آيين زرتشت كهن روزگار و قدرت ماندگارش

مرى بويس

ترجمه ابوالحسن تهامى

نورا الیزابت مری بویس(1920-2006)، تاریخ‌نگار بریتانیایی و متخصص زبان‌های ایران باستان و دین زرتشت است.‌

دین زرتشت، آیین رسمی ایرانیان باستان بود و هنوز نیز جامعه‌‌های زرتشتی ساکنِ ایران، هندوستان، اروپا، ایالات متحده، کانادا، استرالیا و دیگر نقاط جهان به آن باور دارند.

این آیین در سده‌‌های بسیار نمادِ خُلق و خویِ ایرانی بود و ارزش‌‌های سیاسی و اجتماعی و روحانی وی را در برمی‌‌گرفت و از این‌‌رو به جامعه انسجام و ثبات می‌‌داد. گرچه ایرانیان دستاوردهای درخشان در هنر و ادب در کارنامه‌ خود دارند، کیش زرتشت را باید بزرگ‌ترین دستاورد فرهنگی و روحانی آنان شناخت.

«آیین زرتشت: کهن روزگار و قدرت ماندگارش» سلسله سخنرانی‌های درسی در زمینه‌‌ ایران‌شناسی است که در دانشگاه کلمبیا آغاز شد و پروفسور مری‌بویس، در جایگاه استاد صاحب‌‌نظرِ آیین زرتشتی و سنت‌‌هایش، اجرای آن‌ها را در ۱۹۸۸ به عهده داشت.

در این سخنرانی‌ها مری‌بویس با برخورداری از سرچشمه‌‌های دانشی عظیم به طرح جزئیاتی می‌‌پردازد که ریشه‌‌های آیین زرتشت، اصول بنیادی و ردّپای رشد و تحول آن را تا به امروز شامل می‌شود، و از این راه‌ آگاهی‌های نوین و تعبیراتی تازه به دست می‌دهد.

پروفسور بویس به سال ۱۹۴۵ دکترای خود را در رشته‌‌ شرق‌‌شناسی از دانشگاه کیمبریج دریافت کرد. در ۱۹۴۷ در دانشگاه لندن به سمت استادیاری، و در ۱۹۶۳ به سمت استاد ایران‌شناسی گمارده شد.

نشر آثار پرشمار وی به دانش ما از تاریخ و آداب دینی زرتشتیان، زبان‌‌های ایرانی میانه و کیش مانی بسیار افزوده است.

کتاب حاصل مجموعه سخرانی های ایران شناسی در دانشگاه کلمبیا است. نویسنده به بررسی ریشه های آیین زرتشت، اصول بنیادی و رد پای رشد و تحول آن تا به امروز پرداخته است .

225,000 تومان

ناموجود

جزئیات کتاب

وزن 1000 گرم
ابعاد 24 × 17 سانتیمتر
وزن

1000

پدیدآورندگان

ابوالحسن تهامی, مرى بویس

نوع جلد

شومیز

SKU

94440

نوبت چاپ

پنجم

قطع

وزیری

شابک

978-964-351-389-4

تعداد صفحه

347

سال چاپ

1393

موضوع

تاریخی

تعداد مجلد

یک

گزیده ای از کتاب آيين زرتشت كهن روزگار و قدرت ماندگارش

سه هزار و اندی سال پس از زرتشت، چه کسی صلاحیت بیشتر در تعبیر و تفسیر و شرح باورها و آموزه‌های زرتشت را دارد؟ پژوهشگران و دانشمندانی که در صندلی‌های راحت کتابخانه‌های خود لم داده و بر سر جزئیات دستوری گاتها و نیایش‌ها و دیگر ادبیات دینی زرتشتی قلم‌فرسایی می‌کنند، یا آن کشاورز قبا بر تن زرتشتی که در کوه‌ها و بیابان‌های خشک اطراف یزد و کرمان بیل می‌زند و کار می‌کند و عرق می‌چکاند و نیایش‌های زرتشت را زمزمه کرده و سفت و سخت، سنت‌ها و آیین‌های دین آبا و اجدادی خود را نگهبانی می‌کند؟

