ها و ادبيات پاريس تقدير شده است).

3ـ حفريات سيلك، ج 2،لوور، سلسله باستان‌شناسى، ج 5، پاريس، گتنر 1939.

4ـ بگرام[12] ، تتبعات باستان‌شناسى و تاريخى در باب كوشان ـ خاطرات هيأت

باستان‌شناسى فرانسوى در افغانستان، ج 12، انستيتوى فرانسوى باستان‌شناسى شرقى، قاهره، 1946.

5ـ هون‌هاى هفتالى ـ خاطرات هيأت باستان‌شناسى فرانسوى در افغانستان، ج 13، انستيتوى فرانسوى باستان‌شناسى شرقى، قاهره، 1948 (اين كتاب نيز از طرف فرهنگستان كتيبه‌ها و ادبيات تقدير شده است).

6ـ ايران، از مبادى آن تا ظهور اسلام، پاريس  1951[13] ، كتاب حاضر ترجمه همين

كتاب است.

نگارنده ساليان دراز است كه با آقاى دكتر گيرشمن آشنايى و دوستى دارد، و همواره در ملاقات‌هايى كه دست داده، از اطلاعات وسيع ايشان در زمينه باستان‌شناسى و تاريخ استفاده كرده، و اين خود دليلى ديگر براى ترجيح كتاب حاضر بر كتب ديگر بوده است.

[1] . Ed. Heriot

[2] . راجع به كلمه «نجد» در صفحه اول متن كتاب حاضر شرح خواهيم داد. (مترجم)

[3] . استاد سعيد نفيسى نيز مشغول تأليف دوره تاريخ تمدن ايران ساسانى هستند، و جلد اول آن جزوانتشارات دانشگاه تهران، شماره 146، تهران 1331 منتشر شده است.

[4] . D. R. Ghirshman

[5] . Sorbonne

[6] . Ecole des Hautes Etudes

[7] . Ecole de Louvre

[8] . Sialk

[9] . Acadإmie des Inscriptions et Belles Letters

[10] . Dr. G. Contenau

[11] . Geuthner

[12] . Bإgram

[13] . L’Iran, des Origines ؤ I’Islam Payot Paris, 1951

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ايران از آغاز تا اسلام”