کهن الگوهای سینمای ایران

بهزاد عشقی‌‎

تاریخ سینمای ایران به تعبیری تاریخ تیپ‌های تکرارشونده‌ای است که در فیلم‌های مختلف تکثیر می‌شوند و معمولاً متأثر از تحولات اجتماعی تغییر چهره می‌دهند و در مواردی نیز از قطب مثبت داستان به قطب منفی می‌کوچند. از دید یونگ، کهن الگوها تمایل کلی ذهن برای تولید اندیشه‌های مشابه و یکسان است، گنجینه‌ای از سنت‌های دیرینه است که در ناخودآگاه جمعی هر ملتی جمع می‌شود و در قالب تصاویر و انگاره‌ها و چهره‌های مثالی به جلوه درمی‌آید. کهن الگوها قدرت و مانایی بسیاری دارند و سرشار از معانی متنوع‌اند و بر کنش‌های جمعی افراد تأثیر می‌گذارند. این الگوها گاهی در اشکال نقاشی و معماری و صنایع‌دستی، گاهی در شکل ریاضی و هندسی، گاهی هم در قالب چهره‌هایی همچون، پیردانا، سایه، مادر، مکار، زن اهریمنی، موعود، و بسیاری دیگر، پدیدار می‌شوند. چهره‌هایی که ریشه در باورهای دیرینهٔ اقوام دارند و قرون و اعصار را در می‌نوردند و با زمان کنونی وارد مکالمه می‌شوند و تاحدود زیادی بر باورهای امروزی تأثیر می‌گذارند. به این اعتبار از گذشته گریزی نیست، و چه بخواهیم و چه نخواهیم، از الگوهای کهن میراث می‌بریم و آن را در شکل‌های جدیدتر باز تولید می‌کنیم. با این مقدمه به سراغ تیپ‌های تکرارشونده در سینمای ایران می‌رویم و این داستان را نخست با تیپ قهرمان آغاز می‌کنیم.

25,000 تومان

جزئیات کتاب

ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

بهزاد عشقی

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

چهارم

شابک

978-600-376-836-9

جنس کاغذ

بالک (سبک)