در آغاز کتاب آيين زرتشت كهن روزگار و قدرت ماندگارش، می خوانیم

فهرست

يادداشت مترجم        7

پيش‌گفتار              9

سرآغاز     11

كوته‌نوشت‌ها           14

فصل يكم. زمان و زادبوم فرضى زرتشت                   19

يادداشت‌هاى فصل يكم           49

فصل دوم. زمان و زادبوم واقعى زرتشت                  59

يادداشت‌هاى فصل دوم           89

فصل سوم. ريشه‌هاى كهن آيين زرتشت                    103

يادداشت‌هاى فصل سوم          115

فصل چهارم. آموزه‌هاى زرتشت (باورهاى به ارث برده و اصول نو)              119

يادداشت‌هاى فصل چهارم        145

فصل پنجم. بنيادگذارى جامعه‌ى زرتشتى                  153

يادداشت‌هاى فصل پنجم          175

فصل ششم. گسترش آيين زرتشت در دوران نو اوستايى              183

يادداشت‌هاى فصل ششم         215

فصل هفتم. دين امپراتورى‌ها                 223

يادداشت‌هاى فصل هفتم          255

فصل هشتم. آيين زرتشت زير سيطره‌ى اسلام          265

يادداشت‌هاى فصل هشتم         281

فصل نهم. وفادارى و تحمل                     287

يادداشت‌هاى فصل نهم           321

كتاب‌شناسى گزيده    333

نمايه         339

يادداشت مترجم

اين كتاب سومين اثرى است كه از خانم مرى بويس به فارسى ترجمه مى‌كنم؛ و باور دارم نوشته‌هاى اين بانوى دانشمند، كه همه در ميدان زبان و فرهنگ و كيشِ ايرانى مى‌كاوند و نورى رخشان‌تر بر تاريكى‌هاى تاريخى اقوام ايرانى مى‌افشانند، بايد بارها به فارسى ترجمه و چاپ شوند تا يادگارهاى فرهنگ و تاريخ اين سرزمين، كه ريشه‌هاى كيستى و هستى مايند، بيشتر و گسترده‌تر در دسترس باشند و شناخته شوند.

مرى بويس كه با كتاب و دانشگاه از كيش زرتشت آموخته بود، به ايران آمد و چند زمانى از ارزشبارترين روزگار خود را در روستاهاى غبارآلود و دورافتاده‌ى كوير يزد و در ميان زرتشتيان گذراند تا بيش بياموزد از سنت‌ها و فرهنگ هزاران ساله، و ژرف‌تر دريابد آن كيش باستانى را. سپس كه مرى بويس در انديشه‌ى نوشتن تاريخ روشن ديانت زرتشتى افتاد، كه سخت آشفته و تاريك مى‌نمود، به پژوهيدن گسترده‌ى زمان‌هاى تاريخى و پيش از آن پرداخت و خوانش ژرف صدها كتاب را آغازيد در زمينه‌هاى تاريخ، زبان‌شناسى، جغرافياى قديم، باستان‌شناسى، قوم‌شناسى، مصرشناسى، هندشناسى، آشورشناسى، سكّه‌شناسى، سفرنامه‌هاى عتيق و جديد، كتاب‌هاى دينى ادبى و فلسفى به زبان‌هاى فارسى، پارسى ميانه، پارسى باستان، سغدى، اوستايى، فرانسوى، انگليسى، يونانى؛ كه برآيند آن كتاب حاضر است، كه نكته به نكته‌ى آن را به‌صورت گوهرهايى خُرد از آن سرچشمه‌ها بيرون كشيده و همانند نقش موزاييك دلپذيرى در كنار هم نهاده است؛ آن هم در پايگاهى كه بيش‌ترين نكته‌هايش به پشتوانه‌ى سندى معتبر است.

در ترجمه كوشيده‌ام تمام ظرايف صفحه‌آرايى كتاب مبدأ را رعايت كنم؛ عنوان تمامى كتاب‌ها به‌صورت ايرانيك آمده است. نام‌هاى جاها و كسان را در سرتاسر كتاب با حروف درشت آورده‌ام؛ و عنوان جستارها و گفتارها در «قلاب» ديده مى‌شوند. در سرتاسر كتاب شماره‌ها همه از نويسنده‌اند، كه در پايان هر فصل در بخش يادداشت‌ها توضيح و تفسيرى پيرامونشان مى‌آيد. برداشت‌هاى مترجم با ستاره مشخص شده در پانوشت آمده است. هرگاه از كتاب‌هاى معتبر ايرانى شاهدى به‌صورت گفتاورد آمده، آن گفتاورد را عينآ از كتاب مرجع استخراج كرده در ميان «قلاب» آورده‌ام. بخشى از گفتاوردهاى اوستا و خرده اوستا از ترجمه‌هاى موجود نقل شده، برخى ديگر را از متن كتاب ترجمه كرده‌ام، و همچنين است گفتاوردهاى ديگر از كتاب‌هاى غير ايرانى و سنگ‌نبشته‌ها كه همه از متن انگليسى كتاب مبدأ ترجمه شده‌اند و نيز در سرتاسر كتاب «الكساندر» را به‌جاى «اسكندر» آورده‌ام، و «راستى و كژى» را به‌جاى «خير و شر»، «تاريخ مسيحى» را به‌جاى ميلادى، «پارسى ميانه» را به‌جاى «پهلوى»، و «كژدينى» را به‌جاى «ارتداد». در يادداشت‌ها: «سنج» به معناى «بسنجيد با» و «صص آ.» به معناى «صفحات آينده» است.

ويراستارى اين كتاب وامى گران دارد به كوشش‌هاى صميمانه و بى‌دريغ دانشور فرزانه، على بهبهانى، كه اگر توجه و مهر ايشان نمى‌بود، اين ترجمه بس آشفته و نابسامان مى‌نمود.

باور دارم كه كوشش حاضر به‌دور از لغزش نيست، و اميد كه فرهيختگان ببخشايند و خطاها را به‌ياد آورند تا در پالودنشان كوششى ديگر به‌كار گيرم.

          ابوالحسن تهامى

پيش‌گفتار

كيش زرتشتْ دين رسمىِ ايرانيان باستان بود و هنوز نيز جامعه‌هاى زرتشتىِ ساكنِ ايران، هندوستان، اروپا، ايالات متحده، كانادا، استراليا و ديگر جاهاى جهان به آن ايمان دارند. اين كيش در سده‌هاى بسيار نمادِ خُلق و خوىِ ايرانى بود و ارزش‌هاى سياسى و اجتماعى و روحانى وى را در برمى‌گرفت و از اين‌رو به جامعه انسجام و ثبات مى‌داد. گرچه ايرانيان دستاوردهاى درخشان در هنر و ادب در كارنامه‌ى خود دارند، كيش زرتشت را بايد بزرگ‌ترين دستاورد فرهنگى و روحانىِ آنان شناخت.

كارى را كه پيش‌رو داريد از رشته سخن‌رانى‌هاى درسى در زمينه‌ى ايران‌شناسى است كه در دانشگاه كلمبيا آغاز شد و پروفسور مرى‌بويس، در جايگاه استاد صاحب‌نظرِ آيين زرتشتى و سنت‌هايش، اجراى آن‌ها را در 1988 به عهده داشت. در اين سخنرانى‌ها مرى‌بويس با برخوردارى از سرچشمه‌هاى دانشى عظيم به طرح جزئياتى مى‌پردازد كه ريشه‌هاى آيين زرتشت، اصول بنيادى و ردّپاى رشد و تحول آن را تا به امروز شامل مى‌شود، و از اين راه‌آگاهى‌هاى نوين و تعبيراتى تازه به دست مى‌دهد.

پروفسور بويس به سال 1945 دكتراى خود را در رشته‌ى شرق‌شناسى از دانشگاه كِيمبريج دريافت كرد. در 1947 در دانشگاه لندن به سمت استاديارى، و در 1963 به سمت استاد ايران‌شناسى گمارده شد. نشر آثار پرشمار وى افزوده‌هايى ارزشمند به دانش ما از تاريخ و آداب دينى زرتشتيان، زبان‌هاى ايرانى ميانه و كيش مانى داشته است. نوشته‌هاى به چاپ رسيده‌ى او به شرح زير است :

نيايش‌ـسرود بلند مانوى به زبان پارتى (1954)، فهرست دست‌نوشته‌هاى ايرانى به دبيره‌ى مانوى در مجموعه‌ى آلمانى تورفان (1960) نامه‌ى تنسر (1968)، تاريخ آيين زرتشت، در Handbuch der Orientalistik درس نامه‌ى پارسى ميانه و پارتىِ مانوى[1] (1975) فهرست واژگان پارسى ميانه و پارتىِ مانوى (1977) دژِ پارسىِ آيين زرتشت (1989، 1977)، زرتشتيان، آداب و باورهاى دينى‌شان (1984، 1977) منابع نوشتارى براى پژوهش در كيش زرتشت (1984).

مرى بويس براى ثمررسانى‌هايش به ايران‌شناسى، نشان‌هاى افتخار بسيار دريافت داشته است؛ كه از آن جمله مى‌توان اشاره داشت به: مدالِ طلاى برتون ـ براى كار در ميان زرتشتيان ايران، مدال يادبود سرپرسى سايكس؛ دعوت به ايراد سخنرانى درسى در آكسفورد درباره‌ى اِتانباى كاتراك به سال 1975؛ دو جلد جشن‌نامه به افتخار پروفسور مرى‌بويس، كه در 1958 در Acta Iranica به چاپ رسيد.

پروفسور بويس، با كار حاضر، كه اوج پژوهش‌ها و نوشته‌هاى به چاپ رسيده‌ى پيشين اوست، تمامى دانش‌جويان فرهنگ و دين ايرانى را وام‌دار خود كرده است.

          احسان يارشاطر

                        سردبير

[1] اين كتاب با عنوان بررسى ادبيات مانوى در متن‌هاى پارتى و پارسى ميانه ترجمه‌ى اميد بهبهانى وابوالحسن تهامى توسط انتشارات بندهش در 1384 به چاپ رسيده از طريق مؤسسه‌ى انتشارات نگاه توزيعشده است.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آيين زرتشت كهن روزگار و قدرت ماندگارش”