قطع

رقعی

تعداد صفحه

118

سال چاپ

1400

موضوع

سینما

کتاب کهن الگوهای سینمای ایران نوشتۀ بهزاد عشقی

گزیده ای از متن کتاب

فهرست

قهرمان ایرانی. 7

سفر قهرمان. 9

تولد قهرمان. 11

دوران پیشاقهرمانی. 13

فردین: قهرمان آشتی و سرخوشی. 17

بهروز وثوقی: قهرمان انتقام‌جویی. 25

میراث قیصر و قهرمان‌های پساانقلاب.. 31

جمشید هاشم‌پور: قهرمان جنگجویی. 35

ابوالفضل پورعرب: قهرمان سرکشی. 39

سینمای اصلاحات و خروج از استبداد مردانه. 43

ترازوی عدالت و الهگان انتقام 45

مده‌آی ایرانی و قهرمان‌سازی زنانه. 47

مرگ قهرمان و دوران پسااصلاحات.. 53

پدر سنگدل و اسطورهٔ فرزندکشی. 55

خروش قیصر و سقوط قارون. 63

پدر سنگدل و دوران جنگ. 67

پدر سنگدل و دوران اصلاحات.. 69

حاج‌آقا و داستان زاهد ریایی. 73

افسونگر، و یا: سودابه‌خوانی در سینمای ایران. 85

ضد قهرمان و یا سایه‌های شرارت.. 105

مادر. 127

قهرمان ایرانی

تاریخ سینمای ایران به تعبیری تاریخ تیپ‌های تکرارشونده‌ای است که در فیلم‌های مختلف تکثیر می‌شوند و معمولاً متأثر از تحولات اجتماعی تغییر چهره می‌دهند و در مواردی نیز از قطب مثبت داستان به قطب منفی می‌کوچند. از دید یونگ، کهن الگوها تمایل کلی ذهن برای تولید اندیشه‌های مشابه و یکسان است، گنجینه‌ای از سنت‌های دیرینه است که در ناخودآگاه جمعی هر ملتی جمع می‌شود و در قالب تصاویر و انگاره‌ها و چهره‌های مثالی به جلوه درمی‌آید. کهن الگوها قدرت و مانایی بسیاری دارند و سرشار از معانی متنوع‌اند و بر کنش‌های جمعی افراد تأثیر می‌گذارند. این الگوها گاهی در اشکال نقاشی و معماری و صنایع‌دستی، گاهی در شکل ریاضی و هندسی، گاهی هم در قالب چهره‌هایی همچون، پیردانا، سایه، مادر، مکار، زن اهریمنی، موعود، و بسیاری دیگر، پدیدار می‌شوند. چهره‌هایی که ریشه در باورهای دیرینهٔ اقوام دارند و قرون و اعصار را در می‌نوردند و با زمان کنونی وارد مکالمه می‌شوند و تاحدود زیادی بر باورهای امروزی تأثیر می‌گذارند. به این اعتبار از گذشته گریزی نیست، و چه بخواهیم و چه نخواهیم، از الگوهای کهن میراث می‌بریم و آن را در شکل‌های جدیدتر باز تولید می‌کنیم. با این مقدمه به سراغ تیپ‌های تکرارشونده در سینمای ایران می‌رویم و این داستان را نخست با تیپ قهرمان آغاز می‌کنیم.

سفر قهرمان

قهرمان به کسی می‌گویند که از هستی فردی خود بگذرد و خود را فدای جمع کند. همچون چوپانی که جان خود را فدای امنیت گله‌اش می‌کند. از دید فروید، قهرمان بودن نوعی تولد از مادر و خطر کردن و رسیدن به استقلال و متمایز شدن از افراد معمولی است. به همین دلیل در بسیاری از قصه‌های اساطیری، زندگی قهرمان با یک سفر آغاز می‌شود. رستم در اساطیر ایرانی با رخش خود از هفت خوان می‌گذرد، با شیر غران می‌جنگد، در مقابل تشنگی و گرسنگی مقاومت می‌کند، جادوگر و دیو سفید و اژدهای هفت سر و … را از پای در می‌آورد. اولیس در اساطیر یونانی، پس از ازدواج با پنه لوپه، به سفری دور و دراز می‌رود، با غول‌های یک چشم و افسونگران بد طینت و درندگان خطرناک می‌جنگد، از توفان‌ها و سیلاب‌ها می‌گذرد، آنگاه با تجربهٔ تازه‌ای به سرزمین خود ایتاکا بازمی‌گردد. ادیپ شهریار نیز کمابیش همین سرنوشت را داشته است و زندگی‌اش با سفری ناخواسته آغاز می‌شود. لائوس پادشاه شهر تب، از همسرش یوکاسته صاحب پسری می‌شود که نامش را ادیپ می‌گذارند. پیشگویان می‌گویند که این پسر سرنوشت شومی خواهد داشت و پدرش را خواهد کشت و با مادرش ازدواج خواهد کرد. لائوس، و بعدها ادیپ، هرکدام به شکلی می‌کوشند که از این سرنوشت شوم فرار کنند و سرانجام شکست می‌خورند و داستان همان می‌شود که پیشگویان پیش بینی کرده بودند: پدرکشی و ازدواج با مادر. اما چون ادیپ به شکست تن نمی‌دهد و در مقابل تقدیر می‌ایستد، در نهایت به قهرمان آزادی بدل می‌شود.

موسسه انتشارات نگاه

کتاب کهن الگوهای سینمای ایران نوشتۀ بهزاد عشقی

کتاب کهن الگوهای سینمای ایران نوشتۀ بهزاد عشقی

موسسه انتشارات نگاه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کهن الگوهای سینمای ایران”